• یکشنبه 29 مهر 1403
  • الأحَد 16 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Oct 20
شنبه 12 بهمن 1398
کد مطلب : 94048
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/mZOWn
+
-

وقتی شاکی متهم می‌شود


وقتی مرد جوان از فرد دیگری به اتهام گروگانگیری شکایت کرد، تصور نمی‌کرد که با این شکایت راز سیاه خودش نیز فاش شود.
به گزارش همشهری، مدتی قبل پسری جوان به نام اصغر نزد مأموران پلیس شهری در شرق کشور رفت و گفت که صاحبکارش او را ربوده و شکنجه کرده است. او توضیح داد: مدتی قبل برای کار به پایتخت رفتم و در یک نانوایی مشغول به‌کار شدم. صاحبکارم مردی بود به نام حمید که حق و حقوقم را به‌درستی پرداخت نمی‌کرد. به همین دلیل آخرین‌بار که مقداری پول از او گرفتم، دیگر سر کارم نرفتم و پیش خانواده‌ام (روستایی در شرق ایران) بازگشتم. در این مدت صاحبکارم چندبار به من زنگ زد اما جوابش را ندادم تا اینکه وی به روستای ما آمد و در کوچه‌ای خلوت مرا گیر انداخت و با تهدید سوار ماشینش کرد و به بیابان‌های اطراف روستا برد. او سپس شروع به کتک‌زدن من کرد و آنقدر شکنجه‌ام کرد که از حال رفتم. وقتی به هوش آمدم تهدیدم کرد که اگر شکایت کنم مرا می‌کشد و بعد با سر و وضع خونین در بیابان رهایم کرد و گریخت. 
با این شکایت پرونده‌ای در این خصوص تشکیل شد و چون محل زندگی متهم در تهران بود پرونده با نیابت قضایی به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. در ادامه قاضی احسان زمانی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت حمید (صاحب نانوایی) ‌را صادر کرد و او اواخر هفته قبل در محل کارش حوالی غرب تهران دستگیر شد.
حمید پس از دستگیری به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در بازجویی‌ها به گروگانگیری و شکنجه شاکی اقرار کرد اما در ادامه گفت که دلیلش آزار و اذیت خواهرزاده‌اش توسط شاکی (جوان روستایی) ‌بوده است. وی گفت: مدت‌هاست که خواهرزاده‌ام در نانوایی من کار می‌کند تا اینکه مدتی قبل اصغر (شاکی پرونده) را به‌عنوان کارگر استخدام کردم. او مدتی در نانوایی من کار کرد و بعد ناگهان غیبش زد. هرچه به او زنگ می‌زدم جوابم را نمی‌داد تا اینکه خواهرزاده‌ام راز او را فاش کرد. خواهرزاده‌ام گفت که چند روز قبل اصغر به او آبمیوه مسموم خورانده و سپس به او تجاوز کرده و اقدام به تهیه فیلم سیاه کرده است. پس از آن نیز تهدیدش کرده که اگر حرفی بزند، فیلم را در فضای مجازی منتشر می‌کند. او حتی در این مدت از خواهرزاده‌ام باج می‌گرفته و او از ترس آبرویش به من حرفی نزده بود. برای همین بود که راهی محل زندگی اصغر شدم تا از او انتقام بگیرم و کاری کنم که فیلم سیاه را پاک کند. پس از اظهارات صاحب نانوایی، خواهرزاده‌اش نیز در دادسرا حاضر شد و گفته‌های وی را درخصوص تجاوز، تهیه فیلم سیاه و باجگیری تأیید کرد. به این ترتیب اصغر که هنوز در روستایشان در شرق کشور بود بازداشت شد و در بازجویی‌ها به اجرای نقشه شوم با شیوه بیهوشی و تهیه فیلم سیاه اقرار کرد و با قرار قانونی راهی زندان شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید