شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی، عکس اختصاصی همشهری
حالا خورشید
بهبهانه روزهای پایانی ساخت فیلم «مست عشق»
مسعود میر ـ روزنامهنگار
چندماهی است عصاره عشق و عرفان که از بطن تاریخ ما با مراد و مرید، با شمس و مولانا و با طریقت و جستن مخلوط است، در پیاله سینما میچکد و قرار است تا هنر هفتم در ضیافتی مشترک عشاق را «مست عشق» کند.
برای مالک مرغوبترین جایزه بازیگری سینمای ایران، عشق حرف هر روز و همیشه بوده و هست اما او میخواست مست عرفان شود. به همین بهانه بود که شهاب آسمان سینما، خرقه شمس به تن کرد و مراد شد برای مولانا تا سماع و نوا و حکمت رخ به رخ شود با مرد پارسا.
حالا از این کلمهها باید رسید به یک اتفاق؛ به ساختهشدن یک پلک بههمزدن از سالها عشق به خدا از دریچه بنده خالص او؛ به یک روایت سینمایی از شمس و مولانا که نه در سرزمین عشق، که در جغرافیای عرفان ساخته میشود.
اندک اندک جمع مستان میرسند
خبر ساختهشدن یک فیلم سینمایی به کارگردانی حسن فتحی و فیلمنامهای مشترک از او و فرهاد توحیدی با بازی شهاب حسینی و پارسا پیروزفر و البته انبوهی از ستارگان سینما و تلویزیون ترکیه بیهیچ نکته دیگری در ذات خود جذاب بود. مست عشق که برای سر و شکل یافتن به بلاد عثمانی کوچیده بود، خیلی زود شد عنوان یکی از مهمترین فیلمهای سینمایی که در پاییز هنر هفتم ما برای بهاری متفاوت به دوردستها خیره شده بود.
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
خزان که آمد، خبر زرد رو شدن جمعی از فقهای دین در واکنش به ساختهشدن فیلمی در حوزه عرفان منتشر شد. حرف از ترویج صوفیگری بود و البته این دلنگرانی خیلی زود با دست بهدستشدن نقل قولی از مراد امت در حمایت از مولانا و عشق و عرفان او به فراموشی سپردهشد.
حواشی درباره فیلم فروکش کرد و «مست عشق» با سر و شکل قرن هشتمی در استانبول قرن بیستویکم ادامهیافت. این روزها که میگذرد، روزهای پایانی ساخت فیلم رقم میخورد و بهزودی ثبت عاشقی و عرفان و روایت مراد و مرید تمام میشود. قرار است بعد از این مرحله، خیلیها تلاش کنند تا محصول مشترک ایرانی - ترکی در ساحت عرفا بشود فیلم کامل و بعد برود به راه دلها.
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
عشق مرز نمیشناسد و عرفان از قاعده مساحت به ساحت تغییر کردهاست. «مست عشق» قرار است یک فیلم سینمایی باشد که هرچند در ایران ساخته نشده، اما برای ایرانیان مطلوب است. حضرت مولانا و عالیجناب عرفانی او یعنی شمستبریز، حالا برای فتح قلوب نه از راه عرفان و شعر که به طریق سینما از راه خواهندرسید. باید منتظر ماند، صبوری کرد و امید داشت تا تماشای شمس، خیرهشدن به خورشید ...