سخنرانی مهدی محسنیانراد، استاد ارتباطات درباره «بازار پیام؛ عصر پس از دهکده جهانی»
انحصارگرایان رسانه در مقابل ارتباطگیران گزینشگر
در سال2001 و 2روز پیش از وقوع حوادث 11سپتامبر، مقالهای در کنفرانس انجمن بینالمللی تحقیق در ارتباط جمعی که در بوداپست برگزار شده بود، ارائه دادم با این مضمون که «دهکده جهانی آخر خط نیست، بلکه پس از دهکده جهانی، عصر جدیدی شروع میشود.» من نام آن را Message Bazaar (بازار پیام) گذاشتهام و البته نگفتم Message Market (مارکت پیام) بلکه اصرار داشتم کلمه Bazaar بهکار برود؛ زیرا این کلمه در زبان انگلیسی، فرانسه و ایتالیا نیز به همین شکل نوشته میشود و شنوندگان میفهمیدند که من چه میگویم. پس از آن در کنفرانسهای دیگری ازجمله سال2003 در اسپانیا، سال2004 در آمریکا، سال2005 در کنفرانسی بینالمللی در تونس و مصر و... نیز دعوت شدم و به ارائه نظریه «بازار پیام» پرداختم.
پیشبینی سال1964 مکلوهان درباره 50سال بعد (2014)
قبل از پرداختن به نظریه بازار پیام، ارائه توضیحی مختصر لازم است. در سال1964 هربرت مارشال مک لوهان، فیلسوف کانادایی که بعدا ارتباطشناس و رسانهشناس شد، درباره 50سال بعد یعنی سال2014، 8بند را بهعنوان پیشبینی منتشر ساخت که این موارد در کتاب فهم رسانهها آمده است. این کتاب و پیشبینی آن همچون آثار ژول ورن است. این 8بند به شرح زیر است:
بند اول.50سال بعد یعنی سال2014 (البته این امر زودتر و در1994رخ داد) عصر الکترونیک فراگیر، فرامیرسد و یک سیستم مرکزی عصبی (البته مکلوهان از اینترنت نام نمیبرد)، اهالی کره زمین را همچون پوششی در بر خواهد گرفت.
بند دوم. با جابهجایی آنی و مداوم اطلاعات در تمامی کره زمین پدیده جهش اطلاعات به وقوع خواهد پیوست.
بند سوم. جهان بزرگ، روزبهروز کوچکتر خواهد شد. گویی انسانها در یک قبیله جهانی خواهند بود. (البته مک لوهان در ادامه این اصطلاح را به دهکده جهانی تغییر داد).
بند چهارم. ارتباطات در دهکده جهانی، بیشتر حالت میانفردی خواهد داشت.
بند پنجم. انسانهای پراکنده و تودهوار، تبدیل به انسانهایی با عملکردهای متقابل جمعی خواهند شد، بهعبارتی دیگر، عملکرد افراد Interaction میشود.
بند ششم. سرعت و توسعه اطلاعات از اقتدارهای سیاسی خواهد کاست.
در همین باره باید نکتهای را بگویم؛ ما این اطلاعات و پیشبینیها را نشنیدهایم و حتی من شگفتزده شدم وقتی که در دهه 60 دیدم روزنامه کیهان مقالهای راجع به مک لوهان نوشت. اسم ایشان هربرت مارشال مکلوهان است و در زبان ایتالیایی مارسل، کیهان اما فکر کرده بود که مارشال مکلوهان (که آن زمان هنوز زنده بود) یک مارشال به مفهوم ژنرال است و سپس فحش داده و گفته بود این ژنرال، دهکده جهانی را مطرح کرده چون آمریکا میخواهد کدخدای این دهکده بشود! من تأسف خوردم زیرا ما تا این اندازه بیاطلاع بودیم و این وضعیت کماکان هم ادامه دارد.
بند هفتم. نظارت بر رفتارهای انسانها امکانپذیر است. در اینجا باید گفت که آدم از این پیشبینی شگفتزده میشود؛ زیرا دوربینهایی که در تمام خیابانها در حال چککردن ما هستند، نشانی بر تحقق همین پیشبینی هستند.
بند هشتم. انبوهی از فضولات اطلاعاتی شکل خواهد گرفت و انسان به موجب آن نیازمند سواد رسانهای است.
دهکده جهانی یک وضعیت در حال گذر است
سپتامبر سال 2001 (1380) در کنفرانس انجمن بینالمللی تحقیق در ارتباط جمعی (IAMCR) گفته شد که شرایطی پیچیده و فراتر از ساخت و کارکرد دهکده جهانی در پیش است. مقصود مکلوهان از دهکده جهانی این بود که همه به هم اتصال دارند. به یاد دارم که در دهکدههای سنتی ایران اگر همزمان با مراسم عقد یک نفر، فرد دیگری در انتهای ده فوت میشد، حتی درصورت تعطیلنشدن مراسم عقد، آن را بیسر و صدا برگزار میکردند و این یعنی همه به هم متصل هستند. در دهکده جهانی نیز چنین است؛ یکبار در فرودگاه استانبول نشسته بودم و از قسمتی دیگر صدای همهمه میآمد، در ابتدا فکر کردم که حادثهای همچون آتشسوزی رخ داده و باید فرار کنیم، اما بعد دیدم همه ایستادهاند. آنها در حال تماشای لحظه دستگیری صدام و بیرونکشیدن او از تونل مخفی بودند، گویی خبر روبهرو و در مجاورت مردم قرار داشت.
نکته دیگر این است که ظرف 4دهه دیگر هوشمصنوعی پیشرفت قابل ملاحظهای خواهد کرد. بهعنوان مثال، در سال1362 توانایی ذخیرهسازی اطلاعات در کامپیوترها 64کیلوبایت بود و این میزان هماکنون اندازه نوک یک کبریت است و هرچه بیشتر به این سمت میرود که اطلاعات بیشتری در این چوب کبریت ذخیرهسازی شود، هوش مصنوعی نیز در حال رفع مشکل ترجمه همزمانی است.
ویژگی بازارهای قرون گذشته مشرق زمین و بازار پیام آینده
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد بازارهای قرون گذشته نقشی مهم در مبادله پیام میان هم زبانها داشته است. لفظ «همزبان»ها بسیار مهم است زیرا در بازار پیام کل جهان همزبان میشود. یک سیاح روسی در 1468یعنی هنوز 32سال مانده به تاسیس صفویه توسط شاه اسماعیل در سفری به ایران نقل میکند که بازار جایی است که زودتر از هرجایی در دنیا، اخبار در آن منتشر میشود؛ این برای فرنگیها بسیار مهم بود. از سوی دیگر یک سیاح فرانسوی در سال 1877میگوید که بازار مرکز پرجنبوجوشی است که مردم در آنجا از نخستین ساعات طلوع تا دم غروب بهطور مداوم در حال حرکت هستند و آنجا مرکز اخبار، شایعات، تهمتزدنها، نشر اکاذیب، جنجالها، بدگوییها و افشاگریهاست و همه اینها از بازار سرچشمه میگیرد.
نقاشیای که در قرن19 توسط همسر یک سفیر (از بازاری) در ایران کشیده شده، حاوی نکتهای مهم است. افرادی با سن بالاتر در خاطر دارند حجرههای بازارهایی همچون بازار کاشان در گذشته به شیوه کنونی نبود بلکه ارسیوار و بهگونهای بود که پس از جمعشدن گویی هیچچیز از ابتدا وجود نداشته است. در سمت چپ کنار این تصویر مشاهده میشود یک فروشنده نشسته است و فرد دیگری مقابل او ایستاده و با او در حال حرفزدن است؛ این یعنی بین رسانه و گیرنده فرقی نیست و یکقد هستند. در واقع عبارت بینندگان عزیز و از این دست مواردِ بالا به پایین مطرح نیست بلکه در چنین بازاری یک «داینامیک وب» وجود دارد و مهمتر از همه در این بازار میانگین فاصله حضور افراد برای دسترسی به کالا یکسان است. بهعبارتی دیگر، در بازار رسانه «سیانان»، «بیبیسی» و... فاصلهای یکسان دارند و بستگی دارد که کالا چه باشد و بزرگی آن مطرح نیست، بنابراین اگرچه جایگاه سیانان و بیبیسی در دهکده جهانی مهم است، اما تحت سیستم بازار رسانه این جایگاه مهم نخواهد بود بلکه یکسان است. نکته مهم اینجاست که این موارد در سال2001 گفته شده است که هنوز تلفن هوشمند نیز وجود نداشت.
دگردیسی از ارتباطگیر به ارتباطگر آماتور تا حرفهای
بهعنوان تحولی دیگر در بازار پیام، انحصارگران دولتی به ارتباطگران دولتی تبدیل خواهند شد و در کنار ارتباطگران حرفهای و حتی آماتور قرار خواهند گرفت که این امر یک رقابت هموزن میان اینها بهوجود خواهد آورد. در بازار پیام همه ارتباطگیران بهصورت بالقوه این امکان را دارند که مسیر دگردیسی را طی کنند، همچون قورباغهای که از آب به خشکی میآید؛ در این بازار هم یک مسیر دگردیسی از ارتباطگیر به ارتباطگر بهوجود میآید.
