مجید مهرابی دلجو
دبیر گروه سیاست
1- بهار 96در انتخابات ریاستجمهوری دهم، نامزدهای دولت مستقر در مقابل تصویر بسیار سیاهی که جریان رقیب از فضای کشور ترسیم کرده بود، تلاش میکردند همچنان خط امید را زنده نگاه دارند؛ یکی از چهرههای سال 96بیشک اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور بود که در همان ایام جمله امیدبخشی را به مردم گفت و با یادآوری میراث 8ساله دولتی که اصولگرایان حامیاش بودند، تأکید کرد: «ماشین اقتصاد از دره خارج شده و در مسیر قرار گرفته، اشکالات، موتور و بخشهای مهم آن تعمیرشده و آماده حرکت با سرعت بالاست.» 29اردیبهشت، 23میلیون و 549هزار رأی به صندوقی ریخته شد که انتخاب اول مردم را نشان میداد: دوباره امید؛ دوباره ایران. حسن روحانی برای دومین بار پیروز انتخابات و چهره سال شد.
2- جمله معروفی از تحلیلگران اروپایی نقل شده که میگفتند بعد از برجام، آخرین سرزمینی که دنیا را از رکود نجات میدهد، ایران است. براساس گزارشهای مؤسسات معتبر اقتصادی دنیا مثل PWC که در سال 95(3سال بعد از پیروزی دولت اعتدال و امید در دور اول) منتشر شد، ایران تا سال 2025در میان 13اقتصاد نوظهور دنیا قرار خواهد گرفت که میزان زیادی از سرمایهها و تولیدات دنیا را در اختیار خواهد داشت. دولت روحانی رشد منفی 7درصدی در سال 91را تبدیل به رشد بالای 6درصدی اقتصادی در سال 96کرد، در منطقه ورق به نفع ایران برگشت، اعراب، قطر را تحریم کردند و فرصت اقتصادی جدیدی برای ایران شکل گرفت، سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس که بلاشک او را نیز باید یکی از چهرههای سیاسی سال96نامید، پایان سیطره داعش بر سرزمین سوریه و عراق را اعلام کرد، ایران طرحهای اقتصادی برای تداوم حضورش در سوریه و عراق را پایهریزی کرد.
برای نخستین بار در دنیا، اجماعسازی آمریکا علیه ایران به جایی نرسید، این بار دنیا به نفع ایران و توافق هستهای مقابل آمریکای ترامپ ایستاد. براساس گزارش نهادهای اقتصادی کشور از ابتدای دولت یازدهم تا نیمه سال گذشته، 24میلیارد و 960میلیون دلار سرمایه خارجی برای کشور جذب شده بود. در چنین وضعیتی تریبونهایی که زمانی مردم را توصیه به تحمل گرانیها میکردند، چالشها را به ابرچالش، واقعیتها را به فراواقعیت، گرانیها را به فلاکت تفسیر کردند تا روزنه امید را کور کنند، سرمایههای اجتماعی کشور در مقدم منافع جناحی ذبح شد، شاخصهای مثبت اقتصادی کشور نادیده گرفته شد، در رسانههای منتسب به جریان مخالف دولت، برای طرح مشکلات و بزرگنمایی آنها مسابقه گذاشته شد و شد، آنچه نباید میشد.
3- سهماه پایانی سال 96سه پدیده نامیمون کشور را درگیر خود کرد؛ اول، ناآرامیهای دیماه که از مشهد به بهانه «نه به گرانی» آغاز شد و به برخی شهرهای کوچک کشور تسری یافت. پیشبینی نهادهای اطلاعاتی کشور سه هفته قبلتر این بود که ذهنیتی از گرانی در مردم شکل گرفته و احتمالا این ذهنیت به ناآرامیها دچار میشود. تحلیلی که علی لاریجانی، رئیس مجلس بعد از این ناآرامیها ارائه داد در جای خود عجیب بود. او گفت: متأسفانه برخی تحلیلها نشانگر این است که پس از گذشت هفتماه از انتخابات همچنان فضای ردوبدل سیاسی با پس زمینه انتخابات آن هم گاه با سیاه نمایی ادامه دارد. این سخنان نشان میداد که در پشت پرده آغاز این غائله از مشهد کسانی بودند که هنوز رقابت انتخاباتی را تمام نکرده و بهدنبال چالش برای رقبا هستند. تحلیلها بر این بود که این جریان در آغاز کردن ماجرا دخیل بوده و در ادامه، کار از دستشان در رفته است که «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گذشتن به پیل».
واقعه تلخ دوم حادثه اغتشاشات خیابان گلستان هفتم در پاسداران بود که به بهانه شایعه دستگیری- نه خبر دستگیری- یکی از اعضای دراویش گنابادی کلید خورد. رانندهای پشت اتوبوس نشست و سه نفر از مأموران نیروی انتظامی و بسیج را به شهادت رساند، در کمیسیون امنیت ملی مجلس گزارشی از این حادثه نقل و اعلام شد این ماجرا ادامه ناآرامیهای دیماه بود که در شکل و شمایلی دیگر خود را نشان داده بود. حالا باید این وقایع در چارچوب استراتژی امنیتی تیم ترامپ تحلیل میشد که معتقدند اگر میخواهیم ایران را در منطقه کنترل کنیم باید کاری کنیم از درون مشغول شوند. جالب آنکه عدهای ناغافل در همین زمین بازی میکردند. نکته طنز ماجرا هم اینکه در میدانی چنین بههم ریخته، جریان احمدینژاد را هول برداشته، همه ارکان نظام را زیر سؤال برده، پیشنهاد برگزاری انتخابات زودهنگام داده و دم از مهندسی انتخابات زدند. هیاهویی را راه انداختند که از سرزبانها نیفتند و مردم فراموششان نکنند، غافل از آنکه دولت یازدهم و دوازدهم همچنان روی آوارهای ماترک دوران 8ساله احمدینژاد قدم برمیدارد و فراموششدنی نیستند. اتفاق نامیمون سوم سال افسار گسیختگی ارز و آشفتگی مجدد دلار بود، چنانکه اضطرابی را دوباره به کشور تزریق کرد. محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در یکی از آخرین نشستهای خبری خود درباره این آشفتگی ارز گفته بود: دولت سربهزیر است و تلاش دارد حباب ارز را از بین ببرد درحالیکه میدانیم اتوبوس اتوبوس آدم برای خرید ارز میآورند.
4- سالی که گذشت ایران قهرمانان کمی را به دنیا معرفی نکرد، شهید محسن حججی یکی از همینها بود که بیانصافی است اگر در پایان سال از او نامی برده نشود. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه را بحق باید یکی از چهرههای سال دانست. ماجرای سپنتا نیکنام عضو زرتشتی شورای شهر یزد که هنوز نتوانسته است صندلی خود را در این شورا پس بگیرد هم او را به یکی از چهرههای سیاسی سال تبدیل کرد. فوت مریم میرزاخانی نابغه ریاضی ایرانی در 40سالگی شوک اعداد به دنیا بود. آن مجموعه نمایندگان مجلس هم که در روز تحلیف حسن روحانی با فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا سلفی یادگاری گرفتند، قاب ماندگاری برای 96ثبت کردند. با همه فراز و فرودها، 96ورق میخورد و 97با همه سختیها، خوشیها، چالشها و امید به موفقیتها پیش روست. مشکلاتی وجود دارد که باید در کشور حل و فصل شود، با دست بهدست هم دادن، با گفتوگوی ملی برای ایران، برای آینده روشن ایران، امید که از اتفاقات 96درس گرفته باشیم.
دوباره ایران، دوباره امید
در همینه زمینه :