حامد فوقانی _ مجید جباری _ خبرنگار
جمعه شب شهروندان ساکن شهرهای تهران، اصفهان، تبریز، اراک، مشهد و کرج موبایل بهدست پای تلویزیون نشسته بودند تا بدانند تکلیف چیست. شبکه خبر مدام زیرنویس میکرد مدارس در تمامی مقاطع تحصیلی، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بهخاطر آلودگی هوا تعطیل هستند، ولی چند کانال خبری در تلگرام از تعطیلی فقط مدارس خبر میداد. عقربههای ساعت که 9شب را نشان داد، دوباره اخبار تغییر کرد. صدا و سیما به نقل از استاندار تهران، زیرنویس فوری زد: «دانشگاهها فردا (شنبه) باز هستند.» انوشیروان محسنیبندپی خبر معاون امور عمرانی خود را تکذیب کرده بود تا بلبشویی در فضای مجازی به راه بیفتد. همزمان روابط عمومی دانشگاه آزاد، طی اطلاعیهای از تعطیلی واحدهای دانشگاهی تهران طی روزهای شنبه و یکشنبه خبر داد. بدون شک اغلب پایتختنشینان و در کنارشان شهروندان چند شهر دیگر حسابی سردرگم شده بودند. عدهای خبر پلیس را مبنی بر «ممنوعیت تردد برای خودروهایی که سهمیه 20روزه رایگانشان در محدوده طرح کاهش (محدوده زوج و فرد سابق) به پایان رسیده»، زیر سؤال میبردند و عدهای دیگر در توییتر هشتگ میزدند: «#بازهم_بحران_در_مدیریت_بحران» یا برخی پست میکردند: «مدارس و دانشگاهها تعطیل است، تعطیل نیست، است، نیست، است، نیست... مدیریت بحران اما تعطیل است.» اینها در حالی است که عدد ذرات زیر 2.5میکرون همچنان افزایش مییابند و پایداری هوا تا چهارشنبه هفته جاری، از شاخصهای ناسالم آلودگی هوا حکایت میکند؛ یعنی مسئولان زودتر از اینها دستکم برای دوشنبه و سهشنبه (دوم و سوم دیماه) برای شهرها تصمیم بگیرند. برنامهریزی شهری یعنی تصمیمگیری درست برای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت و همینطور رعایت حقوق شهروندی با درنظر گرفتن تمامی جوانب یکرخداد. به همین منظور با چند استاد دانشگاه و کارشناس در حوزه برنامهریزی شهری گفتوگو کردهایم.
از هوشمندی تا اضطرار
مژگان رضائی، دکترای برنامهریزی شهری و مدرس دانشگاه:
شهر محملی برای همه گروههای سنی بوده و مدیریت آن وابسته به یک سیستم هماهنگ و یکپارچه است؛ درست همان چیزی که این روزها از آن بهعنوان هوشمندی شهر یاد میشود. در یک شهر هوشمند برنامهها از پیش تعیین شده بوده و برای مواقع بحران نیز از قبل تدابیری اندیشیده میشود تا هنگام بروز، مفهوم تابآوری نمود ظاهری پیدا کند و صرفا معطوف به قوانین نوشته شده بیکاربرد نباشد اما این روزها واقعیت این است که تهران نفس کم آورده است و از همه بدتر سردرگمی خانوادهها و شاغلان در حوزههای فرهنگی و غیرفرهنگی را شاهد هستیم. آیا در کلانشهرهای بزرگ کشور که ادعا میشود در مسیر هوشمندی قرار دارند، مدیران از یک برنامهریزی دقیق چندروزه ناتوان هستند؟ درست است که طی یک دهه اخیر با بحران آلودگی هوا در نیمه دوم هر سال روبهرو هستیم و تعطیلی راهحل امنی برای رفع این مهم بهشمار نمیآید اما راهی بس سهلالوصول است که با ارائه و اطلاعرسانی دقیق میتوان آن را انجام داد. طی یکهفته گذشته خانوادهها، دانشآموزان و دانشجویان از بیبرنامگی و عدماطلاع دقیق رنج وافر بردند؛ آن هم در شرایطی که پاسخ کارشناسان سلامت به این سؤال که آیا شهرهای بزرگ کشور در وضعیت اضطرار کنونی جای امنی برای همه گروههای سنی هستند؟ منفی بود. آیا وضعیت ناسالم هوای تهران سلامت کارمندان و بهطور کل شاغلان را تهدید نمیکند؟ آیا خانوادههایی که فرد مطمئنی را برای نگهداری از فرزندانشان به هنگام تعطیلی مدارس ندارند، نباید هنگام تعطیلی مرخصی بگیرند؟ و آیا کارفرمایان با این وضعیت، همکاری و همیاری میکنند؟ و در آخر اینکه آیا مدیران دولتی جسارت تعطیلی شهر را برای ساماندهی اوضاع در خود دارند؟ در این بین، برنامهریزان حوزه شهری برای رفع معضل روشهای متعددی پیشنهاد میکنند؛ ازجمله گسترش خطوط مترو با شرط کاهش فواصل زمانی بین 2 قطار و نه صرفا احداث خطوط جدید، فراهم کردن شرایط حضور موتورها و دوچرخههای برقی در سطح شهر با توجه به توپوگرافی این کلانشهر و امکان حضور ماشینهای هیبریدی و کاهش هزینههای مترو، تاکسی و اتوبوس و نه فقط هنگام اضطرار و البته اجازه حضور ساده استارتاپها بهمعنای واقعی.
حل بحران آلودگی هوا با راهحل رادیکال
مصطفی بهزادفر، کارشناس طراحی شهری:
تصمیمات شتابزده یا قطره چکانی در حوزه مدیریت بحران و بهطور خاص در زمینه آلودگی هوا تأثیر مخربی بر شهر و برنامهریزیهای آن دارد. آلودگی هوا، هم در ایران و هم در جهان محصول نبود برنامهریزی بلندمدت است. به بیان دیگر، باید گفت که نبود برنامهریزی جامع برای سازندگی (نه تنها برنامهریزی در حوزه محیطزیست)، مهمترین دلیل آلودگیهای زیستمحیطی شهرهای بزرگ کشور است. برنامهریزیهای کشور ما بیش از نیم قرن است که غیرجامع و مخرب بودهاند. از این رو، تصمیمات لحظهای مثل تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی که این روزها شاهدش هستیم، در بهترین حالت صرفا میتوانند نقش مسکن را داشته باشند. ما در برنامهریزیهای میانمدت، نیازمند یک سری تصمیمسازیهای کوتاهمدت خیلی رادیکال هستیم؛ تصمیماتی که در عین اثرگذاری، قابلیت اجرا ندارند و به همین سبب من از آنها بهعنوان تصمیمات رادیکال یاد میکنم. «تعطیلی کارخانههای بزرگ خودروساز» که با تولید انبوه خودروهای غیراستاندارد از عوامل آلودگی هوای کلانشهرها محسوب میشوند، یکی از این تصمیمات رادیکال است. «ممنوعیت صدور مجوز هرگونه فعالیتهای صنعتی در غرب تهران» و «جلوگیری از هرگونه ساختوساز در تمام نقاط تهران بهویژه در غرب تهران» بهعنوان دیگر تصمیمات رادیکال میانمدت میتواند تأثیرگذار باشد. اما مگر میشود این کارها را اجرا کرد؟ در عین حال، تصمیمات غیررادیکال در کاهش بحران آلودگی هوا در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، مشهد و... تأثیری ندارد. به گفته رئیس سازمان محیطزیست کشور ما در تولید سرانه گازهای گلخانهای جزو کشورهای نخست فهرست مربوطه هستیم. ضمن اینکه در تهران و دیگر شهرها تولید انبوه ماشینآلات آلاینده را داریم. از سوی دیگر درباره موضوعاتی مانند تخلیه شهر که اخیرا در برخی محافل مطرح شده در، کلیات میتوان گفت بهدلیل اینکه شهروندان در شرایطی مرگ و زندگی بهسرمیبرند، شهر باید تخلیه شود؛ اما به صراحت میگویم که چنین اقدامی به واقع غیرممکن است. اما درباره تعطیلی شهر معتقدم که علاوه بر مدارس و دیگر مراکز آموزشی حتی تعطیلی ادارات هم باید اتفاق بیفتد. اگرچه مُسکن است و راهحل محسوب نمیشود.
آلودگی هوا نیازمند اجرای سیاستهای حاکمیتی
امیرحسین پورجوهری، کارشناس برنامهریزی شهری:
در نبود یک نگاه جامع به موضوع آلودگی هوا، سالهاست اسیر روزمرگیها شدهایم. در مواقعی که به مدد امدادهای طبیعی توانستهایم بر مسائل آلودگی هوا فائق بیاییم، سرخوش بودهایم و این را به برنامههای خود منتسب کردهایم. اما من معتقدم مسئله آلودگی هوا دستکم در مقیاس تصمیمسازی و تصمیمگیری هنوز برای ما یک موضوع جدی نشده است. مصداق آن هم برخوردهای دوگانهای است که در این زمینه وجود دارد. تا زمانی که این معضل برای ما یک مسئله قلمداد نشود، بهدنبال حل مسئله هم نخواهیم بود. از این رو، اقداماتی مانند تعطیلی مدارس صرفا مُسکنی است که در شرایط اضطرار و صرفا برای کاهش تب و درجه حرارت انجام میدهیم و پشتوانههای خاصی ندارد. البته ممکن است در مقطعی بهصورت تصادفی جواب بدهد و در مقطعی هم جواب ندهد. به هرحال چون آلودگی هوا، موضوعی گذراست و تهاتر یکساله هم دارد و عمدتا موضوع اینورژن در زمستان رخ میدهد، مصداقی برای «از این ستون تا آن ستون فرج» است.
بهطورکلی برنامهای را برای این حل مسئله در هیچیک از سطوح، نه در سطوح حاکمیتی و نه در سطوح مدیریت شهری برای حل معضل آلودگی هوا نداریم. برنامههای میانمدت و بلندمدت ما در بخش حاکمیتی به اصلاح سیاستها در بحث واردات خودرو، تولیدخودرو و افزایش کیفیت خودرو برمیگردد؛ هم خودروی شخصی و هم خودروهای عمومی. اما نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که ما سهم خودمان را مشخص کنیم. چراکه سهم خودروهای عمومی و همینطور اتوبوسها و موتور سیکلت در تولید آلودگی، سهم بسزایی است. درصورتی که ما همواره سعی کردهایم نوک پیکان اتهام را به سمت خودروهای شخصی ببریم و از این رو، سیاستگذاریهایمان هم عمدتا متوجه این موضوع است. بهباور من، سیاستهایی که هماکنون مدیریت شهری در ورود خودرو به محدودهها دنبال میکند بیشتر به موضوع ترافیک برمیگردد و تحتتأثیر آلودگی هوا نیست. یعنی موضوع آلودگی، موضوع تبعی است که شهرداری در شرایط اضطرار به سمت آن میرود.
آلودگی هوا و تعلل در تصمیم
در همینه زمینه :