امکان تغییر نقشها از طریق تکفروشهای پیام
در بازار پیام یک Communicator (ارتباطدهنده) وجود دارد همچون سیمای جمهوری اسلامی، یک Communicatee (برقراری ارتباط) نیز وجود دارد که هموزن کامینیکیتور (ارتباطدهنده) است و املای آن هم به همین صورت است. به یاد دارم که در سفری به حج، در بازار مدینه (قبل از تخریب آن) یک مرد روستایی کرمانی مقداری پسته آورده بود، من دیدم که او نه عربی بلد است و نه بهاصطلاح اینکاره است؛ بلکه فقط میخواست پسته را بفروشد تا با پول آن سوغات بخرد، او در واقع تکفروش بود. این نکته را نیز باید درنظر داشت که تکفروش با دستفروش متفاوت است؛ زیرا دستفروشها حرفهای هستند درحالیکه فرد تکفروش تنها یکبار در عمر خود تصمیم به انجام این کار میگیرد. در بازار پیام هم تکفروش وجود دارد؛ یعنی کسی که پیام خود را بفروشد. بهعبارت دیگر، کیهان، اطلاعات، همشهری و جامجم بهعنوان روزنامههای نزدیک به قدرت ارجحیت و امکان بیشتری بر کوچکترها نخواهند داشت.
دستیابی به امکان ترجمه همزمان همه زبانها به یکدیگر
نکته دیگر در ارتباط با بازار پیام، بهوجود آمدن ماشینهای ترجمه همزمان است که درحد یک انقلاب خواهد بود؛ شاید چیزی همچون چاپ و اختراع گوتنبرگ. دستگاههایی بسیار کوچک درست میشود که در داخل تلفن شما جای خواهد گرفت و همه زبانها را به همه زبانها بهصورت همزمان ترجمه خواهد کرد. همچنین تا 20سال آینده تلویزیونهای سهبُعدی به میان خواهد آمد که به وسیله آن سهبُعد را میتوان خارج از صفحه دید. در دهکده جهانی تصور بر این بود که زبانهای در اقلیت، خواهند مردند اما در بازار پیام همه زبانها بقا خواهند داشت زیرا تمام آنها به یکدیگر قابل ترجمه خواهند بود و در نتیجه دلیلی ندارد که فردی فلان برنامهای که به تماشای آن علاقهای ندارد را از سر اجبار تماشا کند و بهعبارتی دیگر دلیلی ندارد بهمنظور دانستن راجع به اتفاقات هند به بیبیسی رجوع کرد بلکه میتوان مستقیم سراغ رسانههای همین کشور رفت. تاکنون شناخت ما از فرهنگهای دیگر به مدد واسطهها بوده است اما در دوران بازار رسانه این واسطهها حذف خواهند شد.
تبدیل ساخت مخاطبان از توده، به شکلی مشابه شیشههای مدور رنگین
بهدنبال ایجاد بازار پیام دیگر Mass Media (رسانههای گروهی) وجود نخواهد داشت. هماکنون این اصطلاح یعنی آنکه مخاطبان Mass یا توده هستند اما در بازار پیام این ویژگیهای فردی است که سبب میشود شما چیزی را انتخاب کنید. در این مدل اهالی جهان به دایرههایی رنگی تبدیل میشوند که البته افراد در یک دایره نیستند بلکه در چند دایره حضور دارند؛ یعنی به فرض احتمال دارد یک خانم استاد فیزیک نظری که منتظر تولد فرزندش است و یک خانم هندی در روستایی فقیر که او هم منتظر تولد فرزندش است، هر دو در یک لحظه در حال تماشای یک سخنرانی نپالی راجع به زایمان آسان باشند و یک ساعت دیگر آن خانم فیزیک نظری با یک استاد فیزیک نظری ایرانی برنامهای دیگر را تماشا کنند، درحالیکه هرکس به زبان خودش این کار را انجام میدهد. این دایرهها نوعی همپوشانی دارند و دائم در حال حرکت خواهند بود، بنابراین توده تمام خواهد شد.
شواهد رؤیت بازارپیام در نیمه راه دهکده جهانی
هماکنون شواهدی مبنی بر رویت بازار پیام وجود دارد. میتوان گفت مدیریت رسانهها در جهان بهگونهای است که خود را نگاه میکنند و در واقع نوعی رابطه میان میزان محبوبیت و ارتباطگیران برقرار است که البته در دهه 1970 پررنگتر بود. در گذشته تولیدات رسانهای توسط افرادی کمتعداد شامل 20 تا 50 روزنامهنگار انجام میشد و سپس توسط یک فرستنده تلویزیونی در اختیارMass یا توده قرار میگرفت. هماکنون اما این امر تغییر کرده و حتی ممکن است افراد زیادی در یکسو برای تعدادی کم تولید را انجام دهند. باید توجه داشت که ما در این مورد آسیب خواهیم دید زیرا حقوق معنوی یا همان کپیرایت را نداریم اما آنها دارند، در نتیجه آدمهایی با گروه سنی میانسال میتوانند یک موسیقی مورد علاقه زمان جوانی خود را بهصورت اورجینال و خوب بشنوند. آنها به سبب میزان پول خود در سنین پیری حتی توانایی خرید دیویدیهای گرانقیمت را نیز دارند.
