
دور زدن تحریم با «حقیقت»
گفتوگو با محمد حمیدیمقدم دبیر سیزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت

مسعود میر_روزنامه نگار
شاید سالها برنامهسازی در تلویزیون سبب شده که مدیر تازهوارد مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و دبیر سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت، در میان حرفهایش، بهخصوص زمانی که حرف از مشکلات به میان میآید مدام بگوید که انجامش میدهیم و باید بشود؛ درست مانند برنامهسازان استخواندار تلویزیون که معتقدند برنامه باید به آنتن برسد و نشد و نرسید نداریم. در کارنامه حرفهای محمد حمیدیمقدم، تلویزیون البته نقشهای پررنگ دیگری هم داشتهاست و اینکه چهره او برای خیلیها آشناست، تأثیر روزهای اجرا در این رسانه را به رخ میکشد. او حالا فرمانده قلب تپنده فیلمسازی مستند در ایران است. گفتوگو با او پیش چشمانشماست.
از ساخت فیلم هشتمیلمتری «فضای خاکی» در انجمن سینمای جوان همدان تا مجری و مدیر شدن شما، چه مسیری سپری شدهاست؟
آشنایی من با سینما به همان دهه60 و انجمن سینمای جوان همدان برمیگردد. پیشتر از آن البته با «طرح کاد» انیمیشن در دبیرستان در مرکز همدان انگیزههای مقدماتی در من شکل گرفتهبود. در انجمن سینمای جوان کار کوتاهی ساختم به نام «مسیر تازه» که جایزه گرفت و بعدتر هم با رفیقهای بد! مثل مهرداد زاهدیان و امیرشهاب رضویان جذب سینما شدم و به دانشکده سینماتئاتر پاگذاشتم. در سال 68 و در ترم یک فضایخاکی را ساختم که خوشبختانه آن فیلم هم در جشنواره سینمای جوان جایزه کارگردانی و تدوین گرفت و در نخستین سری حضورهای بینالمللی فیلمهای انجمن سینمای جوان در جشنواره مونتهکاتنی ایتالیا جایزه ادبیات و جوانان را گرفت.
بعدتر در جریان آکادمی سینما تحصیلاتم را ادامه دادم و در حوزه سینما کارهای متفاوتی کردم. از سال 72 با بخش ویدئویی کانون پرورش فکری همکاری داشتم و نخستین فیلم ویدئویی کانون را که بر اساس تئاتر عروسکی بود با نام تلهفیلم «ماهی» کارگردانی کردم. از سال 1375 جذب تلویزیون شدم با برنامههای تلویزیونی سینما جوان و بعد هم سینمادو آرام آرام از سال80 هم بهصورت رسمی کارمند تلویزیون شدم و کارهایی مثل سینما4و سینما یک را تولیدکردم.
با حضور در تلویزیون فاصله من با فیلمسازی زیاد شد. به این خیال که برویم یک برنامه بسازیم برگردیم 20سال طول کشید. البته آن برنامهها هم تقدیرشان این بود که خیلی مرتبط با سینما باشند و من هم علاقهای به ساخت برنامه در حوزههای دیگر نداشتم و شاید به این دلیل این وقفه خیلی طول کشید.
وقتی حکم مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی برای شما امضا شد چه ذهنیتی از این مرکز داشتید؟
من در جشنوارههای مختلف حضور داشتم و این همکاری در برگزاری جشنوارهها به من این شناخت را میداد که در همه سطوح از سینمای حرفهای، انجمن سینمای جوان یا مرکز گسترش شناخت داشته باشم. دوستان زیادی در این مرکز داشتم و با مدیریت قبلی هم همراه و آشنا بودم و انگار وارد یک خانواده شدم. وقتی شما در حوزه تولید فعال هستی دیگر مدیریت دولتی برای شما چندان جذاب نیست اما به هر حال شما در مواجهه با یک تقدیر قرار میگیری و ناگزیر انتخاب میکنی که در یک مدت شاید بتوانی تجربه مفیدتری داشته باشی. مهم برایم تأثیرگذاری است و این مهم الان باید در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی انجام شود.
معمولا مراکز پویایی مثل اینجا که چرخه تولید و خلاقه سالمی دارد عموما با چالشهای جدی اداری و البته مالی مواجه هستند. به لحاظ مالی چه بحرانهایی دارید؟
من خیلی واقعگرایانه با توجه به هدفم در این مرکز مشغولم. من تقریبا با تمام نهادها و ارگانهای این کشور که در آن فیلم تولید میشده یا فعالیت فرهنگی انجام شده کار کردهام و با این تجربه میگویم که اینجا یکی از پویاترین، انعطافپذیرترین و البته کوچکترین مراکز زیرمجموعه سازمان سینمایی است. پویایی مستندسازی انگار حتی در جان ساختمان، فعالیت همکارانم و جوانب دیگر این مرکز رسوخ کردهاست.
ما در دوران بحران مالی یا در دوران خوب مالی همواره منظم، دقیق و البته پاسخگو عمل کردهایم و البته این ریلگذاری درست را مدیون زحمات مدیران سابق این مرکز هستیم. مرکز ما همیشه خوشقول، سریع و با نشاط وارد میدان تولید شده است. در همین وضعیت مالی ما در چندین جبهه مشغول کار هستیم و 2ماموریت جدید و مهم از زمانی که من آمدهام هم در حال پیگیری است؛ اولی حمایت از فیلمهای تجربی که خودش یعنی وارد سازوکار شدن سینمای داستانی و دیگری حمایت از 10فیلم کمبودجه خلاقانه که بهعنوان ماموریت به مرکز ما محول شدهاست. جز اینها بحث تولید مشترک در حوزه انیمیشن، مستند و جشنواره سینما حقیقت را هم داریم ولی با همه این مشغلهها ما سعی داریم سرعت و پاسخگویی در مرکز ما نهتنها ماندگار باشد بلکه وارد فازهای جدید هم بشود.
سالانه چه تعداد فیلم در مرکز مورد حمایت قرار میگیرد؟
با توجه به مصوبات بودجهای، ما ماموریت داریم در چند بخش، بودجهای را بگیریم و هزینهکرد آن را کاملا شفاف اعلام کنیم. ما در سال 98 باید از 70فیلم مستند حمایت کنیم که 50درصد آن باید متمرکز بر خارج از تهران باشد. البته اگر رویکرد اثر مستندساز بومی هم به یک نقطه اقلیم و جغرافیای خاص ایران متعلق باشد شامل این طرح میشود. همین حالا که با هم صحبت میکنیم گمان میکنم ما حدود نیمی از تعهداتمان را در حوزه تولید ایفا کردهایم ولی قرار نیست حتما برای پوشش آماری، سقف تولید را با آثار متوسط یا ضعیف بالا ببریم. سقف تولیدی ما با بودجه مصوب هر فیلم معین است که در شیوهنامه حمایتی مرکز درج شدهاست. بعد از جشنواره هم این تولید شتاب خواهدگرفت. مرکز ما بهعنوان تنها پایگاه تولید انیمیشن هنری و آرتیستیک هم در سازمان سینمایی مسئولیت و بودجه گرفتهاست و خلاصه با همه بحرانهای مالی در تحقق اهداف مشکلی نداریم. مدیریت مالی در مرکز ما بسیار جدی است و البته بخشی از هزینهها را هم باید با نگاه به بیرون و با تعامل تامین کنیم.
برسیم به جشنواره سینماحقیقت و اینکه با شرایط فعلی سیاسی و اقتصادی شما برای پرداخت حق پخش آثار جشنواره و دیگر مراودات مالی پیرامون برگزاری یک فستیوال بینالمللی چه شرایطی را از سر میگذرانید؟
نمیگویم در بحران نیستیم اما ببینید! این مشکل که شما میفرمایید مربوط به الان نیست. سالهاست بحث انتقال و جابهجایی پول در جشنوارههای ما وجود داشته و دارد اما کسانی هم که در حوزه خودشان متبحر میشوند راهها را پیدا میکنند.
