سفر مرد مسلح به تهران برای ربودن همسرش
مرد مسلح همسرش را گروگان گرفت و او را با دست و پای بسته داخل صندوق عقب خودرو انداخت تا به شهرشان ببرد، اما بهدلیل حرکت با سرعت بالا در بزرگراه تهران - قم گیر افتاد.
به گزارش همشهری، اوایل سال 97بود که زنی به نام سمیه بهخاطر اختلافات شدیدی که با همسرش داشت خانه و زندگیاش را ترک کرد. او ساکن یکی از شهرستانهای غربی ایران بود و به همراه همسر و 3فرزندش زندگی میکرد، اما روزی که تصمیم گرفت خانه شوهرش را ترک کند وسایلش را جمع کرد و به خانه پدریاش در تهران آمد. در این مدت شوهرش بارها برای او پیغام فرستاد و حتی به مقابل خانه پدرزنش در تهران آمد تا هر طور شده با سمیه آشتی کند، اما این زن دیگر از زندگی با شوهرش خسته شده و تصمیم به جدایی گرفته بود. این زن و شوهردر حدود یک سال و نیم از یکدیگر جدا زندگی میکردند تا اینکه زن تصمیم گرفت به دادگاه خانواده برود و درخواست طلاق بدهد. همسر وی وقتی متوجه این موضوع شد نقشهای کشید تا همسرش را از تصمیمش منصرف کند.
گروگانگیری
چند شب قبل سمیه از خانه پدریاش در تهران خارج شد تا به خیابان کارگر حوالی خیابان قزوین برود و دارویی بخرد. او اما خبر نداشت که شوهرش به کمین او نشسته است. این زن به محض اینکه از خانه پدریاش خارج شد، شوهرش به تعقیب او پرداخت تا اینکه حوالی خیابان قزوین به سمت همسرش هجوم برد و او را با تهدید سوار ماشین پرایدش کرد. مرد با ربودن همسرش به سمت شهرستان (محل زندگیش) حرکت کرد اما وقتی وارد اتوبان تهران- قم شد مأموران پلیس راهور بهدلیل سرعت بالایی که داشت او را متوقف کردند.
تهدید با اسلحه
ماموران پلیس راهور پس از آنکه راننده پراید را متوقف کردند به بازرسی خودرو پرداختند و یک سلاح شکاری کشف کردند. پس از آن صدای مبهمی از داخل صندوق عقب ماشین شنیدند که به محض باز کردن در آن، زنی را با دست و پای بسته پیدا و او را از آنجا خارج کردند. زن که بهشدت ترسیده بود به مأموران گفت که شوهرش او را گروگان گرفته است. وی گفت: یک سال و نیم است که از همسرم جدا زندگی میکنم. ما 18سال قبل ازدواج کردیم و 3فرزند داریم، اما این اواخر مدام با هم درگیری داشتیم. شوهرم بهشدت مرا اذیت میکرد و کتکم میزد تا اینکه تصمیم گرفتم از او جدا شوم. اوایل پارسال از محل زندگیام که یکی از شهرهای غربی ایران است خارج شدم و به خانه پدر و مادرم در تهران آمدم و دیگر پایم را در شهرستان و خانهام نگذاشتم اما شوهرم مدام به تهران میآمد تا هرطور شده مرا راضی به ادامه زندگی کند و با خودش ببرد. من ولی قبول نکردم چون واقعا تصمیمم را گرفته بودم و میخواستم از شوهرم جدا شوم. وی ادامه داد: شب حادثه او مرا تعقیب کرد و به سمتم هجوم آورد. از او خواستم برایم مزاحمت ایجاد نکند اما شوهرم با تهدید سلاح شکاری مرا به داخل ماشینش انداخت و حرکت کرد. او تهدید کرد که اگر سکوت نکنم گلولهای شلیک میکند و مرا میکشد. واقعا ترسیده بودم چون او مردی بداخلاق بود و هر وقت عصبانی میشد به قصد کشت مرا کتک میزد. حالا هم اسلحه در دستش بود و ممکن بود شلیک کند. او میگفت باید با به خانه برگردم و به زندگی ادامه بدهم؛ در غیراینصورت مرا با شلیک گلوله به قتل میرساند و جسدم را در بیابانها رها میکند. وقتی از تهران خارج شد کنار بزرگراه توقف کرد. او با تهدید دست و پایم را بست و مرا داخل صندوق عقب ماشین انداخت. اما بخت با من یار بود که مأموران پلیس راهور او را متوقف کردند و نجاتم دادند.
پس از تحقیق از این زن، شوهر وی بازداشت و پرونده برای رسیدگی بیشتر به شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. متهم وقتی پیش روی قاضی احسان زمانی قرار گرفت چنین گفت: من عاشق همسرم بودم و نمیخواستم از او جدا شوم. در این مدت هم بارها به خانه پدرزنم رفتم تا با همسرم آشتی کنم و او را به خانه برگردانم اما همسرم راضی نمیشد. واقعا عصبی شده بودم تا اینکه شنیدم درخواست طلاق داده است. این شد که اسلحهام را برداشتم و خودم را به تهران رساندم. او همسرم بود و میخواستم پیش من و بچههایم برگردد. قصد کشتن او را نداشتم اما تنها راهی که به ذهنم مانده بود این بود که وی را با زور و تهدید اسلحه به خانه برگردانم چون در این یک سال و نیم هرچه التماسش کردم بیفایده بود.
این مرد با دستور قاضی جنایی به اتهام گروگانگیری، ضرب وجرح همسرش و حمل سلاح غیرمجاز بازداشت شد. تحقیقات از وی ادامه دارد.