نشاط، جایگزین التهاب شود
کارشناسان از اقداماتی میگویند که برای افزایش تعادل روحی، امید و آرامش اجتماعی باید انجام شود
تهامه مهدوی- خبرنگار
جامعه ایران روزهای پرالتهابی را در 2ماه گذشته از زمان افزایش قیمت بنزین تا اعلام خبر سقوط هواپیمای پشت سر گذاشته و همین تنشها اثرات منفی بر روحیه بخشی از مردم داشته است. ناامیدی، یأس، خستگی از شرایط، افزایش علاقه به مهاجرت، بیاعتمادی، احساس افسردگی و غم تنها بخشی از شرایط نامطلوبی است که بخشی از جامعه ایران بهدلیل تنشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دچار آن شدهاند و دائم شاهدیم که در محافل مختلف درباره آن ها صحبت میکنند؛ شرایطی که جامعهشناسان، مددکاران اجتماعی و بهخصوص روانشناسان معتقدند ادامه آن میتواند بحرانهای شدید روحی اجتماعی را بهدنبال داشته باشد و جامعه را با فروپاشی و گسست مواجه سازد. در این بین اما چاره اصلی برای عبور از این شرایط به اعتقاد کارشناسان بازگرداندن تعادل روحی به جامعه و شنیدن صدای معترضان است. اتفاقی که می تواند امید و اعتماد را به بخش های آسیب دیده و معترض جامعه باز گرداند و شرایط روحی را به سمت آرامش هدایت کند.
کارشناسان معتقدند مسئولان باید با فراهم کردن بسترهای لازم و استفاده از تنوع فرهنگی، قومیتی و تاکید بر هویت ملی بعد از بازگشت آرامش، فضای کشور را به سمت نشاط و شادی اجتماعی حرکت دهند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه تأخیر در اطلاعرسانی به جامعه درخصوص علت ساقطشدن هواپیمای اوکراینی تبعات زیادی را بهدنبال داشت، گفت: این تأخیر در اطلاعرسانی و برخی اطلاعات نادرستی که در روزهای نخست حادثه از سوی برخی مسئولان به مردم داده شد، باعث شد تا در ظاهر، امید مردم به مسئولان کاهش پیدا کرده و شاهد بروز غم و اندوه در کشور و احساس نامحرم بودن در میان شهروندان باشیم.
سید حسن موسوی چلک در گفتوگو با همشهری گفت: در هفتههای اخیر شاهد اتفاقات زیادی بودیم که برخی از آنها همچون ترور سردار سلیمانی و ساقط شدن هواپیمای اوکراینی ناراحتکننده و حمله موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق برای مردم خوشحالکننده بود. با وجود این حجم اتفاقی که باعث غم و اندوه در جامعه شد بسیار زیاد بود و باعث شد تا شادی حمله به پایگاه آمریکا در عراق را تحتالشعاع خود قرار دهد.
وی با اشاره به این موضوع که مسئله اعتماد در جامعه ازجمله مسائل مهمی است که حاکمیت باید به آن بها بدهد، ادامه داد: اعتماد یکی از شاخصهای سرمایه اجتماعی است که با اعتماد مردم به کارگزاران و حاکمیت بهوجود میآید، اما در اتفاق اخیر شاهد این موضوع بودیم که اعتماد مردم کاهش پیدا کرده و علت اصلی این موضوع، نداشتن سیاست رسانهای در شرایط بحران است.
موسوی چلک ادامه داد: زمانی که در جامعهای شاهد فقدان سیاست رسانهای باشیم نوع انعکاس اخبار و رویدادهای مربوط به یک واقعه چون از قبل تعریف نشده، دستخوش تغییرات زیادی شده و باعث نارضایتی و اعتراض مردم میشود. مردم اعتقاد دارند که اگر در همان روز اول ساقطشدن هواپیما به آنها اطلاعرسانی میشد و شاهد اخبار ضدو نقیض در اینباره نبودند، این نا اطمینانیها و عصبانیتها در جامعه شکل نمیگرفت. همین عدماطلاعرسانی به موقع برخی مسئولان درخصوص این حادثه باعث شده تا مردم این مسئله را به دیگر مسائل جامعه همچون مسئله ارز و بنزین و... نیز تعمیم دهند و تصور کنند در این موارد نیز به آنها حقیقت گفته نشده است.
