معمای مرگ ویچی
کتاب «کارآگاه اشتودر: معمای مرگ ویچی» نوشته فریدریش گلاوزر را کتایون سلطانی به فارسی برگردانده است. در این رمان، جسد فروشنده اهل روستای گرتسناشتاین در جنگل کشف شده است. فروشنده روستایی خودکشی کرده یا به قتل رسیده است؟ قاتلش کیست؟ زندانی سابق اِروین اشلومپف؟ مردم روستای گرتسناشتاین درباره مرگ مشکوک فروشنده چیزهایی میدانند اما اطلاعاتشان را رو نمیکنند. اروین اشلومپف بر بیگناهی خود اصرار میورزد و از شدت درماندگی میخواهد دست بهخودکشی بزند. کارآگاه اشتودر، کارآگاه بیشیلهپیله سوئیسی، نسبت به گناهکار بودن جوانک بهشدت دچار تردید است و برای یافتن حقیقت خود را به آب و آتش میزند... فریدریش گلاوزر (1938-1896م)، نویسنده سوئیسی، نخستین نویسنده آلمانیزبان است که بهطور حرفهای دست به نوشتن رمانی پلیسی زده و با مطرح کردن نابسامانیهای اجتماعی و بیعدالتیها به ادبیات این ژانر بُعد و معنای تازهای بخشیده است. فریدریش گلاوزر، پدر ادبیات پلیسی کشورهای آلمانیزبان محسوب میشود و کتابهای او به اکثر زبانهای اروپایی ترجمه شده است. از سال ۱۹۸۷ همهساله، به بهترین رمان ژانر پلیسی- جنایی که به زبان آلمانی تألیف میشود جایزهای به نام جایزه فریدریش گلاوزر اعطا میشود. در بخشی از کتاب میخوانیم: اشتودر زیر لب زمزمه کرد: «امان از این گرتسناشتاین!» چپ و راست خیابان، به تکتک ساختمانها تابلویی آویزان بود: قصابی، بقالی، شعبهای از تعاونی مصرف، فروشگاه میگرُس، بینشان یک مهمانخانه، بعدش مهمانخانه تسوم کلوسترلی و کافه تسور ترابه، پشت سرش باز قصابی، عطاری، مغازه سیگار و توتونفروشی، تابلویی بزرگ: کلیسای جمعیت حواریون. پشت سرش توی یک باغ: انجمن امداد و خیریه. چمنزاری باریک ردیف ساختمانهای بغل هم را قطع کرد. ولی بعدش باز هم ساختمانهای تابلودار به چشم میخورد: داروخانه، عطاری، نانوایی. تابلوی مطب: دکتر ادوارد نوینشواندِر ــ عجب، عجب، همان دکتری که معاینه اولیه جسد را بهعهده داشته. اشتودر اول فکر کرد راه را عوضی رفته، ولی بعد بالاخره چشمش افتاد به ساختمانی اعیانی که با سنگ خاکستری ساخته شده بود و بامی بلند و گنبدیشکل داشت: مهمانخانه «تسوم بِرِن». کارآگاه اشتودر اتاق خواست و بهش اتاقی بزرگ و زیرشیروانی دادند. کارآگاه اشتودر: معمای مرگ ویچی را انتشارات هیلا در 280صفحه با شمارگان770نسخه به بهای 32هزار تومان منتشر کرده است.