امسال محدودیتها بیشتر نشده؟
نه، شاید با توجه به شرایط امسال فقط تعداد مهمانان ما کمتر شده اما خوشبختانه با توجه به تعاملی که داریم و ارتباطات و اعتمادی که در سالهای برگزاری جشنواره شکل گرفته است و چون جشنواره سینماحقیقت واقعا مهم به شمار میرود و بهزعم من معتبرترین جشنواره آسیایی در حوزه مستند است، مسائل را مدیریت میکنیم. گفتوگوها و تعاملات ما سبب شده تا در بخش مالی و با استفاده از روابطی که داریم بیتوجه به شیوه بانکی معمول حق پخش فیلمها را پرداخت کنیم. خانواده سینمای مستند بسیار خودمانیتر و صمیمیتر از جریانهای دیگر سینماست و به همین دلیل پخشکنندهها همدیگر را میشناسند و خیلی وقتها شده پولهای ما نقدی در جشنوارهها توسط همین پخشکنندهها و فیلمسازها رد و بدل شدهاست. اعتماد و مساعدت و البته تلاش مضاعف همکاران من باعث شده تا کمپانیها ما را قبول داشته باشند و حقپخشها را بعدتر بهصورت نقدی از طریق شخص یا یک حساب ثانویه دریافت کنند.
یعنی برای برگزاری جشنواره تحریمها را هم دور میزنید؟
من معتقدم این مهارت است، حالا نمیدانم شما اسمش را چه میگذارید. من فقط میدانم هرکس با تخصص و اعتبار خودش به هر حال تلاش میکند تا این محفل برقرار بماند.
فیلم برگزیده سینما حقیقت، نماینده ایران در اسکار پیشرو است. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت اما راستش از آن بحث همیشگی هم نمیتوان گذشت که سینمای مستند سهم خودش را در نمایش و اکران پیدانکرد. بالاخره برپایی پاتوق نمایش فیلم مستند جدی شد یا خیر؟ برای آن جمعیت مشتاقی که در جشنواره موج میزند، برای دیگر ایام سال چه فکری دارید؟
اگر درست به این موضوع نگاه کنیم نباید از روال جهانی غافل شویم. سؤالم اینجاست که اساسا فیلمهای مستند در دنیا اکران عمومی دارد؟
نمایش کوچک دائمی دارد.
نمایش دارد اما حتی دائمی هم شاید نباشد. ما باید به یک هدف دستیافتنی فکر کنیم و آنهم این است که یک سالن یا اصلا در شهری مثل پاریس 2سالن دارد. پس اکران فیلم مستند باید با تقاضای موجود همخوان باشد. حالا اگر مخاطبی بلیت بخرد و پیگیر باشد به نمایشدهنده این مهم را تحمیل میکند که فیلمی یک روز یا یکماه یا یک سال روی پرده بماند. البته باز هم ذکر میکنم که پایگاه اصلی نمایش مستند در همه دنیا تلویزیون است. شما مستند را با توجه به مباحثی که مطرح میکند باید در تلویزیون جاسازی کنید. این بحث جهانی است که تلویزیون خاستگاه مستند است. پس خریدار مهم مستند در بازارهای جهانی، تلویزیونهای دنیا هستند.
یادمان نرود مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مرکز تولید است و نه پخش و البته با این تفاسیر مهمترین آوردگاه نمایش فیلم مستند در ایران را در قالب جشنواره سینما حقیقت فراهم کردهاست و دیگر گمان نمیکنم جز این وظیفه دیگری داشتهباشد چون حوزه نمایش واقعا به مرکز مرتبط نیست. حالا بماند که ما میخواهیم پاتوق ثابت هفتگی مستند را با نام باشگاه مخاطبان فیلم مستند ساماندهی کنیم. ما میخواهیم نمایش مستندهای فاخر را در سالنی بزرگتر از سالن مرکز در پردیس چارسو آغاز و البته فیلمهای خارجی مهم سال را به این چرخه نمایش اضافه کنیم.
لطفا از موضوع تلویزیون عبور نکنیم. شما خودتان سالها در این مدیا مشغول بهکار بودید. میخواهم بدانم آیا از نظر شما مستند در تلویزیون ما دیده میشود؟ آیا جنس انتخابها بهگونهای نیست که مخاطب از آن عبور کند؟ میدانید که انبوه مستندهای سیاسی و جهتدار و مناسبتی و متأسفانه ضعیف و سفارشی، تلویزیون ما را قرق کردهاست. با همه اینها تکلیف نسبت مستند و تلویزیون در این مملکت کی تغییر میکند؟
من متوجه سختیها هستم اما میخواهیم تعامل را شروع کنیم. عدهای میگفتند اصلا نمیشود با تلویزیون کار کرد اما یک اتفاق فرهنگی بین ما و شبکه چهار سیما رخ داده و قرار است برنامه هفتگی سینماحقیقت هر هفته در این شبکه روی آنتن برود. فیلمها در این برنامه قرار است با سلیقه ما انتخاب و پخش شود. خب، این تعامل میتواند بسیار در تغییر سلیقه و البته جذب مخاطب مفید باشد. ما باید با گفتوگو و تعامل فیلمهایمان را به تلویزیون راهدهیم. من میدانم که ممکن است در بعضی جاها به بنبست بخوریم اما در هر صورت باید مسیر گفتوگو باز باشد. ما حمایت تلویزیون از مستند را مطالبه میکنیم و میدانیم اگر مستند، بیهویت، بینشان و بهاصطلاح لابهلای دیگر برنامهها پخش شود مخاطبی نخواهد داشت؛ پس برای تغییر این چرخه تلاش میکنیم.
شما قبول دارید که یکسری مستندها انگار مد میشوند؟ الان مستند درباره سوریه و پرترههای انقلابی خیلی روی بورس است. شما در سلیقهسازی چقدر از این سرمشقها مطلعید، حمایت میکنید و البته آن را از مرکز ساطع میکنید؟
من گمان میکنم با ترکیب هیأت انتخاب این دوره به این سمت رفتهایم که تنوع خیلی جدی در انتخاب ها دخیل شدهاست. البته مرکز هیچگاه سوژه سفارشی نداشته یا اگر بهدلیل شرایط و مسائل خاص از سوژهای حمایت کرده چون تعداد آثار تولیدی محدود بوده اصلا ختم به تغییر سلیقه یا مد شدن یک سری سوژه نشده و نمیشود. ببینید! نگاه به گذشته و تاریخسازی و مستندسازی گذشته برای ما مهم است. فیلمهای مستند علمی که در ایران تولیدشان بسیار ناچیز است برای ما مهم است. حتی افت ساخت مستندهای حیاتوحش با توجه به مرارتهای تولید برای ما مهم بوده و به آن توجه خاصی خواهیم داشت. میخواهم بگویم ایجاد تنوع و ژانرسازی برای ما مهم است. حالا شاید در تولیدات ما 2اثر ممتاز در حوزه مستندهای بحران یا مستندهای جنگی باشد اما قرار نیست جای همه را بگیرد. پرتره ادبی معاصر جزو وظایف ما در مرکز است.
و جوایز سینماحقیقت این سلیقه را ساطع میکند.
هیأت انتخاب ما یک قاعده بازی دارند که شفاف خودشان فیلمها را انتخاب کردهاند. داوران هم این آثار را میبینند و بعد نمونههای برگزیده، اتوماتیکوار تبدیل به یک موج میشوند که خیلیها سراغشان میروند و ما نباید بگوییم این موضوع بد است. در همین جشنواره ایدفا که سپری شد موج فیلمهای مهاجرت، کشورهای عربی و تحولات سیاسی به خوبی قابلمشاهدهبود. در دورهای فیلمهای ضدچین مد شدهبود و زمانی فیلمهای سیاسی ضدآمریکایی روی بورس بودند. در واقع این پیرنگ جشنوارهها همواره در ذهن مستندسازهای جوان وجود دارد. بالاخره جشنواره الگوسازی میکند اما به این معنی نیست که نگاه کمپانی تولیدکننده یا مرکز گسترش دنبال موضوع خاصی است.
آیا کسی خارج از تیم هیأتانتخاب در پذیرفتهشدن یا نشدن آثار اعمالنظر میکند؟ سال گذشته بارها شنیدیم که یکی از مشاوران رئیسجمهور در حذف بعضی فیلمهای جشنواره شخصا اعمالنظر کردهاند.
من فیلمهایی را در جشنوارهای که دبیرش هستم نمایش میدهم که هیأتانتخاب به خوب بودنشان رأی داده و آنرا صورتجلسه کردهاست. فقط و فقط هیأتانتخاب مؤثر است و هیچ پیشنهاد و تحمیلی را نمیپذیریم. حتی گاهی ممکن است من خودم به فیلمی مایل باشم که توسط هیأتانتخاب برای شرکت در جشنواره انتخاب نشده است و من هیچ اعمالنظری نداشتهام.
صدور مجوز نمایش جشنوارهای برای فیلمهای سینماحقیقت گویا از امسال اجرا خواهدشد. چنین موضوعی لااقل در سینماحقیقت مسبوق به سابقه نبودهاست.
هر فیلمی برای نمایش در جشنواره باید از اداره نظارت و ارزشیابی تأیید و مجوز نمایش فستیوالی داشته باشد.
تا پیش از این خود دبیر جشنواره مسئولیت را به گردن میگرفت و فیلمها با تأیید او در جشنواره نمایش داده میشدند.
هنوز هم مسئولیت وجود دارد اما اصل کار باید توسط اداره نظارت و ارزشیابی بازبینی شود.
سالهای قبل هم این موضوع بود؟
بله.
یعنی برای هر فیلم مجوز صادر میشد؟
این مجوز به شکل تعهد دبیر جشنواره و مجوز اداره نظارت بوده است. ببینید! اگر مسئولیت یک فیلم را دبیر بر عهده بگیرد اداره نظارت آن را میپذیرد. الان هم مجوز کلی است و جزء به جزء این اداره ورود نمیکند و نظر دبیر را ملاک قرار میدهد.
پس با اختیار خودتان فیلمها را پخش میکنید؟
بله. نظر بنده دخیل است و البته مجوز هم داریم.
وضعیت فیلم «لاله» به کجا رسید؟
الان لاله در مراحل تدوین نهایی است. تهیهکنندگی آقای تورج منصوری و کارگردانی اسدالله نیکنژاد و همان گروه سابق برخی از صحنهها در پیست آزادی را با دکور جدید گرفته و امیدواریم در موسیقی و صداگذاری هم به سرعت جلو برود.
برای بازتعریف ارتباط با صنوف مستند برنامه خاصی دارید؟
بالاخره2 عضو شورای سیاستگذاری ما یکی از انجمن صنفی کارگردانان و رئیس انجمن تهیهکنندگان مستند انتخاب شدهاند. سیاستگذاری و آسیبشناسی جشنواره با کم این دو عضو شورای سیاستگذاری معنا پیدا میکند و تعامل خوبی هم داریم؛ مثلا در بحث ثبتنام و بلیت که تغییراتی ایجاد کردهایم از نظرات صنف استفاده میکنیم و از پیشنهادهای صنوف برای جشنواره و حتی مرکز استقبال میکنیم.
بودجه مصوب جشنواره سینماحقیقت امسال چقدر است؟
2میلیارد تومان.
