• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 8 بهمن 1398
کد مطلب : 93963
+
-

دنیای ریاکار ما

رفتارهای برخی افراد در جامعه سبب شده بی‌اعتمادی مردم به یکدیگر شدت و حدت بیشتری به ‌خود بگیرد

دنیای ریاکار ما

حمیدرضا بوجاریان_روزنامه نگار


حتما شنیده‌اید که می‌گویند «طرف عجب آدم دوروییه! جلوی ما چاکرم و مخلصیم راه می‌ندازه و پشت سرمون هر طور و هرجوری که هست می‌زنه.» این خصلت برخی افراد دو‌دوزه‌باز و نان به نرخ روز خوری است که دم به ساعت، موضع و رفتارشان را در قبال مسائل اطراف خود تغییر می‌دهند تا شاید با تغییر جهت‌های پی‌در‌پی برای خود اعتباری به‌دست بیاورند. این حکایت زندگی افرادی است که با این سبک از زندگی خود، دامنه بی‌اعتمادی میان افراد را در جامعه گسترش داده و رفتاری ناهنجار را از خود به نمایش می‌گذارند. درباره چرایی بروز چنین رفتارهایی از سوی افرادی که از آنها به‌عنوان «دو رو» در جامعه یاد می‌شود با مهدی اسماعیل‌تبار، روانشناس گفت‌وگو کرده‌ایم.

چرا ریاکاری و رفتار دورویی را در بخشی از جامعه شاهدیم؟
انسان متشکل از سه‌گانه جسم، فکر و نفس است. طبیعی است وقتی تمرکز روی جسم نباشد، آن جامعه و مردم آن در مسائل جسمی با مشکل روبه‌رو می‌شوند. حالا درنظر بگیرید جامعه‌ای را که روی نفس یا سلامت روان مردمش چندان کار نکرده است هم دقیقا دچار همین مشکل می‌شود. در چنین جامعه‌ای که به سلامت نفس یا روان توجه نمی‌شود، فرد احساس می‌کند بدون داشتن رفتارهای دو‌گانه در زندگی شخصی و تعامل با دیگران نمی‌تواند به اهدافی که برای خود ترسیم کرده است دست پیدا کند. ریشه چنین رفتارهایی را باید دردودهه ابتدای زندگی افراد جست‌وجو کرد. آنجا که خانواده سلامت را برای فرزندان خود در استفاده از دارو دیده است و آموزش‌و‌پرورش نیز به جای تربیت نفس در بچه‌ها، تربیت را در 12سال نظام آموزشی کشور بر آموزش مبانی نظری دنبال می‌کند. بنابراین، در چنین جامعه‌ای باید منتظر بروز و ظهور افراد دورو و ریاکار باشیم چرا که این افراد محصول برخورد با جامعه‌ای هستند که اصولا آشنایی‌ای با موضوع سلامت نفس و روان در فرزندان خود ندارد و تاکنون هم تلاشی برای آشنا کردن والدین با این مبانی از سوی مسئولان و رسانه‌های ما نشده است.

با خودمان روراست نیستیم 
ما هیچ وقت یاد نگرفته‌ایم با خودمان روراست باشیم. ما بزرگ‌ترهایی داریم که به راحتی دروغ می‌گویند. بچه‌ها این رفتار را از بزرگ‌ترهای خود به‌عینه مشاهده می‌کنند و از آن درس می‌گیرند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که هیچ‌یک از ارکان جامعه، هدف تربیت نفس را به‌عنوان یک اصل به‌حساب نیاورد. رشد افراد همزمان با 3اصل شکل می‌گیرد؛ رشد جسمی، فکری و روانی. اگر در فرایند تربیت در خانواده، دختر برای مادر شدن و پسر برای پدر بودن تربیت و آمادگی‌های لازم به کودک برای ازدواج داده شود ریاکاری در رفتارها به حداقل می‌رسد. همواره از اینکه چرا مردم مدام می‌گویند نداریم و خرج زندگی بیشتر از دخلمان است؟ در حالی‌که واقعیت این نیست و افراد دارا و ندار، همگی با ادعای اینکه وضع مالی بدی دارند در سامانه‌های ثبت حمایت معیشتی ثبت‌نام می‌کنند و تلاش می‌کنند خود را بیچاره و فقیر نشان دهند درحالی‌که واقعیت چیز دیگری است. یک دلیل اساسی این است که ما در طول 12سال تحصیل مفهوم تربیت‌نفس را یاد نگرفته‌ایم. افراد درباره ارزش خودباوری و عزت‌نفس حرف می‌زنند اما در خانه وقتی می‌فهمند که فردی 3هزار میلیارد تومان را به غارت برده از چنین فردی و زرنگی انجام شده تعریف می‌کنند. بچه‌ها این رفتارهای دوگانه را هم در مدرسه و هم در خانه می‌بینند و این رفتارها الگوی عملی آنها برای برخورد با جامعه می‌شود.

هزینه برای سلامت روان را اضافه ندانید 
درجامعه امروز ما هزینه‌هایی از سوی خانواده‌ها انجام می‌شود که اعجاب‌انگیز است. میلیون‌ها تومان صرف خرج عمل بینی و جراحی‌های زیبایی می‌شود و این هزینه ازسوی خانواده و جامعه پذیرفته شده است اما وقتی بحث سلامت روان و صرف یک‌میلیون‌تومان هزینه برای مشاوره‌های تخصصی روانشناسی که به بهبود سلامت نفس در افراد منجر می‌شود می‌شود، خانواده‌ها حاضر به پرداخت چنین هزینه‌ای ولو اندک در مقابل هزینه‌های زیبایی نمی‌شوند. چنین شرایطی وضعیت سلامت روان را در بچه‌ها به نازل‌ترین شکل ممکن می‌رساند و می‌توان نتیجه آن را در پرخاشگری‌های مشاهده کرد.

تلویزیون؛ مرکز انتشار ریاکاری 
چطور می‌توان ریارکاری را در جامعه به حداقل رساند درحالی‌که رسانه‌های اصلی ملی خود به این موضوع در جامعه دامن می‌زند. حتما برنامه‌های نسبتا پرطرفداری را دیده‌اید که جوانی که دارای وسع مالی کافی و گردش بالا درحساب‌های خود است در روزها و هفته‌ها در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و درحالی‌که هنوز مجرد است از دین و دینداری حرف می‌زند و از مزیت ازدواج در بین جوانان. همین فرد به حج می‌رود و برای اینکه برنامه‌اش جواب بدهد رفتارهای مذهبی از خود نشان می‌دهد. در چنین شرایطی که همه می‌دانیم مجری مجرد است و توان مالی بالایی هم دارد، چه جوابی برای پاسخ به فرزند خود داریم که اگر این مجری اینقدر مذهبی است پس چرا تن به ازدواج نمی‌دهد؟ ده‌ها برنامه مانند این درحال پخش است و ما به‌عنوان والدین نمی‌توانیم جوابی به تظاهرهایی که مجریان و برنامه‌سازان در برنامه‌های خود دارند به فرزندمان بدهیم. این یعنی انتشار رسمی ریاکاری در جامعه و با این روند نباید انتظار داشت، کودکانمان دست به ریاکاری نزنند.

ریاکاری حتی در درس خواندن 
مهارت‌هایی که دانش‌آموز باید داشته باشد شامل 6مهارت است؛ اول سلامت شامل جسم، فکر و روان. دوم مدیریت شامل زمان، هدف‌گذاری، تعهد به برنامه. سوم معنویت یعنی زندگی با یا بدون خدا. چهارم پیشرفت شامل کشف استعداد، علایق و با انگیزه درس‌خواندن. پنجم اقتصاد شامل تراز، کسب‌و‌کار و درآمد دانش‌آموز که یاد بگیرد از درآمد خود چطور استفاده کند.ششم حقوق یعنی وظیفه‌اش چیست وبراساس کارکردی که در جامعه دارد چه مسئولیتی برعهده گرفته است. متأسفانه باید گفت بچه‌ها برای پدر و مادر خود درس می‌خوانند و به این دلیل، از آنها امکانات و جایزه دریافت می‌کنند. این همان دورویی است که در خانواده به آن دامن می‌زنیم؛ یعنی بچه‌ها بدون اینکه بدانند درس خواندنشان برای خودشان خوب است و آینده‌شان را می‌سازد، برای راضی نگه داشتن پدر و مادر از خود درس می‌خوانند و با رفتارهایی که نشان می‌دهند بر پدر و مادر منت درس خواندن می‌گذارند.

زیست دوگانه فرهنگی داریم 
چک‌های برگشتی و بدقولی و بدعهدی، ساعتی 21طلاق توافقی و غیرتوافقی و 17میلیون پرونده قضایی نتیجه چه فرایند و اتفاقی است؟ ما 656هزار چک برگشتی به ارزش 92هزارمیلیارد ریال تنها در سال 97داشته‌ایم. چک برگشتی یعنی دغل کاری و از دست رفتن سرمایه اجتماعی و نشانه‌هایی روشن است از کاهش اعتماد عمومی و نهادینه شدن زیست دو‌گانه فرهنگی در اجتماع. این به من نوجوان و جوان چه چیزی را یاد می‌دهد؟ این را بدانید که فناوری و تکنولوژی بی‌توجهی به جامعه را منجر نمی‌شود بلکه بی‌توجهی ماست که حتی برای تکنولوژی که وارد کشور شده است هرگز برای آن مبانی و ایده‌های استفاده درست از آن را تبیین نکردیم. این به ریاکاری و زیست دو‌گانه در جامعه دامن می‌زند. سلامت در استیلای دارو، شربت و قرص است و این غلط است. والدین برای مؤسسات کنکور پول می‌پردازند اما برای تربیت نفس هرگز چنین کاری را انجام نمی‌دهند و با این روند، هر روز باید شاهد افزایش دامنه ریاکاری در جامعه باشیم. قرار بود دولت دینی شود اما به‌نظر می‌رسد دین دولتی شده است و وقتی چنین می‌شود، خروجی‌های عجیبی از این وضعیت بیرون می‌آید.  

مؤسسات کنکور تربیت نفس را حذف کرده‌اند 
سال‌هاست مؤسسات کنکور در کشور ما فعالیت می‌کنند و عمر فعالیت این مؤسسات به اندازه عمر شدت گرفتن دامنه طلاق در ایران است. بسیاری از مؤسسات آموزشی کنکورکشور صرفا به موضوع جدول زمان‌بندی برای آموزش تکیه کرده‌اند. آنها اصولا موضوع تربیت‌نفس را از برنامه‌های کاری خود حذف کرده‌اند. ارزشمند‌ترین کالای ایرانی، کتاب ایران است اما، 90درصد کتاب‌های روانشناسی ما آمریکایی و اروپایی است و آن زمان انتظار داریم با کتاب‌هایی با تفکرات چنین کشورهایی، سبک زندگی ایرانی و فرهنگ ایرانی را تقویت کنیم؟ فکر و زندگی ایرانی یعنی تربیت نفس ایرانی درحالی‌که ما چنین امکاناتی را در کشور فراهم نکرده‌ایم که سبک زندگی و تربیت نفس درستی را برای فرزندان خود انتخاب کنیم. به اعتبار اسلام 1400و به اعتبار تاریخ و تمدن خود 7هزار سال قدمت داریم. مگر می‌شود ما تمدن هخامنشیان را داشته باشیم و در آن روابط انسانی نبوده باشد؟! ما کتاب‌های آنان را نداریم و این درست است اما چون ما به علوم انسانی بی‌توجه بوده‌ایم، همواره عقب مانده‌ایم. تلفن‌های هوشمند پیام‌رسان آنلاین و بر‌خط هستند و این نفس را به راحتی در یک خانواده تغییر می‌دهد و جوانی 18ساله را در مقابل پدر‌و‌مادر قرار می‌دهد.

