وداع با سردار

مریم سرخوش  _ خبرنگار

جمعه‌ای تلخ، سخت و دلگیر رقم خورد. هوای خانه «خیابان خورشید» در کرمان بغضی آشکار دارد. بغض نیامدن سردار. پارچه‌های سیاه آویزان شده بر در و دیوار روستای ملک قنات رابُر هم خبر از آسمانی شدن سردار می‌دهند.اشک‌های بی‌اختیار ایران هوای جمعه را سنگین‌تر کرده است.

خبر شهادت (ترور) سردار سرلشکر حاج قاسم سلیمانی به دست جنایتکاران آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد دهان به دهان می‌چرخد. ظهر نشده نصف جمعیت روستا رفته‌اند، برای حضور در بیت‌الازهرای خیابان خورشید کرمان (خانه سردار سلیمانی در شهر کرمان). روستاییانی که یک عمر به همزادگاهی با سردار قاسم سلیمانی افتخار می‌کردند، از صبح دیروز سیاهپوش شهادتش شدند تا این افتخار برایشان ابدی شود. مردم کرمان بی‌شک افتخارشان را سرداری می‌دانند که محبوبیت، شجاعت و درایتش طی سال‌های اخیر نه تنها ایران بلکه مرزهای جهان اسلام را در نوردیده است. مردی متواضع که خانه‌اش را در یکی از محله‌های مرکزی شهر به فاطمیه تبدیل کرده و در کنار فعالیت‌هایش هیچ گاه محرومان روستای زادگاهش و مردم استان را فراموش نکرد. همانی که با رفتنش هم مدال شهادت را به کرمان و زادگاهش هدیه داد. 


قرار نیمه تمام با جوانان رابر
امام جمعه شهرستان رابُر از راهپیمایی خودجوش مردم این شهرستان پس از اعلام خبر شهادت سردار می‌گوید. مردمی که در غم از دست دادن سردار مهربانی‌شان بر علیه اقدام جنایتکارانه آمریکا راهپیمایی کردند. حجت‌الاسلام علی علیدادی سلیمانی در گفت‌وگو با همشهری اظهار می‌کند: شهادت پاداش مجاهدان در راه خداست. شهادت حاج قاسم سلیمانی توسط ارتش تروریستی آمریکا را به مقام معظم رهبری و مردم ولایتمدار ایران تسلیت عرض می‌کنم. سردار شهید بیش از هر چیزی دوست داشت او را سرباز ولایت خطاب کنند و به آرزویی که بارها از آن سخن گفته بود و به شهادت رسید. تروریست جهانی به رهبری آمریکا و صهیونیست باید از این پس با کابوس انتقام از خون سردار شهید زندگی کند. همه آزادیخواهان جهان، خونخواه خون پاک و عظمت او خواهند بود و ریشه فتنه‌های عراق و لبنان مشخص خواهد شد. 
علیدادی سلیمانی ادامه می‌دهد: زمانی که به عنوان امام جمعه رابُر مشغول به خدمت شدم، سردار به منزل ما آمدند و در جلسه‌ای که با هم داشتیم همه دغدغه ایشان مشکلات شهرستان رابُر و جوانان این منطقه بود. شهرستان رابر با وجود جمعیت کمی که دارد 350 شهید تقدیم ایران اسلامی کرده است و راه شهادت در این روستا با شهادت سردار سلیمانی همچنان ادامه دارد. قرار بود در ایام فاطمیه امسال که به کرمان می‌آید برنامه‌ای برای حضورش در میان جوانان فراهم کنیم که فرصت آن را از دست دادیم. همیشه تاکید می‌کرد که به دنبال و جذب جوانان باشیم و می‌خواست جرقه‌ای در دل جوانان رابری ایجاد کند. در تمام مدت حضورش در این شهرستان به خانواده‌های شهدا سر می‌زد و همین مساله باعث می‌شد که فرصت دیدارش را نداشته باشم. در جواب گلایه ما هم می‌گفت: خانواده‌های شهدا چشم انتظار فرزندشان هستند و باید سراغی از آنها بگیرم. 

