بازداشت زن رمالی که 3 اسیدپاش اجیر کرد

«یکی از همکارانم که فالگیر بود و من او را استاد صدا می‌زنم از من خواست تا یک وکیل دادگستری را گوشمالی بدهم؛ من هم چند نفر را اجیر کردم تا به روی مرد وکیل اسید بپاشند.» این، اعترافات زن رمالی است که پس از 7‌ماه فرار به دام پلیس افتاد.
به گزارش همشهری، حادثه اسیدپاشی، عصر سوم تیرماه امسال رخ داد. آن روز 3مرد به دفتر وکالتی در منطقه یوسف‌آباد رفتند و درحالی‌که وکیل میانسال تنها بود به او حمله کردند و پس از کتک‌کاری به رویش اسید پاشیدند و فرار کردند. با اعلام گزارش این حادثه به مأموران کلانتری، آنها راهی محل شدند و وکیل مصدوم به بیمارستان منتقل شد. مهاجمان اسید‌پاش با جسمی سنگین ضرباتی به سر او زده بودند که همین باعث شده بود وکیل دادگستری تا یک‌قدمی مرگ برود، اما خوشبختانه او نجات یافت. هنوز انگیزه مهاجمان مشخص نبود، اما وقتی آقای وکیل به هوش آمد و توانست صحبت کند عنوان کرد که آنها گوشی موبایل وی و پوشه‌ای را که چند پرونده داخل آن بوده سرقت کرده‌اند. تحقیقات نشان می‌داد که اعضای این باند 2زن و 3مرد بودند که یکی از زن‌ها رمال بود و در حقیقت او بود که دستور اسیدپاشی به آقای وکیل را صادر کرده بود. در این شرایط، قاضی دستور بازداشت اعضای این گروه را داد و 2‌ماه بعد از حادثه مأموران موفق به دستگیری 3متهم مرد که دست به ضرب و جرح و اسیدپاشی زده بودند، شدند.
فردی که اقدام به اسیدپاشی کرده بود مجید نام داشت که در تحقیقات چنین گفت: خانم نسترن که رمال بود پیشنهاد دستمزد 20میلیونی داد و وسوسه به جانم افتاد که وارد این ماجرا شوم. البته به من نگفته بود که داخل بطری ‌اسید است. او گفت آب باتری داخل بطری ریخته و از من خواست تمام آن را روی سر و صورت آقای وکیل بریزم. حتی از او پرسیدم خصومتت با آقای وکیل چیست اما پاسخ درستی به من نداد و در آخر گفت «این وکیل کار خلاف انجام می‌دهد و حق را ناحق می‌کند. تو کارت را انجام بده و پولت را بگیر». من هم هرچه او گفت مو به مو اجرا کردم. در ادامه متهمان دیگر هم که آقای وکیل را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند مدعی شدند به‌خاطر پول وارد این ماجرا شده‌اند.
در ادامه، تحقیقات برای بازداشت نسترن آغاز شد اما او از مخفیگاهش فراری شده و جست و جوی پلیس برای بازداشت وی ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل دستگیر شد. این زن در اعترافاتش گفت: من فالگیر هستم اما به‌خاطر زنی به نام پرستو که از همکاران و استادم بود وارد این بازی شدم. ظاهرا زنی از پرستو به اتهام رمالی و کلاهبرداری شکایت کرده و آقای وکیل وکالت این زن را به‌عهده گرفته بود. من هم برای اینکه آقای وکیل را گوشمالی بدهم به پرستو گفتم که می‌توانم از او انتقام بگیرم. به‌خاطر پرستو 3نفر را اجیر کردم تا از وکیل انتقام بگیرند. این زن با دستور بازپرس جنایی در اختیار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و در همین حال آقای وکیل به دادسرای جنایی رفت و گفت از دوستانش شنیده پرستو در شهرستان به قتل رسیده است. در این شرایط تحقیقات درخصوص این ادعا ادامه دارد.