وی ادامه داد: ضعف مدیریت در اطلاعرسانی و ارائه اطلاعات نادرست اطلاعات درخصوص این مسئله و مسئله بنزین در ماههای اخیر باعث شد تا مردم آزرده خاطر شوند و یک نوع نا اطمینانی از تصمیمگیری مدیران در میان آنها موج بزند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه فضای مجازی باعث شد تا اخبار منفی زودتر از اطلاعرسانی مدیران در میان مردم منتشر شود، گفت: کشور ما شاخص نشاط و شادابی مناسبی ندارد و براساس آمار وزارت بهداشت، 23درصد مردم کشورمان به یک نوع از بیماریهای روانی دچار هستند، با وجود این باز نشر اخبار منفی در شبکههای اجتماعی -بدون اینکه توجهی به اثرات منفی آن شود- تأثیرات منفی روی روحیه مردم دارد، مردمی که در مدت زمان کمتر از 2ماه بحرانهای مختلفی را تجربه کردند و یاد نگرفتهاند چگونه در برابر بحرانها تابآوری داشته باشند. به همین دلیل است که ما شاهد یک غم عظیم در فضای جامعه هستیم.
موسوی چلک گفت: مردم ما هنوز پاسخی درخصوص اعتراضات آبانماه از سوی مسئولان دریافت نکردهاند و تحت فشار روانی هستند، در کنار آن مسئله ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و عدماطلاعرسانی دقیق اتفاق افتاد و باعث شد تا نارضایتی نهفته در میان توده مردم سر باز کرده و منجر به اعتراضات شود؛ چرا که مردم تصور میکنند این اعتراضات خیابانی تنها راهی است که میتوانند صدایشان را به گوش مسئولان برسانند. همین مسئله نشاندهنده این است که فاصله بین بخشی از جامعه و حاکمیت در حال افزایش است.
وی ادامه داد: نتیجه فضایی که در ماههای اخیر شاهد آن بودیم، وجود نارضایتی و هراس در جامعه است. شهروندانی که در زندگی خود ترس و هراس داشته باشند از زندگیشان لذت نمیبرند ودر خود فرو میروند و احساس تنهایی بیشتری در جامعه دارند؛ با این شرایط نمیتوانیم توقع داشته باشیم جامعهای شاداب وسرحال داشته باشیم چراکه چشمانداز مشخصی در پیش رویشان ندارند.
به گفته موسوی چلک، ظرفیت انسانها با یکدیگر متفاوت است، برخی در قالب اعتراض واکنش نشان میدهند و برخی دیگر گوشهنشینی و عزلت را انتخاب میکنند. در این شرایط حاکمیت 2منبع مهم سرمایه انسانی سالم، مؤثر و کارآمد و سرمایه اجتماعی را از دست میدهد؛ طبیعی است که هیچ حکومتی بدون داشتن اعتماد شهروندانش نمیتواند وظایفش را به درستی انجام دهد.
وی با ابراز تأسف از اینکه سرمایه اجتماعی، اعتماد و مشارکت در کشورمان رو به کاهش گذاشته، گفت:در عرصه سیاستگذاریهای کلان برای تقویت سرمایه اجتماعی نیاز به بازنگری و باز تعریف داریم بهگونهای که شفافیت، پاسخگویی و صداقت باید در میان مسئولان وجود داشته باشد و شایسته سالاری جایگزین ژن خوب و فامیل سالاری و جناح بازی شده و شرایطی ایجاد شود که صدای معترضان هم شنیده شود. این مسائل باعث کاهش فاصله بین مردم و حکومت شده و فضای اجتماعی آرام میشود. همچنین در کنار این باید اقداماتی برای نشاط جامعه و شادی و بروز حسهای مشترک و جشنهای ملی و عمومی فراهم شود.
موسوی چلک گفت: در جامعهای که قرار است پویایی و نشاط داشته باشد باید بستر برای دسترسی برابر به فرصتها در آن ایجاد شود، باید مردم بتوانند حقوق خود را مطالبه کنند و ببینند که صدای آنها شنیده میشود. اگر این فضا در سطح کلان جامعه ایجاد و اجازه بیان دیدگاههای مخالف نیز داده شد، مردم احساس میکنند که حاکمیت به آنها اهمیت میدهد و در تصمیمگیریها نامحرم نیستند.
وی ادامه داد: مسئولان باید مشکلات مردم را دقیق شناسایی و اولویت بندی کنند. باید خط قرمزها کمتر شده و اجازه داده شود تا انسانهای توانمند و نخبه از تمام گرایشهای سیاسی در حاکمیت حضور داشته باشند و با ایفای نقش اجتماعی خود به خروج حاکمیت و جامعه از بحران کمک کنند. ما برای خروج از این شرایط نیاز به نخبگانی داریم که بتوانند با حضور در عرصه حاکمیت و جامعه، گرههای جامعه را باز کنند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه اکنون فضا برای کارکردن نخبگان مناسب نیست، ادامه داد: متأسفانه در شرایط فعلی اخبار و رسانههای زرد و منفی بازتاب بیشتری در میان مردم دارند. یکی از مولفهها برای افزایش انسجام اجتماعی، استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، قومی و ملی و دینی برای خروج از شرایط بحران است. برای رسیدن به این مقصود باید بسیاری از ممیزیها را حذف کنیم، حقوق شهروندی، دسترسی به فرصتهای برابر و تکریم مردم را باید جدی بگیریم. ما نیاز به انسانهای بزرگی داریم که بتوانند انرژی مثبتی به جامعه بدهند و بهدلیل توانمندیهایی که دارند یا صداقت، سلامت، شفافیت و پاسخگویی به جامعه انرژی مثبت تزریق کنند.
موسوی چلک گفت: ما در جامعه به افرادی همچون شهید سردار سلیمانی نیاز داریم که حتی با شهادتشان نیز به جامعه انرژی مثبت میدهند و آدمهای توانمندی هستند که به جامعه اعتبار میبخشند و همین اعتبار بخشی منجر به تقویت شهروندان جامعه میشود. باید از ظرفیت همه مردم در کشور استفاده شود و اکنون در شرایطی هستیم که اگر این حوزه را مدیریت نکنیم مشکلاتمان روزبهروز بیشتر میشود. به همین دلیل است که باید سلایق و گرایشهای مختلف در چارچوب قانون اساسی بتوانند در کشور فعالیت داشته باشند؛ چرا که ایران برای همه ایرانیان است و غفلت از این مشارکت باعث کاهش و یا از بین رفتن سرمایه اجتماعی میشود.
وی ادامه داد: در این بین البته مردم هم باید مهارتهای اجتماعی را در خود و خانوادههایشان افزایش دهند و خود مراقبتی داشته باشند و کارگزاران نیز باید با تغییر فضای عمومی شرایط را آرام و از التهابها بکاهند. چرا صدای معترضان را جدی نمیگیرند و حتی نمیشنود؟ با این شرایط نهتنها وضعیت بهبود پیدا نمیکند، بلکه روزبهروز شاهد افزایش شکافهای اجتماعی ، ناامیدی و بیاعتمادی خواهیم بود.
سازمان های مردم نهاد به کاهش التهاب اجتماعی کمک کنند
امیر هوشنگ مهریار، روانشناس میگوید: «بهدلیل وقوع رویدادهای 2هفته گذشته در کشور شاهد شرایطی هستیم که همه مردم آشفته و ناراحتند اما راهحل سادهای برای پایاندادن به این ناراحتی و غصه و اندوه وجود ندارد. نخستین اقدامی که در این زمینه باید صورت گیرد این است که مسئولان و رسانههای عمومی بهخصوص صداوسیما شرایط کنونی جامعه و اینکه بخشی از مردم در شرایط روحی بدی بهسرمیبرند را بپذیرند و اقداماتی برای بهبود شرایط روحی جامعه انجام دهند. در مرحله بعدی گام مهم این است که مردم خودشان هم به داد خودشان برسند و با کمک انجمنهای مردمی و تشکلهای مردمنهاد اقداماتی را انجام دهند که از شرایط غم و اندوه بیرون بیایند. این اقدام برای خانوادههایی که عزیزانشان را در سقوط هواپیمای اوکراینی و خانوادههایی که عزیزانشان را در تشییع سردار سلیمانی از دست دادهاند، سختتر است. دلداریدادن به این خانوادهها بهترین حمایتی است که میشود برای آنها انجام داد؛ البته که این حمایت و دلداری نباید بهگونهای باشد که خشم آنها را بیشتر کند، چراکه در این شرایط این خانوادهها نیاز به آرامش دارند تا بتوانند در کنار داغ سهمگینی که دیدهاند کمی آرام شوند که البته این موضوع زمانبر است.»