ریا همیشه هست و خواهد بود 
قدمت ریاکاری به هزاران سال قبل برمی‌‌گردد. در تاریخ اسلام به این موضوع اشاره شده است و دلیل بر این همه آیه نفاق در قرآن دلیل آن بودن همین چیزهاست. فرهنگی که تعارض دارد، محیطی که می‌گوید بزن در‌رو باشید کارتان راه می‌افتد، آموزش‌های کودکی نادرست و اطلاعاتی که جامعه می‌دهد زمینه‌هایی هستند که می‌تواند فرهنگ ریاکاری را تقویت کند. عملکرد بیرون جوان‌های ما دنیای درون بزرگ‌ترهای ماست. کوچک‌ترها از بزرگ‌ترهای ما بزن در‌رویی را یاد گرفته‌اند. تا زمانی که تفکر ریاکار بودن و موفق بودن را در جامعه شاهد باشیم، موفق نخواهیم بود.

چطور جلوی شدت ریاکاری را بگیریم؟ 

خداوند در قرآن کریم 60بار به شکل‌های مختلف کلمه «آزمایشت می‌کنم» را به‌کار برده است. اول باید اصل بودن مشکل دو‌رویی و نفاق را قبول کنیم و وجود چنین افراد و تفکری را در خودمان بپذیریم. مدیرانی که در صف اول تظاهرات شرکت می‌کنند و بعد سر از کانادا درمی‌آورند را بشناسیم و آن را تا کوچک‌ترین واحد جامعه یعنی خانواده تعمیم بدهیم. باید روشنگری کنیم و با امر ‌به معروف و نهی از منکرهای پیاپی، مسئولیت اجتماعی خودمان را به درستی ایفا کنیم. از عقلانیت به‌عنوان تیغ برنده اسلام به درستی استفاده کنیم. حکومت نیز باید با کسانی که با ریاکاری می‌کوشند برای خود منافعی به‌دست بیاورند و با این کار موجبات کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد را در جامعه فراهم می‌کنند به شکل قاطعی برخورد کند. از سوی دیگر، مسئولان آموزشی ما باید به مفهوم تربیت نفس که در مدارس توجه نمی‌شود توجه اساسی کنند. باید بفهمیم که یک ساعت مطالعه معادل 70سال عبادت است و به آن اعتقاد نه در زبان بلکه در عمل داشته باشیم و با ترویج مطالعه درس‌های زندگی را به جوان‌ترها و نوجوان‌ها یاد بدهیم. باید قدرت فکر کردن را درباره درست زندگی کردن در جامعه بالا ببریم که این موضوع تنها با تقویت نگرش تربیت‌نفس در مدرسه و دانشگاه شدنی است. نباید الگوهایی را در جامعه به‌وجود بیاوریم که با اصول صداقت فاصله دارند وسبک زندگی آنها مملو از ریاکاری است.

چرا خودمان را فقیر جا می‌زنیم
همواره از اینکه چرا مردم مدام می‌گویند نداریم و خرج زندگی بیشتر از دخلمان است؟ در حالی‌که واقعیت این نیست و افراد دارا و ندار، همگی با ادعای اینکه وضع مالی بدی دارند در سامانه‌های ثبت حمایت معیشتی ثبت‌نام می‌کنند و تلاش می‌کنند خود را بیچاره و فقیر نشان دهند درحالی‌که واقعیت چیز دیگری است. یک دلیل اساسی این است که ما در طول 12سال تحصیل مفهوم تربیت‌نفس را یاد نگرفته‌ایم. افراد درباره ارزش خودباوری و عزت‌نفس حرف می‌زنند اما در خانه وقتی می‌فهمند که فردی 3هزار میلیارد تومان را به غارت برده از چنین فردی و زرنگی انجام شده تعریف می‌کنند

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :