نگرانی کودکان از اخبار بد را ببینیم
علی ترقیجاه_پژوهشگر اجتماعی
در شرایط بحرانی، اخبارهای ناراحتکننده ما را متأثر میکنند ولی کودکان میتوانند بسیار بیش از ما تحتتأثیر قرار گیرند؛ تأثیرات مخربی که روی روند رشد عاطفی و احساس امنیتشان در کل زندگی میگذارد و اثراتش تا بزرگسالی بر آنها باقی میماند. در چنین موقعیتهایی خانوادهها محل امن کودکان هستند؛ محلی که آنها در آن احساس امنیت میکنند؛ امنیتی که واقعی است نه نمایش امنیت. پس لازم است قبل از آنکه در مورد کودکان و اینکه چگونه میتوانیم از آنها در مقابل اثرات مخرب خبرهای هولناک محافظت کنیم، بدانیم والدی که خود امن نیست و احساس امنیت نمیکند نمیتواند مولدی مناسب برای احساس امنیت برای کودکش باشد.
پس نخستین کار این است که از خود محافظت کنیم. اگر میدانیم پیگیری بیشتر اخبار یا دیدن فیلم و تصاویر بیشتر حال ما را بد میکند، آنرا متوقف کنیم. اگر لازم داریم احساسات نیرومند خود را تخلیه کنیم، برای خود فرصتی فراهم کنیم که با گریستن و سوگواری کردن، آرامش را در وجود خود ایجاد کنیم. گاه میتوانیم به وسیله گفتوگو با دوستی که با همدلی به ما گوش میکند این فرصت شنیدهشدن و همدلیگرفتن را برای خودمان ایجاد کنیم (منظورم گفتوگوهایی که با هر گفتی چوبی در آتش وجود ما قرار میگیرد و بیشتر آزرده میشویم نیست). یا لحظهای برای دورشدن از فضای استرس برای خودمان فراهم کنیم تا بتوانیم آرامش را تجربه کنیم، آنگاه است که میتوانیم بهعنوان یک همراه، مراقب یا پدر و مادر، امنیت واقعی را برای کودکان اطرافمان فراهم آوریم.
اولین گام برای کودکان کمکردن تماسشان با اخبار ناراحتکننده است؛ یعنی از تکرار خبرها و دوباره و دوباره شنیدن و دیدن آنها در تلویزیون، رادیو و شبکههای مجازی جلوگیری کنیم. نمیخواهید مخفیکاری کنید ولی از تکرار مدامش جلوگیری کنید.
چنانچه کودک با خبرها مواجه شده است، او را بشنویم و او را محکوم یا سرکوب نکنیم که مثلاً «به تو ربطی ندارد» یا «چرا به اینها گوش دادی» و یا جملههایی مانند اینکه « چیزی نیست»، درحالیکه او میبیند شما به هم ریختهاید.
در این مواقع او را با همه وجود بشنویم، ببینیم او چه شنیده، چه برداشتی داشته، نگرانیهایش چیست، فکر نکنیم که ما میدانیم او در حال تجربه چیست؟ با ایجاد زمینه مناسب و رها برای گفت و شنود فرصت بدهیم او از احساسات، نگرانیها و ترسهایش بگوید.
گاه میتوانید از کارتهای احساسات یا تصاویر برای ابراز احساساتش کمک بگیرید. وقتی او احساس کرد که شنیده شده، آنگاه با گفتوگوهای کوتاهی خیال او را از اینکه کنارش هستید راحت کنید و به او اطمینان دهید هر زمانی که برای مواجهه با احساساتش به کمک نیاز داشته باشد میتواند از شما حمایت دریافت کند.
مهم این است که او بداند تجربه احساس غم یا ناراحتی و یا حتی عصبانیت چیز بدی نیست و شما هم در این روزها آنها را تجربه میکنید و نمیخواهید این موضوع را کتمان کنید و به او بگویید که در این موارد شما از چه راههایی برای مواجهه با احساسات نیرومند استفاده میکنید.
میدانم که خیلی از ما در چنین مواردی عادت داریم بیش از حد به همان موضوع ناراحتکننده بپردازیم و مدام درگیرش باشیم ولی زندگی بخشهای دیگری هم دارد و کودکان میتوانند آن بخشها را برای ما پررنگ کنند. کافی است در چنین لحظاتی دستمان را به دستشان بدهیم تا با هم بازی کنیم، بخندیم، شوخی کنیم، کارهای جالب و هیجانانگیز انجام دهیم . برعکس اینکه اول فکر میکردیم دل و دماغ هیچ کاری را نداریم چند دقیقه بعد وقتی وارد دنیای کودکان شدیم شرایط متفاوتی از زندگی را در کنارشان تجربه میکنیم.
نکته مهمی که لازم است به آن توجه کنیم این است که کودکان بسیاری از مسائل را شخصی میپندارند. آنها پیش خود فکر میکنند که شاید آنها مسئول و مقصر اتفاقات هستند و ممکن است فکر کنند که من چطوری بودم یا چه کارهایی کردم یا نکردم که باعث این اتفاق شده؟ هر چند بهنظر ما این ارتباطات بیمعنا باشد، شیوه کارکرد مغز آنها اینگونه است و خیلی وقتها فکر میکنند که من قوی نبودم یا من کافی نبودم که بتوانم جلوی چنین چیزی را بگیرم یا نگذارم مادرم اینقدر ناراحت شود. پس لازم است او را مطمئن کنید که آنچه اتفاق افتاده به او مرتبط نیست.
در پایان میخواهم بگویم هم ما میتوانیم مراقب کودکان باشیم و هم آنها مراقب ما، اگر قابلیتها و توانمندیهای هر دویمان را باور کنیم.
ما تجربه بیشتری در مواجهه با احساسات نیرومند داریم و میتوانیم با آنها کنار بیاییم و آنها به سرعت میتوانند احساسات متفاوتی را تجربه کنند، از گریه دست بکشند و از ته دل بازی و شادی را تجربه کنند. این حضور در لحظه هدیهای است که کودکان به ما میدهند.
اگرچه نمیتوانید تمام اخبار بد را دور نگه دارید، میتوانید با نوعی بازی یا فعالیت جدید، حواس کودکتان را به موضوعی دیگر معطوف کنید. در ضمن با این کار زمان نشستن جلوی تلویزیون را به حداقل میرسانید. حتی میتوانید بعد از شنیدن خبرهای بد، برای بهتر کردن روحیه کودکتان، همراه او بازی کنید. بدینترتیب او متوجه میشود که دنیا همیشه ترسناک و خطرناک نیست.