• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
دو شنبه 2 دی 1398
کد مطلب : 90970
+
-

مادرزن پای چوبه دار داماد قاتل را بخشید

قاتل برادرزن زمانی که طناب دار برگردنش آویخته شده بود از قصاص گریخت

داخلی
مادرزن پای چوبه دار داماد قاتل را بخشید


«می بخشمش. به‌خاطر دختر و نوه‌ام‌، قاتل پسرم را می‌بخشم.» مادر مقتول این جملات را درست لحظه‌ای به زبان آورد که طناب دار بر گردن قاتل پسرش قرار گرفته بود تا حکم قصاص اجرا شود. این زن که تنها ولی‌دم مقتول است حاضر شد در واپسین لحظات قاتل را که کسی نبود جز دامادش بدون هیچ قید و شرطی ببخشد.
به‌گزارش همشهری، ماجرای این پرونده به ششم آذر‌ماه سال 88برمی‌گردد. آن روز در خانه‌ای در پایتخت داماد جوانی با برادرزنش درگیر شد و او را با ضربات چاقو به قتل رساند. بررسی‌های پلیس از این حکایت داشت که مقتول مهمان خانه خواهرش بوده که درگیری رخ داده و منجر به جنایت شده است.
همین کافی بود تا داماد (عامل جنایت) به اتهام قتل دستگیر شود. او در بازجویی‌ها به قتل برادرزنش اقرار کرد و گفت: یک روز قبل از حادثه، فرزندم به دنیا آمد. همسرم یک شب در بیمارستان ماند و روز حادثه ترخیص شد. او را به خانه آوردم و مادر و برادرش هم مهمان ما بودند. همسرم اما حالش خوب نبود و مدام ناله می‌کرد. ابتدا سعی کردم او را آرام کنم با این حال درد داشت و بی‌تابی می‌کرد.
وی ادامه داد: ناله‌های او مرا ناراحت کرد و خیلی جدی به او گفتم که باید درد را تحمل کند. دکتر گفته بود که این درد تا یکی دو روز طبیعی است و باید آن را تحمل کند. به او تأکید کردم که درست نیست جلوی مادر و برادرش اینطور ناله کند. برادرزنم در اتاق کناری نشسته بود و صحبت‌های مرا شنید. از حرف‌های من ناراحت شد و گفت«حق نداری بر سر خواهرم فریاد بزنی». این موضوع باعث درگیری لفظی بین ما شد و من فریاد زدم به کسی اجازه نمی‌دهم در زندگی‌ام دخالت کند. بحث میان ما به درگیری فیزیکی کشیده تا اینکه برادرزنم به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت که مرا بترساند. من هم ناچار شدم چاقویی بردارم و نمی‌دانم چه شد که در اوج عصبانیت چند ضربه به او زدم. من به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم آن هم درست یک روز بعد از تولد فرزندم و حالا به‌شدت از مرگ او ناراحتم.
  متهم پس از اقرار به قتل صحنه جنایت را بازسازی کرد و روانه زندان شد. پس از مدتی، وی در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت و تنها ولی دم که مادر مقتول بود خواستار قصاص دامادش شد. پس از پایان محاکمه حکم قصاص داماد صادر شد و مدتی بعد این حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور نیز رسید. به این ترتیب پرونده متهم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شد.

تصمیم سخت
 10سال از زمان حادثه و زندانی شدن متهم به قتل گذشته بود و سرانجام چند روز پیش زمان اجرای حکم رسید. قاتل برادرزن از سلولش به محوطه زندان رجایی شهر انتقال یافت تا به دار مجازات آویخته شود. او به محض دیدن چوبه دار وحشت کرد و التماس کنان از مادرزنش خواست که او را ببخشد. زن اما سکوت کرده بود و به‌نظر می‌رسید منتظر اجرای حکم است. با این حال مسئولان اجرای احکام از مادر مقتول خواستند تا به قاتل پسرش مهلت زندگی بدهد. زن اما مخالفت کرد و گفت که خواستار قصاص دامادش است، چرا که پسرجوانش را با بی‌رحمی به قتل رسانده و داغ سنگینی بر دلش گذاشته است. داماد اشک می‌ریخت و التماس می‌کرد‌. 
مأموران او را به سمت سکوی اعدام بردند. دقایقی بعد طناب دار را به گردنش انداختند. داماد قاتل در بین مرگ و زندگی قرار داشت و سرنوشتش در دستان مادرزنش بود. در واپسین لحظات و درست زمانی که قرار بود حکم قصاص اجرا شود، ناگهان مادر مقتول که تنها ولی دم بود فریاد زد: می‌بخشمش. رضایت می‌دهم آن هم به‌خاطر دخترم و نوه‌ام. او ادامه داد: دامادم در این سال‌ها مجازات شده و از کاری که کرده پشیمان است. به‌خاطر رضای خدا او را می‌بخشم و امیدوارم که از این به بعد درست زندگی‌کند.
همه در بهت و حیرت بودند و اقدام انساندوستانه این مادر را که به داماد خطاکارش فرصت زندگی داده و سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش را گرفته بود  تحسین می‌کردند.
 داماد جوان گریه‌کنان به پای او افتاد و از اینکه از یک قدمی مرگ به زندگی برگشته بود سر از پا نمی‌شناخت.
با بخشش مادرزن، داماد به سلول بازگشت و پرونده این جنایت به دادگاه کیفری فرستاده شد تا متهم از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید