بنزین روی جرقههای التهابات اجتماعی
فرامرز قراباغی _ مدرس روزنامهنگاری
سخنان رئیسجمهوری درباره بیاطلاعی وی از زمان افزایش نرخ بنزین، بازتابهای گستردهای در میان دو جناح اصلی سیاسی، شبکههای اجتماعی ، روزنامهها و رسانهها داشته است.
برای رئیسجمهور مقوله تنشهای ناشی از چنین تصمیم مهمی در مقوله خواب و بیداری و اطلاع و عدماطلاع وی از زمان گران شدن نرخ بنزین، تقلیل یافته است؛ درحالیکه مهمتر از خواب و بیداری روحانی، روش تصمیمگیری درباره افزایش نرخ بنزین است که از اساس و پایه نادرست بوده! این مهم باید بر عهده مجلس گذاشته میشد و هیأتدولت نیز پیش از ارائه لایحه افزایش قیمت بنزین میبایست استدلالهای کارشناسانه خود را در اختیار نمایندگان مردم میگذاشت. رئیسجمهوری اذعان دارد که تصمیم اولیه برای گران شدن نرخ بنزین در نشست سران سه قوه گرفته شده و سپس وی اجرای آن را به شورای امنیت محول کرده است.
نخست باید پرسید: کارشناسان و مشاورانی که به سران سه قوه پیشنهاد گران شدن ناگهانی – و نه پلهای و مرحلهای – بنزین را دادهاند، با کدام پشتوانه و استدلالهای کارشناسانه، چنین توصیهای کردهاند. سپس میباید از دولت پرسید که آیا از نتایج و تبعات گران شدن شبانه و شتابزده بنزین و بدون دادن پیشآگاهی به رسانهها و افکار عمومی، مطلع بودهاند؟ آیا پیشبینی میکردهاند که افزایش نرخ بنزین با روشی که در پی گرفتند، ممکن است منجر به بروز تنشها و التهابهای شدید اجتماعی شود؟ اگر چنین وضعیتی را پیشبینی میکردهاند، چه راهکارهایی برای به حداقل رساندن این تنشها و ناآرامیها داشتهاند؟
یک سوی دیگر این ماجرا دستکم گرفتن ضریب مقاومت اجتماعی در قبال پیامدهای اینگونه تصمیمگیری بوده است. بدیهی است آن بخش از جامعه که برخوردار از امکانات مادی و مالی است کمترین واکنش و مقاومت را در برابر گرانی ناگهانی نرخ بنزین نشان میدهد و اتفاقا لایههای فرودست و کمدرآمدی که معیشت آنان ارتباط مستقیمی با مقوله نرخ حاملهای انرژی دارد، بیشترین مقاومت و واکنش را از خود نشان خواهند داد. دولت آقای روحانی که خود را دولت تدبیر و امید توصیف میکند در این تصمیمگیری بسیار مهم و استراتژیک نه به مقوله امید اجتماعی توجه کرد و نه به امر مهم تدبیر و تامل!
گمان نمیرود کسی باور نداشته باشد که افزایش شبانه و شتابزده نرخ بنزین، هزینههای بسیار سنگین جانی، مالی، مادی، حیثیتی، سیاسی و اقتصادی به کل کشور وارد کرده است. بازخوانی ماجرای گرانی نرخ بنزین و رویدادهای تلخ و ناگوار پس از آن، نیازمند تشکیل مجموعهای از کارگروههای ویژه شامل عناصر کاردان دانشگاهی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که بتوانند گزارشی واقعبینانه و آسیبشناسانه از این مسأله تهیه کنند و همراه با راهکارهای مؤثر برای پیشگیری از رویدادهای تلخ احتمالی در آینده به هر سه قوه ارائه کنند.
بهنظر میرسد برخی از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه به این نتیجه رسیدهاند که راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ بر ایران، از هماکنون آثار خودش را نشان داده و به همین رو شماری از اعضای مؤثر اتحادیه اروپا درصدد همراهی و همکاری با راهبرد خصمانه ترامپ برآمدهاند؛ ازجمله میشود به این ادعای دولت فرانسه استناد کرد که مدعی شده میتوان از مکانیسم ماشه (بازگشت تحریمهای پیشابرجامی) به بهانه آنچه فرانسه آن را خروج ایران از مفاد توافق برجام توصیف کرده، استفاده کرد. همچنین خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است که حفظ توافق برجام بیش از هر زمانی مشکل شده است. این بدان معناست که خواه ناخواه در آینده میباید منتظر فشارهای تحریمی بیشتر بر اقتصاد ایران باشیم و از اینرو سیاست ریاضت اقتصادی و بستن کمربندها، اجتنابناپذیر بهنظر میرسد؛ اما اگر قرار باشد که دیگر تصمیمهای راهبردی دولت در زمینه اقتصاد و معیشت مردم مانند گرانی شبانه و شتابزده بنزین انجام شود، بیشک میباید منتظر وقوع تنشهای ناشی از اینگونه تصمیمگیریها باشیم. بهرهگیری از نتایج آسیبشناسانه و بررسیهای دقیق کارگروههای تخصصی در زمینه حوادث ناگوار اخیر میتواند یک نقشه راه برای چگونگی اجرای سیاستها و استراتژیهای اقتصادی اجتماعی آینده
دولت بهدست دهد.