شواهد رویت بازار پیام را من تقریبا در سال 2009 و 8 سال بعد از مطرحشدن این نظریه دیدم و این موارد همان تکفروشها بودند؛ یک نمونه مربوط به فیلم جانباختن یک دختر (ندا آقاسلطان) در جریان حوادث سال88 بود که پس از انتشار، همه از جمله رهبری، مجلس و... درباره آن صحبت کردند و البته روزنامهها نیز در گام بعدی به آن پرداختند و در واقع برای نخستینبار جهت انتشار پیام از پایین به بالا بود. مورد دوم مربوط به انتشار تصویری از خودسوزی یک جوان در تونس در سال2010 بود که به شروع بهار عربی انجامید و مورد سوم البته برخلاف 2مورد قبل حادثهای نبود بلکه پدری از بازی فرزندان خود فیلم گرفته بود تا آن را با پدربزرگ و عمه آنها که در ایالت دیگر هستند به اشتراک بگذارد اما تا این لحظه از هر 8نفر ساکنان کره زمین یکی این فیلم را دیده است. نمونه اخیر این مورد در ایران نیز مربوط به حقوقهای نجومی است که در این زمینه نیز رسانهها بعدتر وارد شدند.
طرح 12000ماهوارهای اسپیس ایکس(Space X)
اتفاق مهم دیگری که مورد توجه رسانههای ایران قرار نگرفت، در 24می2019 رخ داد که البته با سکوت خبری نسبی همراه بود. طی این پروژه یک شرکت خصوصی با همکاری ناسا موشکی به فضا فرستاد. در این موشک 60ماهواره کموزن وجود داشت و براساس سیستمی که پیشبینی شده، قرار است تکتک این ماهوارهها پس از رهاشدن، در مختصات تعیینشده قرار بگیرند. پیشبینی شده است که تعداد این ماهوارهها تا سال2024 به 12هزار عدد برسد؛ این فرایند بسیار پیچیده است زیرا آنها باید در مختصات خود بنشینند و حالتی گنبدیشکل در اطراف کره زمین ایجاد کنند، این گنبدها روی هم قرار خواهند گرفت و در نتیجه آن هیچکس در جهان نخواهد توانست فیلترینگ انجام دهد زیرا اطلاعات مستقیم دریافت خواهدشد.
در مورد دستگاههای ترجمه همزمان نیز باید گفت که این دستگاهها هماکنون وجود دارند اما وسعت واژگان آنها کم است و نمیتوان یک متن فلسفی را با آن خواند و دوم اینکه قابلیت آن هماکنون برای ترجمه یک زبان به یک زبان است و برای توریستها کاربرد دارد.
بحث با این مجهول به پایان میرسد؛ وقتی که بازار پیام فرابرسد، انحصارگرایان رسانه در مقابل ارتباطگیران گزینشگرِ ساکن در محدوده جغرافیایی دولت- ملتها (اما حاضر در بازار پیام) چه کاری خواهند کرد؟
* این سخنرانی در نشست «اعتبار رسانهها در ایران» که در انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران برگزار شد، ارائه شد.
این شکل، داینامیک وب را نشان میدهد، دایرههای موجود در این شکل در حال چرخش و گزینشگری هستند و بهعبارتی دیگر، در آینده یک or Communicatee وجود خواهد داشت که فراتر از ارتباطگیری است. هماکنون هنوز نگاه بر پایه مخاطب است. در این مدل اما دایرههای سفید همان ارتباطگر (Communicatee) هستند، این دایرهها میتوانند تغییر رنگ داده و به یک ارتباطگر آماتور تبدیل شوند، یا اینکه بهصورت بیضی دربیایند و در ردیفهای بعدی قرار بگیرند.
این شکل مدل بسیار مهمی است که در کتاب رسانهشناسی نیز به آن پرداخته شده است. مطابق آن یک محور در حال چاق شدن و البته دارای قدی کوتاه است، این محور در واقع مربوط به پیامهایی است که همه میخواهند بخوانند. در سویی اما یک منحنی دیگر درحال طولانیشدن است، این منحنی شامل پیامهایی است که برخی میخواهند.