او در ادامه میگوید: «این نکته را نباید از نظر دور داشت که در سالهای اخیر آستانه تحمل شهروندانمان پایین آمده که مشکلات معیشتی و نداشتن آرامش فکری از عوامل این مسئله است. زمانی که آستانه تحمل در افراد پایین میآید، شاهد رفتارهایی از افراد هستیم که با هنجارهای جامعه مطابقت ندارد و به سمت خشونت و ناهنجاری تمایل پیدا میکنند. پس اگر قرار است اقدامی در زمینه کنترل خشم و خشونت در شهروندان انجام شود، باید با درنظر گرفتن شرایط شهروندان و جامعه باشد، چراکه مهار و کنترل خشم در هر فرد متفاوت است و برخی افراد آمادگی بیشتری برای پرخاشگری دارند.»
این روانشناس نقش گروههای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد را درخصوص کاهش التهاب جامعه و خشم مردم بسیار مهم میداند و میگوید: «سازمانهای مردمنهاد میتوانند کاری کنند تا افسردگی و خشم و التهابی که در جامعه وجود دارد کمتر شود ولی نباید تصور کنیم که این خشم و التهاب بهسادگی از بین میرود، مثلا سازمانهای مردمنهاد با تشکیل جلساتی عمومی با حضور کارشناسان و ایجاد فضایی برای گفتوگوی مردمی میتوانند شرایط را برای کاهش التهاب فراهم کنند.»
او همچنین با بیان اینکه گذشت زمان درصورت بروز حوادث جدید هم میتواند به بهبود شرایط کمک کند، میگوید: «زمانی که در جامعهای بحران پیش میآید با گذشت زمان و دامننزدن به التهاب موجود در جامعه و ایجاد شرایط عزاداری برای ازدسترفتگان، میتوان شاهد کمشدن افسردگی و خشم بود؛ اگرچه ممکن است در گذر زمان نیز پیامدهای بدی برای برخی افراد روی دهد که باید آماده این پیامدها بود و با استفاده از کارشناسان وضعیت را سامان داد.»
او همچنین توجه به صدای معترضان را مهم میداند و میگوید: «ممکن است اعتراضات مدنی خشم فروخورده مردم را در قبال بحرانهایی که تحمل کردهاند کم کند، پس بهتر است دولت و مسئولان نهادهای مختلف شرایط را برای بیان دیدگاههای مختلف بهخصوص معترضان فراهم کنند.»
امیر هوشنگ مهریار: سازمانهای مردمنهاد میتوانند کاری کنند تا افسردگی و خشم و التهابی که در جامعه وجود دارد کمتر شود ولی نباید تصور کنیم که این خشم و التهاب بهسادگی از بین میرود، مثلا سازمانهای مردمنهاد با تشکیل جلساتی عمومی با حضور کارشناسان و ایجاد فضایی برای گفتوگوی مردمی میتوانند شرایط را برای کاهش التهاب فراهم کنند
حسن موسوی چلک:در عرصه سیاستگذاریهای کلان برای تقویت سرمایه اجتماعی نیاز به بازنگری و باز تعریف داریم بهگونهای که شفافیت، پاسخگویی و صداقت باید در میان مسئولان وجود داشته باشد و شایسته سالاری جایگزین ژن خوب و فامیل سالاری و جناح بازی شده و شرایطی ایجاد شود که صدای معترضان هم شنیده شود. این مسائل باعث کاهش فاصله بین مردم و حکومت شده و فضای اجتماعی آرام میشود