17 بار در معرض ترور 
کرمان هم عزادار است. خیابان خورشیدش سیاهپوش شده و پذیرای مردمی که داغدار از دست دادن سردارشان هستند. دیوارهای شهر پر از عکس‌های سردار است.
 حاج علی نخعی، یکی از همرزمان کرمانی سردار سلیمانی که خودش را سرباز او می‌داند، می‌گوید: از دیروز غوغای عجیبی در کرمان برپا شده است. او ویژگی بارز سردار شهید سلیمانی را احترام ویژه به خانواده شهدا عنوان می‌کند و می‌افزاید: در هر سفری که به کرمان می‌آمد حتما دیدار با چند خانواده شهید را برایش برنامه‌ریزی می‌کردیم و در همان دیدارها دست فرزندان شهدا را می‌بوسید. 
نخعی به آخرین باری که با حاج قاسم ملاقات داشت هم اشاره و عنوان می‌کند:‌ سردار سلیمانی ساعت‌ها کار می‌کرد و استراحت نداشت. چند هفته پیش از او خواستم که درباره مساله‌ای با هم صحبت کنیم. پیشنهاد داد که به اتاق کناری برویم،‌ وقتی وارد شدیم روی زمین دراز کشید و گفت: «کمرم خیلی درد می‌کنه میشه من دراز بکشم و شما صحبت کنی.» 
این همرزم سردار شهید سلیمانی که سال‌ها فرصت حضور در کنارش را داشته، ادامه می‌دهد: سردار 17 مرتبه در شرایط ترور قرار گرفت. 
حسین پورجعفری، عضو تیم حفاظت که همراه سردار سلیمانی به شهادت رسیده، سال گذشته در مراسم فاطمیه تعریف می‌کرد «صبح زود جلسه‌ای در منطقه مرتفع در شمال عراق داشتیم. به حاج قاسم گفتم بالا نرویم و جلسه را همین پایین برگزار کنیم. قبول کرد و 5 دقیقه بعد از این که جلسه را در همان جا برگزار کردیم، آن ارتفاع مورد حمله قرار گرفت.» 
وی درباره این اتفاق تلخ عنوان می‌کند: غم از دست دادن سردار سلیمانی فراموش نمی‌شود. حتی کسانی که در جنگ و جبهه نبودند هم از شهادت سردار متاثر شده‌اند. سردار سلیمانی آدم سیاسی نبود و تنها دغدغه‌اش مبارزه با ظلم و کوتاه کردن دست متجاوزین از ایران اسلامی بود. ظهر دیروز از هر قشری در راهپیمایی حضور داشتند و همه در غم از دست دادن او گریه می‌کردند. آن هم به این دلیل که حاج قاسم سلیمانی اقداماتش مبتنی بر مشی نظامی بوده است اما حضورش در بسیاری از اقدامات عمرانی، فرهنگی و مذهبی در کرمان مشهود است. مردم کرمان به یاد مردی که در روزهای محرم به ویژه تاسوعا و عاشورا دست به سینه مقابل عزاداران حسینی می‌نشست و اشک می‌ریخت، غم‌زده‌اند. او به آرزوی دیرینه‌اش رسیده اما شهر و مردم این استان به یادش سیاهپوش شده‌اند. دشمن باید بداند در دیار حاج قاسم سلیمانی همه جوانان راه سردار شهید را ادامه خواهند داد. 





 
   مادران داغدار روستا

حیدر سلیمانی، زاده روستای قنات ملک رابر است که در تمام روزهای حضور سردار در کرمان همراهش می‌شد. از صبح دیروز می‌گوید که مردم روستا پس از شنیدن خبر شهادتش رنگ دل‌هایشان به سیاهی پارچه‌های آویزان شده بر درودیوار درآمد. آنهایی که سال‌هاست با محبت‌ سردار آمیخته شده بودند. سلیمانی ادامه می‌دهد: سردار حتی اگر نیمه‌های شب هم به قنات ملک می‌رسید اولین کارش حضور در بهشت زهرا(س) بود و ملاقات با قبور پدر و مادرش. شهید سردار سلیمانی تا 12 سالگی در این روستا زندگی می‌کرد و پس از آن راهی کرمان شد. اما در تمام این سال‌ها یک لحظه هم از رسیدگی به مشکلات مردم این منطقه غافل نبود. او مدال افتخار مردم قنات ملک است. 
یکی دیگر از روستاییان از مادرش می‌گوید که سال‌هاست برای هر بار آمدنش هدیه‌ای دارد. یک بار کشک، یکبار پنیر و آخرین بار هم دوغ. می‌گوید: سردار برای ما اسطوره زندگی بود. از صبح که خبر شهادتش را به مادرم داده‌ام آرامش ندارد. از پستوی خانه بیرون نیامده و صدای گریه‌اش را می‌شنویم که یک لحظه هم قطع نمی‌شود. 
با اینکه همه جا به همراه محافظانش بود اما در کوچه‌های روستا به تنهایی قدم و به خانه‌ها سر می‌زد. کسی همراهش نبود که مردم را معذب کند. قنات ملکی‌ها سال‌هاست به سردارشان می‌بالند و از این به بعد هم افتخار می‌کنند. گریه می‌کند و می‌گوید: حاج قاسم پشت پناه این کشور و مردم کرمان بود و راهش بی‌رهرو نمی‌ماند.  


غم از دست دادن سردار شهید سلیمانی فراموش نمی‌شود. حتی کسانی که در جنگ و جبهه نبودند هم از شهادت سردار متاثر شده‌اند . سردار سلیمانی آدم سیاسی نبود و تنها دغدغه‌اش مبارزه با ظلم و کوتاه کردن دست متجاوزین از ایران اسلامی بود