تجربههای یک مدیر زن از ریاست در یک فدراسیون المپیکی پرجنجال
مدیریت به جنسیت ربطی ندارد
خبرها همه ضد اوست. تقریبا از روزی که زهرا اینچهدرگاهی رئیس فدراسیون ژیمناستیک شد، منتقدان او هم دستبهکار شدند و از او و کارش ایراد گرفتند. بهنظر میرسید منتقدان کسانی هستند که با حضور درگاهی در فدراسیون مجبور شده بودند کارشان را از دست بدهند. رفتن آنها از فدراسیون به اخراج دستهجمعی تعبیر شده بود. شاید به همین دلیل بود که موج منفی علیه درگاهی در رسانهها به راه افتاد؛ زنی که پیشکسوتان و کارشناسان این رشته را به بیرون رانده تا خودش یک تنه ریاست کند. یک جستوجوی کوتاه در خبرهایی که روی خروجی بعضی از خبرگزاریها رفته، میگوید بعد از 2سال و نیم حضور درگاهی در فدراسیون هنوز هم صحبتها علیه اوست. یکی از تعطیلی فعالیتها در فدراسیون حرف میزند، یکی از حضور اقوام او در فدراسیون، دیگری به اعزامنشدن تیم به یک مسابقه بینالمللی ایراد گرفته و دیگری از وضعیت ورزشکاران نالیده. همه این نقدها که مدام در حال مطرحشدن است، شاید تأییدی بر عملکرد ضعیف فدراسیون باشد. اما توضیحات درگاهی درباره فعالیتهایی که داشته، مدالهایی که بهدست آمده و حتی تقدیرنامههایی که گرفته، متفاوت از همه نقدها، ایرادها و ادعاهایی است که میشود. فقط کافی است تعداد مدالهایی را که فدراسیون او گرفته با دورههای قبل مقایسه کرد یا نزدیک شدن ژیمناستها به سهمیه المپیک را درنظر گرفت. یا از همه مهمتر خبر خوش آخر هفته پیش را یکبار دیگر مرور کرد؛ خبری مبنی بر اینکه فدراسیون جهانی پوشش زنان ژیمناست ایران برای حضور در مسابقات بینالمللی را تأیید کرده است. همه این اتفاقات تأیید میکنند که فدراسیون درگاهی موفق بوده. درگاهی در گفتوگو با همشهری از خودش دفاع کرده و جواب بعضی از نقدها را داده است.
قبل از فدراسیون ژیمناستیک، چند فدراسیون دیگر هم رئیس زن داشتهاند اما شما نخستین زنی هستید که در رأس یک فدراسیون قرار گرفتهاید و اینهمه مخالف و منتقد دارید. چرا این همه موضعگیری علیه شماست؟
طبیعی است وقتی کاری انجام میشود، یک عده راضی پیدا میشود و یک عده ناراضی. در هر سیستمی که کار باشد، انتقاد وجود دارد. دوستی مثال جالبی میزند. میگوید وقتی برای نخستینبار تراموا وارد ایران شد، وقتی کار نمیکرد و ساکت بود، همه میایستادند و تماشا میکردند ولی وقتی به راه میافتاد، همه به تراموا سنگ میزدند. سیستمی که پویاست، به آن سنگ هم میزنند. فکر میکنم بهعنوان یک زن که رئیس یک فدراسیون المپیکی است، مشکلاتی که من با آنها مواجه هستم، کم نیست. اما با کمک خدا و لطف جامعه بزرگ ژیمناستیک، تا به امروز توانستهایم موفق باشیم.
در این مدت چه اتفاقاتی برای ژیمناستیک افتاده که شما خودتان را موفق میدانید؟
وقتی من کارم را شروع کردم، از فدراسیون جهانی رنکینگ ایران را خواستم، گفتند چیز خاصی نیست و محاسبه نشده. سال2017 رنکینگ ما را 68 اعلام کردند؛ این رتبه ما بین 149کشور بود. با یکسال کار، به این رنک رسیدیم. رنکینگ سال2018 را هم هفته پیش اعلام کردند، ما به رنک50 رسیدهایم. ما نسبت به چیزی که نبودیم، این صعود را داشتیم. سال پیش در اجلاس فدراسیون جهانی شرکت کردم. در آن اجلاس برای نخستینبار اسم ایران بین کشورهایی قرار گرفت که بیش از یک حق رأی در انتخابات دارند. بهخاطر فعالیتهای زیادی که داشته ایم و امتیازات بالایی که بهدست آوردهایم، همه این اتفاقات افتاد.
قبلا چه کار باید میکردند و نکردند و شما چه کار بیشتری انجام دادهاید؟
نمیدانم. ما کلاسهای زیادی برگزار کردهایم، حضور هدفمند و بابرنامه در مسابقات داشتهایم و هر 8سبک ژیمناستیک را راهاندازی کردهایم. همه اینها امتیازات بالایی دارد. در اجلاسهای فدراسیون جهانی هم حضور فعال داریم و در بحثها شرکت میکنیم. اینها نگاه دنیا را به ما تغییر میدهد. وقتی در اجلاس گفتند که ایران حق 2رأی دارد، من تغییر قابل توجهی را بین دیگر اعضا احساس کردم. در نخستین وقت تنفسی که در اجلاس دادند، دیدم هر کسی که فنجان چایش را میگیرد، به سمت ما میآید و دلش میخواهد با ما لابی کند و رأی ما را بهدست بیاورد. ما از زون غرب آسیا که کاملا غیرفعال است، خارج شدیم و به زون آسیای میانه آمدیم که ازبکستان، رنک6 فدراسیون جهانی آنجاست و هند که المپین دارد در این منطقه است. آسیای میانه خیلی در ژیمناستیک فعال است. این تغییر زون، کار و دیپلماسی میخواست که ما در آن موفق بودیم. سال2019 من بهعنوان یکی از 20مدیر برتر زن فدراسیون جهانی انتخاب شدم.
این اتفاقات شاید در سطح مدیریتی بهدست آمده و خیلی دیده نشده.
ما جدولی داریم که فعالیتهای فدراسیون در سالهای اخیر را بررسی کرده است. سالهای 1393 و 94 اعزامهای فدراسیون به صفر رسیده بود و فعالیت برونمرزی نداشت. ما به نقطهای رسیده بودیم که مسابقات قهرمانی کشور هم برگزار نمیشد. اینها برای ژیمناستیک رویکرد مأیوسکننده بود. سال93 و 95 اعزام برونمرزی و تعداد برگزاری کلاس بینالمللی صفر بوده. سال94 چهار اعزام برونمرزی داشتیم و تعداد کلاس بینالمللی صفر بوده. سال96 که ما آمدیم، از اول تیر تا آخر سال، 8اعزام برونمرزی داشتیم و 4کلاس بینالمللی برگزار کردیم. این تعداد سال به سال افزایش داشته است.
این اعزامها تأثیر مثبتی هم داشته؟
مهمترین تأثیرش این است که الان به سهمیه خیلی نزدیک هستیم. برای نخستینبار سعیدرضا کیخواه توانست به رنک4 جهان برسد. خوشبختانه 3نفری که قبل از ایشان هستند، سهمیه را گرفتهاند. الان بهصورت تئوری کیخواه بالای لیست است و بهترین شرایط را دارد تا برای نخستینبار ژیمناستیک سهمیه المپیک را بگیرد. ژیمناستیک ایران قبلا در المپیک حضور داشته اما آنها با سهمیه به المپیک نرفته بودند. در دورههای اول، المپیک مثل بازیهای آسیایی بود، هر کشوری میتوانست هر ورزشکار و تیمی که میخواهد را ببرد. الان احمد کهنی رتبه ذخیره فینال و یازدهمی مسابقات قهرمانی جهان را توانست در اشتورتگارت بگیرد. در 30سال گذشته که ما در دورههای مختلف این مسابقات شرکت کردهایم، حتی سالی که اردوی فرانسه و هلند داشتیم و سرمربی تیم خارجی بود، بهترین رتبهای که بچههای ما به آن رسیدهاند، سیوپنجم و سیوهشتم بوده. ما با مربی ایرانی و اردوهای کاملا داخلی توانستیم ذخیره فینال شویم. این مسابقات سهمیه المپیک بود و 3نفر اول مستقیم به المپیک میرفتند و همه قهرمانان مدعی آمده بودند.
ولی این افتخاراتی که شما میگویید خیلی دیده نمیشود یا تیم رسانهای فدراسیون ضعیف است یا خود شما خیلی تمایل ندارید در رسانهها باشید. بیشتر، انتقادات از شما در خبرها دیده میشود.
اعتراف میکنم منتقدین ما ارتباطات رسانهای خیلی بهتری از ما دارند. در 80، 90 سالی که ژیمناستیک در ایران فعال بوده ما 11مدال آسیایی گرفتهایم و 9مدال از این 11مدال در این 2سالی که ما در فدراسیون بودهایم بهدست آمده است. قهرمان ژیمناستیک که یکی دوساله تربیت نمیشود، سالها روی او کار میکنند. ورزشکاری که امروز مدال میگیرد حتی نتیجه کار فدراسیون قبلی نیست، محصول 2فدراسیون قبل است. قهرمانان که بودهاند، مسابقات هم که برگزار میشده، پس چرا ما نتیجه نمیگرفتیم؟ برای اینکه برنامهریزی و مدیریت نداشتیم.
منتقدان شما چه کسانی هستند؟ آْنهایی که میگویید سنگ میاندازند؟
منتقدان به چند گروه قابل تقسیم هستند. بهترین گروه افرادی هستند که اطلاعات درستی از عملکرد ما ندارند و با یکسری سوءتفاهمها ممکن است نتیجهگیریهایی را بکنند که درست نباشد. آنها بهدنبال تکمیل اطلاعاتشان هم نیستند، طبق همان اطلاعات و ذهنیتهایی که دارند، اظهارنظر میکنند. با این گروه میشود مذاکره کرد، ذهنیتشان را اصلاح و کار کرد. یک گروهی هم هست که در هر فدراسیون و مجموعهای میتواند باشد، یک عده ممکن است قطع منافع شوند و دلگیریهایی از این بابت داشته باشند که قابل اصلاح هم نیستند.
