• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 6 بهمن 1398
کد مطلب : 93832
+
-

1917و سه‌گانه سینمای ضدجنگ

نقد و نظر
1917و سه‌گانه سینمای ضدجنگ


محمدرضا نصیری ـ روزنامه‌نگار

در جنگ جهانی اول 2 سرجوخه جوان ماموریت پیدا می‌کنند که برای جلوگیری از حمله یک گردان 1600نفره به خط مقدم بروند. ماموریت آنها کشتن سربازان آلمانی نیست؛ این دو باید به گردانی که قرار است صبح فردا دست به عملیات بزند دستور عقب‌نشینی را انتقال بدهند. فیلم «1917» شباهتی به آثار جنگی پرانفجار ندارد و برای جلب توجه مخاطب به جلوه‌های ویژه استودیویی و میدانی عظیم و روایت روابط سانتیمانتال بین سربازان و همسران باردارشان روی نمی‌آورد. قهرمان داستان ما واقعا قهرمان نیست و یک‌تنه همه سربازان دشمن را از بین نمی‌برد. همان اول یکی از 2 مأمور کشته می‌شود و نفر دوم غیراز 2مورد که واقعا چاره‌ای جز کشتن یک سرباز و یک خلبان دشمن برایش باقی نمی‌ماند، یک سرباز معمولی است نه رمبو. در اسکار به فیلم‌های جنگی و البته ضدجنگ توجه می‌شود، اما جوایز اصلی به فیلم‌هایی دیگر می‌رسد. ستیغ اره‌ای (مل گیبسون) در 6رشته نامزد شد، دانکرک در 10رشته و حالا 1917در 8رشته. شباهت این 3 فیلم به ضدجنگ بودن آن‌هاست. در ستیغ (گذرگاه) اره‌ای یکی از سربازان داوطلب که در دسته بهداری خدمت می‌کند براساس اعتقادات مذهبی‌ای که دارد، از کشتن دیگران و آموزش اسلحه سر باز می‌زند و به همین دلیل مورد محاکمه صحرایی هم قرار می‌گیرد؛ اما در نهایت موفق می‌شود بدون دست بردن به اسلحه، جان 75زخمی را نجات دهد. در دانکرک (کریستوفر نولان) 400هزار نفر از ارتش بریتانیا از ترس مرگ در منطقه‌ای به نام دانکرک در نزدیکی انگلیس اقدام به فرار می‌کنند و درحالی‌که کاملا سرخورده به‌نظر می‌رسند، در بازگشت به میهن مورد استقبال قهرمانانه قرار می‌گیرند. در هر 3 فیلم، به‌جای اینکه قهرمانانی رویین‌تن و شکست‌ناپذیر را ببینیم که تعداد زیادی از افراد دشمن را به هلاکت می‌رسانند، با قهرمانانی سروکار داریم که هیچ نشانه‌ای از قهرمان ندارند و برای نجات جان خودشان و همرزمان‌شان تلاش می‌کنند. قهرمانان ما به این دلیل قهرمان‌اند چون موفق شده‌اند کسی را نکشند، توانسته‌اند عقب‌نشینی کنند یا دستور عقب‌نشینی و توقف عملیات را به دیگران انتقال دهند. در این 3 فیلم کسی به‌خاطر قتل‌عام آلمانی‌ها مدال شجاعت نمی‌گیرد. ویلیام اسکوفیلد در 1917یک‌بار مدال شجاعت گرفته و آن را به یک نوشیدنی فروخته است. دزموند راس در فیلم مل گیبسون یک سرباز خشن با درجه بالایی از رجلیت نیست و حتی به همین دلیل مورد تمسخر دیگران قرار می‌گیرد، اما قهرمان است چون 75نفر را نجات می‌دهد. در دانکرک مردم با کیک و نوشیدنی از سربازان شکست‌خورده عقب ‌نشسته استقبال می‌کنند و درحالی‌که در چشمان سربازان نمی‌نگرند به آنها می‌گویند همین که توانسته‌اند زنده بمانند، یعنی قهرمان‌اند. در 1917یکی از افسران به سرباز حامل پیغام توصیه می‌کند که پیغام توقف عملیات را در حضور دیگران برای فرمانده بخواند، چون برخی عاشق جنگ‌اند و ممکن است دستور را برای ارضای روحیه خشن خودشان نادیده بگیرند و بقیه را به کشتن بدهند. در 1917مثل همه فیلم‌های جنگی، آدم‌ها سیاه و سفیدند؛ نیروی کشته شده خودی فداکار است و نیروی دشمن به درک واصل می‌شود. اما برخلاف بیشتر فیلم‌های جنگی قهرمان داستان ما کسی نیست که بیشترین نازی را به هلاکت می‌رساند. سم مندس که با نخستین فیلمش -زیبای آمریکایی- اسکار برد، در این فیلم «زیبای انگلیسی» را به تصویر می‌کشد، زیبایی که با فرمول‌ها و استانداردهای کلیشه‌ای زیبایی همخوانی ندارد و باز تعریفی است از مفهوم زیبایی. «1917» برنده جایزه بهترین فیلم در مراسم «SAG and PGA» شد که در 30سال اخیر 21بار برنده‌های این مراسم با اسکار مشترک بوده‌اند. اما شما اگر می‌خواهید اسکار ببرید، باید فیلمی علیه نژادپرستی یا ضد‌هوموفوبیا (دگرباش‌هراسی) بسازید. فیلم جنگی جایزه می‌برد اما در مراسم اسکار نهایتا 3-2 جایزه فنی و صداگذاری به فیلم‌های ضدجنگ می‌رسد و البته کلی اعتبار و نقد مثبت و امتیاز بالا از سوی مردم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید