نصف مال من نصف مال تو
ادامه اعمال قانون مالیات بر ارزش افزوده بر تولیدات تئاتر چه تأثیری خواهد داشت؟
نگار حسینخانی_روزنامه نگار
حالا دیگر پرونده اعمال مالیات بر فعالیتهای هنری مختومه شده است و پس از هفتهها کش و قوس بر سر اینکه آیا هنرمندان باید همچنان از معافیت مالیاتی برخوردار باشند یا نه، انگار نه خانی رفته و نه خانی بازگشته است؛ چند هفته اظهارنظرهای مختلف و چند هفته انتشار عکسهایی از هنرمندان با خودروهای گرانقیمتشان در کنار رانندههای تاکسی اسقاطیهای زردرنگشان تهش شد همانکه از پیش برقرار بود: هنرمندان معافاند.
ماجرای مالیات بر ارزش افزوده بر تولیدات تئاتری اما همچنان پابرجاست و به زعم بسیاری از اهالی نمایش، بدن نحیف این هنر را هر روز نحیفتر میکند. پای مالیات بر ارزشافزوده چند سالی است به گیشههای تئاتر باز شده و گروههای تئاتری مکلفند ۹درصد از کل مبلغ فروش گیشه را به این سهم اختصاص دهند. حالا تصور کنید تولیدکنندگان هنرِ غالبا کمسودی چون تئاتر، علاوه بر 35درصد هزینه اجاره سالن و واگذاری بلیتفروشی آنلاین به سایتها، تنها باید روی حدود 50درصد از درآمد نمایششان حساب کند. میدانیم که اغلب پروژههای نمایشی، با بودجههایی اندک و دستمزدهایی ناچیز روی صحنه میروند و اگر از چهرههای دیگر هنرها بهره نبرده باشند، چندان به انتظار بازگشت سرمایه هم نمیتوانند بنشینند و با این حال، 50درصد آنچه را کسب میکنند باید هزینه کنند.
قانون مالیات، مصوب سال 1380قشر ناشران، روزنامهنگاران، فیلمسازان و برخی دیگر از اقشار فرهنگی و هنری را از پرداخت مالیات معاف کرده بود و اما در سال ۱۳۹۶ مقرر شد اشخاص حقیقی که در حوزه تئاتر، فیلم و موسیقی فعالیت میکنند، مشمول نظام مالیات بر ارزشافزوده نشوند؛ قانونی که در تک و توک سالنهایی اجرا شد اما سال۹۷ بنیاد رودکی بهعنوان یک نهاد عمومی غیردولتی، دریافت 9درصد ارزش افزوده را کلید زد و این ماجرا تاکنون در همه سالنها ادامه دارد. همین باعث شده گروههای تئاتری که چرخه مالی بالایی مانند سینما ندارند تحت فشار قرار بگیرند.
تلاشهایی صورت گرفته که از این پس مالیات بر ارزش افزوده فقط از حلقه آخر یعنی بلیتفروشی این آثار و در واقع از جیب خریدار کسر شود اما این طرح نیز در انتظار تصویب قانون در مجلس شورای اسلامی است. هر چند از همین حالا میشود پیامدهای تصویب چنین طرحی را نیز پیشبینی کرد؛ اگر دریافت مالیات بر ارزش افزوده از هنرمندان تئاتر سببساز فشار مالی بر آنان بود، دریافت مالیات بر ارزش افزوده از مخاطبان تئاتر، به کاهش مخاطبان خواهد انجامید و به نوعی دوباره دود این مالیات به چشم هنرمندان خواهد رفت.
حالا هنرمندان تئاتر میدانند اگر آن 9درصد را به بهای بلیتها بیفزایند، نهتنها چیزی بهتر نمیشود بلکه صورت دیگری از بحران، یعنی بحران مخاطب که برای تئاتر شرایط تازهای نیست، تقویت هم میشود. وضع این قانون جدید طبعا برای تولیدکنندگان نمایشهای پرزرق و برق که موسوم به نمایشهای لاکچری هستند، چندان بازدارنده و بغرنج نخواهد بود؛ چرا که اعمال 9درصد ارزش افزوده بر بلیتهای چندصدهزارتومانی این نمایشها به چشم نمیآید. در عوض، دیگر نمایشها که با بلیتهای چنددههزارتومانی روی صحنه میروند، اگر با چنین افزایشی مواجه شوند، با ریزش مخاطب روبهرو خواهند شد. بنابراین وضعیتی که مستقر میشود، توفیق گروههای تئاتری برخوردار و کاهش توان گروههای کمبرخوردارتر خواهد بود.
این نکتهای است که بین حرفهای ناظران بر هنر تئاتر در ایران هم میشود رصدشان کرد؛ مثلا قطبالدین صادقی، کارگردان تئاتر معتقد است که کمبود اساسی ما و آن چیزی که در آن ضرر کردهایم، تولید آثار خوب حرفهای و هنری است. او گفته: «آنچه هماکنون در تئاتر کشور شاهد ظهور گروههای هستیم که با صرف هزینههای هنگفت برای اجاره سالن، لباس و چهرههای معروف بهاصطلاح تئاتر پولمحور را ایجاد کردهاند و اهمیتی هم به کیفیت کار ندارند. اینها افرادی هستند که با پول و قدرتشان بهدنبال تفریح هستند و تئاتر را به فلاکت کشاندهاند».
یکی دیگر هم شهرام گیلآبادی، کارگردان و مدیرعامل خانه تئاتر است که معتقد است در چنین شرایطی دولت 2 بلا را روزبهروز و لحظهبهلحظه سر تئاتر میآورد؛ یکی اینکه بدنه تئاتر را مدام نحیفتر میکند و دوم اینکه تولید تئاتر را روزبهروز گرانتر میکند.
رضا بهبودی، بازیگر تئاتر و مدرس بازیگری
سوژه پیشنهادی: مالیات بر ارزش افزوده در تئاتر
دلیل انتخاب سوژه: بسیاری از بازیگران تئاتر با دستمزدهای اندک به سمت سریالهای کمکیفیت تلویزیونی کشانده میشوند و سالنهای خصوصی تعطیل خواهد شد.