جواد نصرتی ـ خبرنگار
بسیاری در واشنگتن و فراتر از آن، سال 2019را به این امید شروع کردند که نخستین کریسمس را در دوران پساترامپ جشن بگیرند و سال 2020را در دورانی جدید شروع کنند. رئیسجمهور آمریکا، در ابتدای سال، وحشتزده از تحقیقاتی که رابرت مولر بیرحمانه پیش میبرد، هیچ چشماندازی از این روزهای ظفرمندانه نداشت. تحقیق درباره تبانی ستاد انتخاباتی ترامپ با روسها و جلوگیری از اجرای عدالت توسط رئیسجمهور آمریکا، ترامپ و تیم او را به مرز جنون کشاند، اما در نهایت به یک پیروزی تمام عیار برای او تبدیل شد. مولر، دادستان باسابقه آمریکایی و رئیس سابق افبیآی، ماهها در راه اثبات دو اتهام بزرگی که میتوانست ترامپ را به زیر بکشد تحقیق کرد. به موازات تحقیقات مولر، رسانههای لیبرال و جریان اصلی آمریکا به آب و آتش میزدند تا سرانجام از دست ترامپ خلاص شوند. از نظر آنها، ترامپ بهخاطر همین چیزی که هست هم شایسته حضور در کاخ سفید نیست. چشمانداز برکناری او، به بدترین شکل ممکن و بهخاطر بدترین جرائمی که یک رئیسجمهور آمریکا میتواند انجام دهد، چنان این رسانهها را سرذوق آورده بود که گاهی حتی از مولر هم جلو میزدند. سیل گزارشهای افشاگرانه آنها، در کنار روند جدی تحقیقات مولر، حتی خود ترامپ را هم درمانده کرده بود و همین رسانهها، در گزارشهایی به نقل از نزدیکان ترامپ از ناامیدی کامل رئیسجمهور آمریکا خبر میدادند. در ابتدای بهار اما افشای گوشههایی از تحقیقات مفصل مولر، موج ناامیدی را از تیم ترامپ به اردوگاه رسانههای لیبرال و دمکراتها منحرف کرد. گزارش بلندبالای مولر که در 18آوریل (انتهای فروردین) در 448صفحه منتشر شد، تیر خلاص را به امیدواریهای دمکراتها و رسانههای لیبرال حامی آنها زد و بدترین کابوس آنها به واقعیت پیوست. مولر در گزارش خود اعلام کرد که نتوانسته تبانی ترامپ را ثابت کند و در مورد اتهام دوم هم، نه رئیسجمهور آمریکا را تبرئه کرد و نه گناهکار اعلام کرد.
ترامپ، این بار جسورتر و هتاکتر و با اعتماد به نفس بیشتر، به هر آنکه که رؤیای برکناریاش را در ابتدای سال در سر میپروراند حمله کرد. او در تاریکترین روزهای دوران ریاستجمهوریاش، دست و پا بسته، ناامید و بیرمق، تحقیقات مولر را فریب دادن جامعه آمریکایی و جنگ با سایه میخواند و حالا که ماهها شکنجهاش بیثمر مانده بود، همچون شیطانی که برحق بودنش ثابت شده باشد، از شادی نعره میزد.
تاجر بدنامی که برخلاف پیشبینیهای همه به اشتباه راهش به کاخ سفید باز شده بود، این بار هم پیشبینیها و امیدواریهای مخالفانش را پس زد و جایگاهش را مستحکمتر کرد.
شوک برائت ترامپ، چنان عظیم بود که دمکراتها، به ناچار بهدنبال راه دیگری برای پایین کشیدن او گشتند و ماجرای اوکراین را علم کردند و استیضاح او را کلید زدند. همین تلاش محتوم به شکست، به خوبی نشان میدهد که ترامپ تا چه حد عمیقی در کاخ سفید ریشه دوانده است. به سختی میتوان کسی را یافت که فریب ادعاهای دمکراتها را بخورد؛ آنها مدعیاند ترامپ با تحت فشار قرار دادن رئیسجمهور اوکراین برای تحقیق درباره یکی از رقبای احتمالیاش در انتخابات سال آینده، جرمی قابل استیضاح انجام داده و به همینخاطر استیضاح او در مجلس نمایندگان رأی آورده است. دمکراتها، بارها در پروسه استیضاح عبارت معروف «هیچکس بالاتر از قانون نیست» را به زبان آورده و پاسداشت قانون اساسی را انگیزه استیضاح ترامپ خواندهاند. اما قبول چشمبسته این توجیهها، سادهلوحانه خواهد بود. انتخابات ریاستجمهوری سال 2020، همچون بهمنی که میتواند آنها را یکبار دیگر زیر بگیرد و ناتوان کند در حال رسیدن به واشنگتن است و دمکراتها، ناتوان از معرفی نامزدی که بتواند هماوردی همسنگ ترامپ باشد، امیدوار به پایین کشیدن ترامپ در افکار عمومی آمریکا هستند. ترس از شکستی دیگر بهدست ترامپ، به خوبی نشان میدهد که او به چه وزنه سنگینی در معادلات سیاسی در واشنگتن تبدیل شده است. استیضاح، احتمالا آخرین تلاش دمکراتها برای زمین زدن ترامپ خواهد بود و سرنوشتی به جز سرانجام تلاشهای پیشین دمکراتها نخواهد داشت. ترامپ، از تمام دامها و کمینهایی که دمکراتها برایش کار گذاشتهاند، سالم بیرون آمده است. او لجنمال شده است، زخم خورده، وحشت کرده و تحقیر شده اما سرانجام خنده آخر را سر داده است. صدای خندههای ترامپ در سال 2019، تا سالها در گوش دمکراتها زنگ خواهد زد.
سال رستگاری ترامپ
ترامپ چگونه بهرغم پیشبینیها، از موجهای مرگبار حقوقی- سیاسی مخالفانش جان به در برد
در همینه زمینه :