اما تعداد این گروه زیاد است و تأثیرگذار هم هستند.
زیاد نیست. شاید 20نفر باشند. در مقابل جامعه 206هزار نفری ژیمناستیک تعدادشان زیاد نیست. در این دوسالونیم 35هزار نفر آمار ثبتشده افزایش جمعیت را داشتیم. این رکورد خوبی است. نشان میدهد که ژیمناستیک جاذبه ایجاد کرده. اما این 20نفر ارتباط رسانهای خوبی دارند. ما باید کار کنیم یا جواب بدهیم، ترجیح دادیم کار کنیم. گاهی وقتها هم مظلوم واقع میشویم.
اگر در شروع کار با این افراد با ملایمت برخورد میکردید و یکدفعه آنها را از فدراسیون کنار نمیگذاشتید، شاید وضعیت الان بهتر بود.
من کسی را بیرون نکردم. قرارداد 16نفر تمام شد و با آنها خداحافظی کردیم. سال93 حدود 130میلیون پول حقوق و دستمزدها بود. من جای این افراد دوستان و اقوام خودم را نیاوردم.
هیچکسی به فدراسیون اضافه نشد؟ بهخصوص از نزدیکان شما.
من اطمینان میدهم که یکنفر را هم به فدراسیون اضافه نکردیم. شاید در آینده حجم کاری ما بیشتر شود و نفراتی را بهکار فدراسیون اضافه کنیم ولی هماکنون کسی به فدراسیون اضافه نشده است. ما با افرادی که ماندند، کار را ادامه دادیم. بودجه ما در این مدت زیاد نشد، بهخاطر شرایط اقتصادی کمتر هم شد. اما من از کجا پول بهدست میآورم که میتوانم در کنار اعزامها و فعالیتهایی که داریم، به بچههای تیم ملی حقوق و پاداش هم بدهم؟ با صرفهجویی در هزینهها و مدیریت توانستهام این کار را انجام بدهم. یا من مجبورم میشدم دوباره با این افراد قرارداد ببندم و باز هم فدراسیون تعطیل باشد، یا ناملایمات را به جان بخرم و کار کنم. من راه دوم را انتخاب کردم و این کار را با شجاعت انجام دادم و در منابع صرفهجویی کردم. در 2هفته گذشته 2تقدیرنامه از فدراسیون جهانی گرفتم؛ یکی از رئیس کمیته ژیمناستیک برای همه بود. از راهاندازی این شاخه و از حضور فعال من در نشستها تقدیر شده بود.
اتفاقا یکی از انتقادها را رئیس سابق این کمیته در ایران از شما داشت. گفته بود که چرا همه سفرها و اجلاسها را خود درگاهی میرود؟
در این نشستها از رؤسای فدراسیونها، دبیر فدراسیون یا کارشناس خبره دعوت میشود. اینکه چهکسی به این اجلاسها برود، تعریف دارد و نمیشود بقیه را به اجلاس فرستاد. ما تور یا سفر تفریحی که نمیرویم. میرویم که در بحثها شرکت کنیم. ابزار مهم برای شرکت در این بحثها زبان است. هفته قبل تشویقنامه دیگری از کمیته آکروژیم داشتیم. مهمترین خبری هم که داده بود، این بود که پوشش اسلامی زنان ایران برای حضور در مسابقات آکروبات ژیمناستیک مصوب شده است.
زنان ما در سطحی هستند که بتوانند در مسابقات بینالمللی شرکت کنند؟
بهزودی شاهد حضور زنان در مسابقات بینالمللی هستیم. دختران ما قوی هستند و بعد از اینکه پوشش آنها مصوب شد، انگیزه بالایی برای کار پیدا کردند. ما از این به بعد جدیتر هم کار میکنیم. مهم این است که در قدم اول حضور داشته باشیم.
نظر بعضیها این است که بهخاطر زن بودن، شما اینقدر مخالف دارید.
روسای هیأتها و اعضای مجمع گروه فرهیخته و از نظر فرهنگی سطح بالا هستند که مدیریت یک زن برایشان اصلا نامطلوب نیست و اتفاقا فضا صمیمانه و تخصصی است.
مدیریت زنانه چه تفاوتی با مدیریت مردانه دارد؟
مدیریت به جنسیت ربطی ندارد. مدیریت یک نوع قابلیت است؛ بعضیها چه زن و چه مرد این قابلیت را دارند و بعضی ها ندارند. ولی به هر حال باید قبول کنیم زنان وسواس و دقت بیشتری روی قانونمندی دارند.
فکر میکنید اگر برای 4سال دوم بخواهید برای ریاست فدراسیون نامزد شوید، از مجمع رأی میگیرید؟
در ناآرامیهایی که شد، نامهای را دیدم که با امضای 38عضو به وزارت ورزش نوشته شد. از بین 44عضو مجمع عدد38، عدد قابل توجهی است. بقیه اعضای مجمع هم که نمایندگان ارگانها هستند و دلیلی ندارد وارد این بحثها شوند.