• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
شنبه 23 آذر 1398
کد مطلب : 90262
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/ERlEv
+
-

چالش پایداری سرزمین در انتخابات مجلس


سیدمحمدرضا فاطمی ـ کارشناس علوم طبیعی و محیطی

مقدمات برگزاری انتخابات مجلس در حال اجراست. هزاران کاندیدا برای ثبت‌نام به وزارت کشور مراجعه کرده‌اند و کم‌کم خود را برای کارزار انتخاباتی آماده می‌کنند. آنها وعده‌های رنگارنگی برای آبادانی شهرها فهرست می‌‌کنند که شاید خیلی‌هایش شدنی نباشد و حتی برخی نیز مغایر با اصول حفظ محیط‌زیست و پایداری سرزمین باشد.
در همه جای دنیا نمایندگان، دو وظیفه تصویب سیاست‌های کلان و فراهم آوردن شرایط رسیدن به اهداف محلی و عموما وعده داده‌ شده در حوزه انتخابیه خود را دارند. تصمیمات محلی نباید مغایر با تصمیات کلان مملکتی باشد. بدین معنا که اگر براساس اصول «آمایش سرزمین» نتوان در یک استان صنعت را گسترش داد، تصمیمات و اقدامات نمایندگان آن حوزه انتخابیه نباید مغایر با اصول باشد. 
در ایران این روند برعکس شده است، یعنی توسعه استانی و منطقه‌ای بر سیاست‌های کلان  چربیده است. به همین‌خاطر نیز بخش عمده‌ای از بحران‌های کنونی محیط‌زیست ناشی از چنین مغایرتی است. در برخی کشورها با اهمیت دادن به حفظ کلان سرزمین و محیط‌زیست، بستری فراهم شده که مردم خود جلوی تصمیمات نابخردانه را گرفته و حفاظت از سرزمین را برعهده بگیرند و سیاستمداران را مجبور به تبعیت کنند.
نمونه بارز آن فعالیت‌های «گرتا تونبرگ» نوجوان سوئدی است که در مجمع جهانی گردهمایی رؤسای جهان، آنها را به درشتی مورد خطاب و عتاب قرار داد که چرا برای کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی کوتاهی کرده‌اند؟ جالب‌تر اینکه همین دختر نوجوان چهره سال مجله تایم شد. در ایران نیز دختران و زنان شجاعی هستند که سال‌هاست این موارد را فریاد می‌زنند، ولی اینجا چه می‌گذرد؟ می‌خواهند در کنار ساحل شرقی بکر و زیبا و تالابی استان گلستان کارخانه پتروشیمی راه‌اندازی کنند که از نظر کارشناسان به هیچ عنوان مکان‌یابی آن درست نیست و به‌طور حتم باعث تخریب محیط‌زیست می‌شود. اما اصرار نمایندگان این منطقه باعث شده است که اجرای این پروژه با خرید زمین همچنان ادامه یابد. تا زمانی که رویکرد‌هایی از این دست تغییر نکند، تخریب‌ محیط‌زیست در ایران ادامه خواهد یافت و اگر مردم یا تشکل‌ها نیز اعتراضی به این سیاست‌ها داشته باشند، عاقبت خوشی در انتظارشان نیست.
کاندیداهای مجلس باید بدانند که درصورت راه یافتن به مجلس قول‌های انتخاباتی‌ یا تصمیمات و اقدامات‌شان نباید مخالف توسعه پایدار، آمایش سرزمین و به‌طور کلی «پایداری سرزمین» باشد و اصل پایداری سرزمین باید سرلوحه لوایح و طرح‌هایی باشد که آنها در مجلس دنبال می‌کنند.
سال‌هاست حفظ محیط‌زیست در قوانین بالادستی، مانند برنامه 5ساله توسعه جایگاه یافته و هدف این برنامه‌ها تحقق پایداری سرزمین است. اما مشاهده می‌شود اصول پایداری در پروژه‌های کلان و خرد رعایت نشده و مبنای تخصیص بودجه به جای پایداری سرزمین، ملاحظات سیاسی را در نظر گرفته است. نمونه بارز آن، تخصیص بودجه برای پروژه مخرب و مجعولی به نام «بایوجمی» در تالاب انزلی با  سه برابر بودجه سالانه سازمان حفاظت محیط‌زیست است و جالب آنکه حتی یک نظر موافق کارشناسی و مردمی در این مورد ابراز نشده و همچنان اصرار بر اجرای آن است! 
حفظ محیط‌زیست و پایداری سرزمین ضرورت اجتماعی و فرهنگی است که بقای مردم به آن پیوست است و نباید محدود به سازمان خاص شود. نمی‌توان تالاب‌ها را خشکاند و دچار ریزگرد شد و سپس انتظار داشت سازمان حفاظت محیط‌زیست راهکار علاج ارائه کند. نمی‌شود دریاچه ارومیه را خشک کرد و سپس انتظار احیاء توسط سازمان حفاظت محیط‌زیست داشت. بلکه باید تمهیدی اندیشید که افراد مسئول و ارگان‌هایی که دریاچه ارومیه را به این روز انداختند مجازات و ملزم به احیا شوند.  امروزه در ایران هر اقدامی جهت تخریب محیط‌زیست انجام می‌شود و انتظار بهبود وضعیت از دیگران است. حدود 10درصد از عرصه‌های طبیعی کشور در حفاظت دولت است، ولی 90درصد دیگر، به‌دلیل وجود همین نگرش و دیدگاه‌های مخرب، مانند توسعه گردشگری و ایجاد مناطق نمونه گردشگری، یا ایجاد اشتغال ناپایدار، که سال‌هاست به بهانه توسعه رایج شده و مانند آفتی به جان عرصه‌های طبیعی مملکت افتاده است در حال تخریب است. سری به کلاردشت زیبای گذشته و تخریب شده فعلی بزنید. به روستای زیارت در شمال شهر گرگان بروید تا متوجه فجایع محیط‌زیستی رخ داده در این مناطق بشوید. مشاهده کنید که چگونه به بهانه دیدن یک آبشار محلی و توسعه گردشگری، مناطق بکر این سرزمین در اثر ساخت‌وسازهای بی‌رویه ویلا و سکونتگاه، تبدیل به زباله‌دانی بزرگ شده است و مجوزهای آن هم توسط متولیان امر، خصوصاً شوراهای محلی صادر شده است.
حفظ سرزمین و پایداری طبیعی آن در گرو مشارکت و نظارت عموم مردم و جامعه است و لاغیر. برنامه‌ریزی‌های توسعه‌ای نیز باید فارغ از نظرات شخصی، محلی یا سیاسی، بر مبنای آمایش سرزمین و پایداری سرزمین صورت بگیرد و اصول آن به‌عنوان یک سند راهبردی و بالادستی، مبنای تمامی فعالیت‌های توسعه‌ای در آینده باشد؛ امری که سال‌هاست فراموش شده و تکیه کلام روزمره تمامی دولتمردان و نمایندگانی است که عملکردشان منجر به تخریب سرزمین شده و با سرعتی شتابان همچنان نیز در حال حرکت است.

این خبر را به اشتراک بگذارید