• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
چهار شنبه 16 اسفند 1396
کد مطلب : 8914
+
-

برانکو، برانکوی مقدس

بلند شدن موج دوم، این‌بار در حمایت از برانکو کسی را شگفت‌زده نمی‌کند. قبلا از این ضدموج‌ها کم نداشته‌ایم. مثالش همین اواخر، خانم بازیگری بود که با اداهایش در نشست مطبوعاتی دهه فجر سروصدا و انتقاداتی به پا کرد. اما بلافاصله موج واکنش‌ها شروع شد که شلوغ نکنید! قضاوت نکنید! این خانم اوتیسم دارد و با انتقاد از او دارید به اوتیسمی‌ها توهین می‌کنید. کمی زمان می‌خواست تا خبرها بیاید که اوتیسمی در کار نیست و آن شکلک‌ها مقابل دوربین، خودخواسته بوده.



درباره برانکو هم همین اتفاق افتاده است. بعد از شکست مقابل استقلال، بسیاری، از هوادار تا کارشناس، به او حمله کردند که خودزنی کرده. که از داشته‌های تیمش درست استفاده نکرده. او را نشاندند در جایگاه متهم و زیر سوالش بردند. اما 4روز بعد، یک برد ساده مقابل حریف اماراتی کافی است تا بازیکنان تیم گوش‌هایشان را بگیرند. که گمان کنند همه چیز تمام شده و آن قهرها و عتاب‌ها  ناجوانمردانه بوده. که روزنامه‌نگاران مجذوب بنویسند بس است! این‌قدر از برانکو انتقاد نکنید! آنها به سرعت به همه یادآوری کردند که او چه مربی بزرگی است و چه دستاوردهایی داشته و این که ساحت قدسی‌اش را نباید به خاطر یک یا چند باخت به پرسش گرفت. بر مظلومیت‌اش تاکید کردند و به تکرار نوشتند که او مربی تیم است و بیشتر از بقیه می‌فهمد و به جایش نباید تصمیم گرفت. که نمی‌شود به او گفت کدام بازیکن خوب است و کدام بد. نباید برایش تیم ارنج کرد و نباید به تعویض‌ها و ترکیب‌هایش خرده گرفت، چرا که او با همین تعویض‌ها و با همین بازیکنان در مسابقات سختی نتیجه گرفته و در لیگ ما، پس از سال‌ها، برای پرسپولیس جام آورده. که دوباره دارد قهرمان می‌شود و نیازی به توصیه و اصلاح ندارد. چه دفاع حقارت‌باری!

موضوع این است که اغلب منتقدان برانکو نه شخصیت‌اش را زیر سوال برده بودند و نه افتخاراتش را، که حتی اگر همین کار را هم کرده بودند باز جای سرزنش نبود. اما حرف یکی مثل من این است که برانکو با همه توانایی‌ها و همه فراست‌اش، به هر حال اندازه‌ای دارد. نمی‌شود او را به‌خاطر بردهایش ستایش کرد و در زمان شکست و نمایش اشتباهات لب فروبست. کسی منکر تاثیرات برانکو در فوتبال ما نیست. او در دو دهه گذشته کم به فوتبال ایران خدمت نکرده. اما نسبی نگاه کردن و اعتدال به ما حکم می‌کند که سایه و روشن را با هم ببینیم. که در کنار هورا کشیدن و تمجید و بالا بردن چهره‌ها، از نقد بی‌نصیب‌شان نگذاریم. معلوم است که روحیه پرستنده بسیاری از دوستان، روابط و منافع‌شان، اینها را برنمی‌تابد. معلوم است که کیش شخصیت می‌تواند به برانکو و کوچکتر از برانکو هم درون مرزهایش پناهندگی اجتماعی اخلاقی بدهد. به برانکو نباید نازک‌تر از گل گفت چون در گذشته چنین کرده و چنان کرده. یادمان رفته که علی پروین با همین هاله قدسی بود که سال‌ها از نیمکت جدا نشد تا کار به حیا کن رها کن کشید. یادمان رفته که حتی فرگوسن کبیر از انتقادات هوادران و کارشناسان بی‌نصیب نبوده. نه فرگوسن، نه مورینیو و گواردیولا و نه هیچ مربی اسطوره‌ای دیگری. هنگامه شکست هنگامه پاسخ دادن و قبول مسئولیت است. مربیان بزرگ می‌توانند ققنوس‌وار دوباره زاده شوند و از چنین آتش‌هایی برنده بیرون بیایند. مربیان متوسط اما، می‌شکنند و وقت‌شان را صرف جنگیدن با منتقدان می‌کنند و در سیاهی و زوال به پایان خود نزدیک می‌شوند.

امروز، کسانی که انتقاد از برانکو را برنمی‌تابند، احتمالا، نه اعتقادی به پستی و بلندی مسیر مربیگری و امکان اشتباه دارند، نه به توقعات شان امکان بروز می‌دهند و نه به مربی محبوب‌شان فرصتی برای ترمیم و بازنگری. دوستانی که معتقدند برانکو را مطلقا باید تشویق کرد، به طریق اولی بزرگتر از برانکو را هم از امکان نقد محروم می‌کنند و از حیطه اشتباه بیرون می‌انگارند. گویی که نعوذ‌بالله مربی معصوم است و اشتباه و قصور از او نامتصور.

این موج‌ها خواهد نشست و ما به عقب نگاه خواهیم کرد و با دوره‌ای مواجه خواهیم بود که تیم سیر نزولی در پیش گرفته و مربی به دام اشتباهات و تفکرات خود افتاده. در این نگاه به عقب، با بخشی از حامیان، بخشی از شاهدان، مواجه خواهیم بود که به خیال حمایت و محافظت، تیم و مربی‌اش را بیشتر به مهلکه هل داده‌اند. به خیال انصاف. به خیال مقاومت در برابر تندباد انتقادات. به گذشته نگاه خواهیم کرد و خواهیم دید که چگونه زنگ‌ها به صدا درآمده بود و کسی را گوش شنودن‌اش نبود. کسی را یارای دست برداشتن نبود. عزیزانی سرشار از یقین که می‌گفتند می‌گویند: «این گول بین که روشنی آفتاب را از ما دلیل می‌طلبد.»

این خبر را به اشتراک بگذارید