انجمنها و تشکلهای مردمی میتوانند بهعنوان نهادهای مهم جامعه مدنی، نقش نهاد واسط را بین حاکمیت و ملت ایفا کنند. برای بررسی نقش نهادهای مدنی در کاهش فقر و کمک به نیازمندان با زهرا رحیمی، مدیرعامل جمعیت امامعلی(ع) که از انجمنهای فعال در زمینه کمک به نیازمندان بهحساب میآید گفتوگو کردهایم.
خانم رحیمی! در شرایطی زندگی میکنیم که به گواه آمار، در تمام خوشهها خط فقر رشد داشته است. این یعنی امروز دهکهای کمدرآمدی جامعه روزبهروز فقیرتر میشوند؛ حضور انجیاوها و کمپینهای مردمی چقدر میتواند فقر را کاهش دهد؟ اصلا آیا انجیاوها و جمعیتها باید فقر را کاهش دهند یا اینکه از اساس مسئولیت آنها اینطور تعریف نمیشود؟
سؤال شما را از 2دیدگاه میشود پاسخ گفت؛ اول از نگاه خرد و دوم از نگاه کلان. از نگاه خرد برخی خیریهها، انجیاوها و کمپینها ماموریت و هدف خود را کاهش فقر تعریف کردهاند. در خیریهها بیشتر این نگاه مبتنی بر ارائه خدمات جبرانی است. این بستگی به نگاه سازمانی دارد که بیشتر میخواهد درد را با مسکن آرام کند یا نگاه به ریشه ایجاد درد دارد. هر چه نگاه ریشهای و ساختاریتر باشد به سمت همان نگاه کلان یا ساختاری میرود. قطعا عوامل زیادی میتواند باعث فقر گسترده در جامعه شود و نگاههایی که صرفا جنبه کمکهای خاص به محرومان را دنبال میکنند در این سیستم فقرزا حضورشان قطرهچکانی و بیاثر جلوه خواهد کرد. بهخصوص که برخی از این سیاستها خود در افزایش فقر مؤثر هستند. برای مثال وقتی در برخی مناطق محروم بهدنبال ایجاد اشتغال پایدار و توانمندسازی بودیم دیدیم که سیاستهای پرداخت پول نقد، بسیاری از خانوادهها، بهویژه خانوادههای پر جمعیت را از هرگونه تلاش و تکاپو بینیاز و معضلات فرهنگی زیادی را ایجاد کرده است. امروز بسیاری از این سیاستها باعث شده که حتی بخشی از طبقه متوسط به زیر خط فقر سقوط کند. صحبت از 20میلیون حاشیهنشین است. قطعا سیاستهای حمایتی سازمانهای مردمنهاد، بهخصوص سازمانهایی که منابع درآمدی آنها وابسته به کمک خود مردم بوده، نخواهد توانست این میزان از فقر را پوشش دهد. اما سازمانهای مردمنهاد فرصتهایی دارند که منحصر به فرد است. یکی از این فرصتها، امکان ایجاد مدلهای موفق است؛ مدلهایی که قابلتعمیم و تکثیر هستند. دیگر فرصت این سازمانها برخورداری از عنصر اعتماد است.
