از تیر مالیات تا تهدید به پلمب
مسعود مهرابی از موانع انتشار قدیمیترین مجله فرهنگی کشور میگوید
فهیمهپناهآذر ـ روزنامهنگار
اخبار حذف معافیت مالیاتی این روزها، مانند تیری از غیب، ادامه حیات بنگاههای فرهنگی را تهدید میکند. ماهنامه سینمایی فیلم که یکی از قدیمیترین مؤسسات انتشاراتی و مطبوعاتی کشور است، از این قاعده مستثنی نیست. وقتی با مسعود مهرابی، صاحب امتیاز و مدیر مسئول این مجله تماس گرفتیم، دل پری داشت و از مالیات، شهرداری و پست گلایههایی داشت که با قرار دادن این بخشها در کنار هم میتوان تصویری از سختیهای کار بنگاههای فرهنگی در روزگار ما بهدست آورد.
مهرابی، با اشاره به مشکلات پیشآمده در راه ادامه انتشار این مجله قدیمی با 37 سال انتشار بدون وقفه، به همشهری میگوید: «متأسفانه در سالهای اخیر شاهد اداره مملکت بهصورت جزیرهای هستیم. تصمیمهایی که از سوی سیاستگذاران گرفته میشود گویا به شکل مستقل است. برای مثال، وزیر ارشاد از تصمیمهای وزیر اقتصاد در هیأت دولت بیخبر است، وزیر ارتباطات از تصمیمهای وزیر کشور خبر ندارد و... متأسفانه در حوزه مطبوعات نیز تصمیمهایی گرفته میشود که بدون نظرخواهی از اهل این حرفه است و هر سال براساس تصمیم مدیران ناآشنا با مطبوعات، قوانینی وضع میشود که بر مشکلات نشریهها میافزاید.»
وی در ادامه اشاره میکند: «با توجه بهشدت بحران اقتصادی، مطبوعاتیها اینروزها از فرودستان جامعه محسوب میشوند که همیشه بالادستیها برای آنها تصمیم میگیرند و حق اعتراض هم ندارند! از فروردین سال گذشته تا به امروز قیمت کاغذ 600درصد افزایش داشته، اما قیمت مجله و دستمزد نویسندگان چندان تغییری نکرده است. در چنین وضعیتی صحبت از حذف معافیت مالیاتی مطبوعات میشود.» نویسنده کتاب «تاریخ سینمای ایران» با اشاره به اینکه در دوران وزارت احمد مسجدجامعی در وزارت ارشاد نامهای برای حذف مالیات نوشته شد و در اواخر سال 80به تصویب رسید، توضیح میدهد: «از آن سال به بعد قرار شد مؤسسات فرهنگی، هنری و مجلات اظهارنامه بدهند و از معافیت مالیاتی برخوردار شوند. اما حالا که مطبوعات در لبه پرتگاه و سقوط اقتصادی هستند، زمزمه حذف معافیت مالیاتی به گوش میرسد و هرچند هنوز تصویب نشده، اما بالادستیها دست بهکار شدهاند.»
نویسنده کتاب «فرهنگ فیلمهای مستند سینمای ایران»،تـوضیح میدهد: «پرداخت مالیات در وضعیت کنونی از عهده فعالان این حوزه خارج است و با اینکه ابلاغ نشده، گفته میشود چون دفاتر به لحاظ حقوقی ایراد دارند باید مالیات بدهند.»
مهرابی به نکته دیگری اشاره میکند و آن تهدید به پلمب کردن دفتر مجله فیلم است. وی عنوان میکند: «یکی دیگر از تصمیمهایی که اخیرا گرفته شده این است که دفتر مجله فیلم بهرغم داشتن«پروانه فعالیت دفتر رسانه» از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در پهنه R واقع شده و نمیتواند در آپارتمان مسکونی دفتر مطبوعاتی داشته باشد! و حالا بعد از 36 سال سکونت در این مکان میخواهند این دفتر را پلمب کنند. 20سال پیش اداره برق عنوان کرد که میتوانید کنتور فرهنگی بگیرید و ما این کار را کردیم. آنها 3 کنتور از 4 واحد آپارتمان را باز کردند و بردند و یکی از کنتورها را فرهنگی کردند و حالا که از آنها تقاضای بازگشت کنتورها را داریم، گفتهاند پایان کار جدید بیاورید اما منطقه ۱۱ حاضر به دادن پایان کار نیست، مگر آنکه محل کارمان را تبدیل به خانه مسکونی کنیم! این تصمیم بدون اطلاع وزارت ارشاد و مشورت با مطبوعات برای اعلام «پهنه R» از همان تصمیمهای بالادستیهای بیگانه با کار فرهنگی و مطبوعاتی است. درحالیکه در بیشتر شهرهای جهان دفاتر رسانهها در مرکز شهر فعالیت میکنند.
وی به موضوع دیگری ازجمله خدمات شرکت پست اشاره کرده و میگوید: «شرکت پست هم در چنین شرایطی مطبوعات را به رسمیت نمیشناسد! در گذشته مطبوعات با توجه به جایگاهی که داشته و دارند هزینه ارسال مجله برای مشترکانشان را با تعرفه «مطبوعات» پرداخت میکردند اما هماکنون عنوان میشود چون نشریه آگهی دارد آن را باید با هزینه آزاد پرداخت کنیم که ۴۰۰درصد گرانتر است و هرچه به مسئولان پست میگویم اگر این چند صفحه آگهی هم نباشد که امکان تداوم انتشار برای نشریات از بین میرود، برایشان اهمیت ندارد. این نوع سنگاندازی در فعالیتهای مطبوعاتی و فرهنگی در هیچ جای دنیا دیده نمیشود؛ هنوز هم بعد از گذشت 2دهه مجلاتی (با داشتن چند صفحه آگهی در آنها) که از اروپا دریافت میکنیم، همچنان هزینه پستیشان یک یورو و 10 سنت است.