و اسپانسر هم خواهید داشت؟
باید داشته باشیم. همه میدانند که با این مبلغ نمیتوان جشنواره برگزار کرد. بودجه مصوب ما به کنار، اما به ما اجازه داده شده حامی مالی بگیریم و در این راستا با اتاق بازرگانی تعاملاتی داشتهایم و مشارکت خواهیم داشت.
پارسال بودجه جشنواره بیشتر بود؟
800میلیون تومان بیشتر بود که البته باز هم کم بود.
پس اوضاع خیلی خوب نیست.
باید انجامش دهیم. من مدیرم و باید برای مجموعهام کار کنم؛ راهی جز این نیست. باید برای مرکز کار کنیم و اصلا یک مدیر اینگونه موفق خواهد بود. البته من بسیار خوشبینم.
ایدهآل شما برای برگزاری یک جشنواره خوب چیست؟
در همه جشنوارههای سینمایی دنیا بر مبنای حضور فیلمها، یک سال شرایط خوب است و یک سال چندان مطلوب نیست اما فیلم به حال فیلمساز مربوط است.یکبار تیم کهکشانیها کنار هم قرار میگیرند و یکبار 4نفر میدرخشند. اینها را بگذارید کنار و به من بگویید آن 10روز جشنواره چه میشود؟ آن پاتوق فیلم چه میشود؟ آن صحبت و روابط چه میشود؟ من میگویم مهمترین نکته برای جشنواره امسال نظم دادن به مخاطبان و موضوع رزرو بلیت و کارت است. اینها خیلی ابتدایی است اما باید به این استانداردها برسیم و دیگر به پلان قبلی برنگردیم. باید خیالمان راحت شود که مسیر آینده اینگونه است. مستندسازها تاریخ تحویل را جدی بگیرند، مخاطبسنجی ما درست انجام شود و مخاطب رو به گسترش خودمان را کجا جا دهیم؛ اینها الان دغدغه من است.
خیلی درگیر موضوع اجرایی جشنواره هستید.
این موضوع مهم است. ظرفیتسنجی و مخاطبسنجی ما باید درست انجام شود. تعامل ما با مهمانان خارجی باید دقیق تنظیم شود و بتوانیم پذیرای مهمانهای زیادی باشیم که خودشان بیایند، هتل بگیرند، پول خرجکنند و البته از جشنواره ما استفاده کنند. در همه جای دنیا چنین است و ما باید وارد این مسیر شویم.
امسال چند مهمان خارجی دارید.
39نفر. 5نفرشان فیلمساز هستند. در بخشهای مختلف هم مهمان داریم. استادان، اعضای هیأت احرازصلاحیت برای حمایت از طرحهای ارائه شده به جشنواره، مدیران کمپانیهای حمایتکننده که مهمترینشان از تلویزیون سوئد و نروژ میآیند و مدیران جشنوارههای معتبر مستند از جمله مهمانهای ما در سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت هستند.
و حرف آخر.
امیدوارم جشنواره امسال با تعامل و همراهی مستندسازها و مخاطبان تجربه دلچسبی باشد.
من فیلمهایی را در جشنوارهای که دبیرش هستم نمایش میدهم که هیأتانتخاب به خوب بودنشان رأی داده و آنرا صورتجلسه کردهاست. فقط و فقط هیأتانتخاب مؤثر است و هیچ پیشنهاد و تحمیلی را نمیپذیریم
ما باید با گفتوگو و تعامل، فیلمهایمان را به تلویزیون راهدهیم. من میدانم که ممکن است در بعضی جاها به بنبست بخوریم اما در هر صورت باید مسیر گفتوگو باز باشد. ما حمایت تلویزیون از مستند را مطالبه میکنیم و میدانیم اگر مستند، بیهویت، بینشان و بهاصطلاح لابهلای دیگر برنامهها پخش شود مخاطبی نخواهد داشت؛ پس برای تغییر این چرخه تلاش میکنیم