پس شما بر این باورید که مردم هنوز به این سازمانها اعتماد دارند؟
بله. شاید آخرین سنگر اعتماد هنوز نزد این سازمانها باقی باشد. این سازمانها میتوانند در سیاستگذاری و اجرای سیاستها موردمشورت قرار گیرند. فارغ از درستی یا عدمدرستی تصمیمات حاکمیتی، نحوه اجرای این تصمیمات بسیار حائزاهمیت است. در حقیقت ما یک اصطلاح داریم که «بین بفرما و بنشین و واژه سوم که دور از ادب است و بهکار نمیبرم فرق بسیار است.» خیلی وقتها زبان بیان بیش از محتوای آن آزاردهنده میشود و سازمانهای مردمنهاد میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند. اما شاهدیم که نهتنها این سازمانها طرف مشورت قرار نمیگیرند و بهحساب نمیآیند بلکه سازمانهای مستقل و مردمی مانند جمعیت امامعلی(ع) با چالشهای امنیتی و موانع بیشمار روبهرو میشوند که گاه یکی از بزرگترین چالشها برای یک سازمان مردمنهاد بقای سازمان است و این سازمان انرژیای را که میتواند در بخش خرد و کلان صرف مقابله با فقر کند باید برای حذف موانع پیشرو صرف کند. اگر سازمانهای مردمنهاد تمام توان خود را جمع کنند، همکاری داشته باشند، از موازیکاریها بپرهیزند و حرکت همافزای را تعریف کنند، در شرایط فعلی می توانند اندکی از بار سنگین فشار اقتصادی روی دوش مردم را بکاهند. اما آنچه در سطح کلان شاهدیم، بهخصوص افزایش اختلاف سطح زندگی و بیعدالتی در جامعه، عدمشفافیت مالی حاکم بر برخی دستگاهها، اخبار اختلاسهای میلیاردی و سیاستهای اقتصادیای که اقشار ضعیف بدون هیچ پناهی در آنها قربانی میشوند، زخمهایی نیستند که با مسکنهای موقت التیام پیدا کنند.
خانم رحیمی! جمعیتی مانند جمعیت امامعلی(ع) چه سازوکاری برای شناسایی افراد و کمک به آنها دارد؟
جمعیت امامعلی(ع) گروه هدف خود را زنان و کودکان تعریف کرده است، چرا که آنها را در معرض آسیب بیشتری میداند.تیم شناسایی جمعیت دقیقا معیارهای مشخصی بر اساس شاخصهای فقر مادی و فرهنگی دارند و حتی گاهی طبق این شاخصها با توجه به محدودیت منابع یک سازمان مردمنهاد نیاز به اولویتبندی دارد و بخشی از نیازمندان را نمیتواند در همه خدمات خود سهیم کند. اما فرمهای ارزیابی مشخصی وجود دارد و بیشتر شناساییها جنبه زنجیرهای داشته است؛ یعنی ما یک کودک را شناسایی کردیم، آن کودک کودکان بسیاری را که شرایط مشابه داشتند به ما معرفی کرده و ما فرایند راستیآزمایی و بررسیهای بعدی را شروع کردهایم. متأسفانه امروزه در برخی محلات، نیاز به شناسایی نیست و شما از در اول تا آخر یک کوچه، زنگ هر خانه را رندومی بزنید، نیازمند است. مگر اینکه دستش با بزهکاری و فروش مواد جایی بند شده باشد. البته این نوع خردهخلافها هم برای قشر حاشیهنشین که خود به نوعی قربانی شرایط اجتماعی هستند، آسیبزاست و برای کودکان نیاز به مداخله را میطلبد.
سؤال مهم دیگرم این است که آیا هنگام کمک یا امدادرسانی نیازمندان دستهبندی میشوند؟ این دستهبندی چطور انجام میشود؟
همانطور که قبلا اشاره شد، خدمات در جمعیت کاملا کودکمحور و خانوادهمحور است و پکیج موردنیاز هر کودک و هر خانواده از دیگری متفاوت است و بیشترین نقطه تأثیرگذاری خدمات جمعیت همان وقتی است که داوطلبان با خانوادهها و بهخصوص کودکان سپری میکنند.گرچه بر حسب نیاز موانع مادی، تغذیه، تحصیل، سلامت و سرپناه کودکان از پیش پای توسعه فردی و اجتماعی آنها با کمک خیرین و حامیان جمعیت حذف میشود، اما محور اصلی خدمات، این دستها بدهبستانها نیست بلکه کمک به توانمندی شخصی کودکان و زنان، سرلوحه کار جمعیت است.
دو شنبه 11 آذر 1398
کد مطلب :
89281
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved