بازداشت پسر عصبانی به اتهام قتل پدر
درحالیکه پسر جوان مدعی است در سقوط مرگبار پدرش از پشتبام نقشی نداشته اما قاضی جنایی تهران براساس 3دلیل قضایی او را به جرم قتل بازداشت کرد.
به گزارش همشهری، نیمهشب سیام دیماه به قاضی محمدتقی شعبانی، بازپرس جنایی تهران خبر رسید که مردی 80ساله از پشتبام ساختمان 3طبقه قدیمی به پایین سقوط کرده و جان باخته است. مرگ او مشکوک بود و همین دلیلی شد تا قاضی جنایی به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضرشوند.
همسر و پسر جوان قربانی در محل حادثه بیتابی میکردند و پسر جوان میگفت که پدرش در پشتبام تعادلش را از دست داده و ناگهان سقوط کرده است. تیم تجسس در نخستین اقدام راهی پشت بام شد. مأموران در آنجا چشمشان به نردههایی افتاد که دور تا دور پشتبام را محصور کرده بود. همین شک تیم جنایی را برانگیخت، چراکه قربانی حدود 80سال سن داشت و برایش سخت بود که از آن نردهها بالا برود و بعد به پایین سقوط کند. احتمال میرفت که کسی او را هل داده و در حقیقت وی به قتل رسیده باشد.
پسرم قاتل است
ماموران که به ماجرا مشکوک شده بودند سراغ خانواده قربانی رفتند. همسر وی، کمی که آرامتر شد گفت: «مطمئنم که پسرم همسرم را به قتل رسانده است.» او ادامه داد: پسرم مجرد است و در طبقه اول ساختمان زندگی میکند. من و همسرم در طبقه دوم زندگی میکنیم و طبقه سوم خالی است. پسرم مدتها بود که با پدرش اختلاف داشت و مدام با هم درگیر بودند. دلیل دعواهایشان هم این بود که پسرم از شوهرم میخواست خانه را بفروشد و ارثیهاش را بدهد تا برای خودش کاسبی راه بیندازد، اما شوهرم زیربار فروش خانه نمیرفت. من هم مخالف بودم چون سالهاست که در این خانه زندگی میکنیم و راضی به فروشش نبودم.
وی ادامه داد: پسرم که میدید هردو مخالفیم، من و پدرش را بارها به قتل تهدید کرد و میگفت یک روز هم مرا میکشد و هم پدرش را. تا اینکه چند روز پیش پدر و پسر باز هم بر سر موضوع ارثیه با هم درگیر شدند و او شوهرم را کتک زد. طوری که دست شوهرم شکست و مجبور شدیم شبانه او را به بیمارستان ببریم.
این زن ادامه داد: آخرین دعوای این پدر و پسر بر سر خرید یک گوشی موبایل شروع شد. روز حادثه پسرم که کارت عابربانک پدرش را در اختیار داشت یک گوشی موبایل گرانقیمت خرید. وقتی پیامک برداشت پول به موبایل شوهرم آمد، خیلی عصبانی شد. کمی بعد پسرم رسید و آنها بر سر این موضوع با هم درگیر شدند. شوهرم میگفت چرا این همه پول برای یک گوشی دادی و باید همین الان به مغازه بروی و آن را پس بدهی. پسرم ناچار شد به مغازه موبایلفروشی برگردد و گوشی را پس بدهد. وقتی برگشت خیلی عصبانی بود و میگفت مجبور شده در عرض یک ساعت بهخاطر فروش گوشی ضرر بدهد. باز پدر و پسر با هم درگیر شدند و کار به زد و خورد کشیده شد. بعد از آن شوهرم او را از خانه بیرون کرد. پسرم رفت اما کمی بعد برگشت و شروع کرد به زنگزدن. دستش را روی زنگ گذاشته بود و برنمیداشت، اما شوهرم در را باز نمیکرد. او هم مدام داد و فریاد راه میانداخت تا اینکه شوهرم از ترس آبروریزی در را باز کرد. پسرم بهدنبال او دوید و شوهرم به پشتبام فرار کرد. کمی بعد ناگهان صدای مهیبی آمد که بعد متوجه شدم شوهرم به پایین سقوط کرده و جان باخته است. من مطمئنم که پسرم او را به پایین پرتاب کرده است.
بازداشت
با اظهارات این زن، پسر جوان بازداشت شد اما مدعی شد که نقشی در مرگ پدرش ندارد. وی گفت: وقتی پدرم به پشتبام رفت و خودش را به کنار نردهها رساند، ناگهان تعادلش را از دست داد و به پایین سقوط کرد.
ادعای این پسر اما با تحقیقات انجامشده متفاوت بود. اول اینکه مادرخانواده میگفت این پدر و پسر مدام با هم درگیری داشتند اما پسر جوان انکار میکرد، دوم اینکه لبه پشت بام نرده داشت و قربانی با وجود 80سال سن و دستی که گچ گرفته بود، نمیتوانست بهتنهایی از نردهها بالا برود، سومین دلیل هم اینکه روی دست و سر پسرجوان آثار خراش وجود داشته که این نشان میدهد پدر پیش از سقوط به سر و صورت پسرش چنگ میزده و با او درگیر بوده است. با مطرحشدن این دلایل، پسرجوان به اتهام قتل عمد بازداشت شد و برای انجام بازجوییهای بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
یادداشت
رفتار خشونت آمیز در خانه سمی مهلک است
مریم رامشت ـ روانشناس و مدرس دانشگاه
نخستین اصل در نظام تربیتی پذیرش بلاشرط فرزندان است. باید بچههایمان را از بچگی بپذیریم. برخی به فرزندانشان میگویند اگر فلان کار را انجام دهی دوستت دارم و... این بد است. نباید دوست داشتن را مشروط کرد و باید بچه را از همان کودکی دوست داشته باشیم و او را بپذیریم. وقتی بچهها در دوره نوجوانی و جوانی ناسازگاری دارند رفتارشان نشاندهنده این است که تنشهایی بین آنها و والدین وجود دارد. البته بخشی از این رفتارها به تغییرات هورمونی برمیگردد اما قسمت اعظم آن به نظام تربیتی خانواده و رابطه پدر و مادر با فرزندشان و نوع برقراری ارتباط آنها مربوط میشود.
اگر به فرزندان توهین کنیم و آنها را مورد تحقیر، تهدید و تنبیه قرار دهیم باعث میشود که فرزندانمان در بزرگسالی ناسازگاری و رفتارهای نامناسبی داشته باشند و نخستین ترکشهای آن به خودمان بهعنوان والدین برگردد؛ چرا که نخستین مراجع قدرت برای بچهها پدر و مادر هستند. اگر فرزند نتواند با والدین رابطه خوبی برقرار کند با دیگران هم نمیتواند ارتباط مطلوبی داشته باشد. به زبان ساده فرزندان ما محصول ارتباط، رفتارهای ما و نوعی برخوردی هستند که ما با آنها داریم.
در این حادثه تلخ پسر جوان بیکار است. نخستین سؤال این است که چرا بیکار است و هنوز باید از خانواده کمک بگیرد؟ والدین باید فرزندان را مسئولیتپذیر و اهل کار بار بیاورند نه با تحقیر کردن آنها را آزار دهند. باید کار را برای آنها منشا رشد و قدرت بدانند اما متأسفانه برخی خانوادهها آنقدر از سختیهای کار حرف میزنند که کار کردن برای بچهها جلوه بدی پیدا میکند و برخی از کار کردن فراری میشوند و این خودرنجی دائمی را در پی دارد.
اینکه فرزند بدون اجازه پولی را بردارد و برای خودش خرید کند نشان میدهد که این رابطه صمیمانه و خوب نیست. فرزند نیازش را نمیتواند به والدین بگوید. پذیرش بلاشرط که ابتدا از آن سخن گفتیم همین است. وقتی پسر پول را بدون اجازه بر میدارد نشاندهنده این است که کش و قوس و تنش در خانواده وجود دارد. توصیه این است که اگر فرزندان بدون اجازه کاری کردند نباید درگیر شویم و به او توهین کنیم. نباید او را تحقیر و از خانه بیرون کنیم. بیرون کردن فرزند از خانه نهایت تحقیر و توهین به اوست. با این کار خشم زیادی در او ایجاد میکنیم. در این مواقع باید آرامش خود را حفظ کنیم. از خودمان بپرسیم چرا فرزندمان با ما راحت نیست تا این موضوع را به ما بگوید و خودش بدون اجازه چنین کاری کرده است؟
رفتارهای خشونت آمیز با فرزندان سمی مهلک است که اوضاع را روزبهروز بدتر میکند. پدر خشم خود را با رفتار توهین آمیز به پسر منتقل میکند. رفتار پسر هم بدتر از قبل میشود چرا که ارتباط در این خانه مخدوش است.در حالی که خانه باید برای فرزندانمان جایی امن و تکیه گاهی مطمئن باشد. .
اختلافات در خانه هرگز نباید به درگیری فیزیکی کشیده شود تا طرفین کنترلی روی رفتار و اعصابشان نداشته باشند و منجر به چنین حوادثی شود. اگر در خانوادههایی ارتباطات خوب نیست قبل از اینکه حادثهای رخ دهد باید فکری اساسی کرد و از دوستان یا مشاوران کمک گرفت. رابطه داخل خانواده رابطهای زنجیر وار است که اگر یکی از حلقهها آسیب ببیند به دیگر حلقهها منتقل میشود. با فرزندانمان مهربان باشیم. اگر خطا کردند با آنها گفتوگو کنیم. برخورد قهری و فیزیکی کاری است که فقط و فقط به افزایش خشم کمک میکند و راهحل نیست.