مطبوعات و آنچه باید باشند
بهروز بهزادی ـ روزنامهنگار پیشکسوت
در جریان برف اخیر و راهبندان و مشکلاتی که به تبع آن ایجاد شد، مردم درددلهای فراوانی داشتند. بسیاری از سـازمــانها مثل شهرداری و مسئولان مانند شهرداران مناطق و نواحی هم پاسخها و توضیحاتی برای توجیه فعالیتهایشان در روزهای برفی داشتند. اما در صفحات مطبوعات هر چقدر بگردید کمتر از حرف مردم و درددلشان ردپایی میبینید. هر چه هست توضیحات، پاسخها و توجیهات مسئولان شهرداری و نهادها و سازمانهای مختلف است. این رویه چند سال است که در مطبوعات و رسانهها دیده میشود. در واقع همه این وسیلههای ارتباطی فقط یک سوی قضیه یعنی حرفها و نظرات دولت و مسئولان مختلف را پوشش میدهند و آنچه در این میان خبری در آن نیست حرف و نظر مردم است. این در حالی است که انعکاس نظرات مردم وظیفه ذاتی مطبوعات و یکی از وجوه تعریفشده برای فعالیت آنهاست. دقیقا به همین دلیل هم هست که مطبوعات ما خواننده ندارند و در فقدان خواننده کافی و مخاطب فراوان در برابر مشکلات بیدفاعند و از پس نیازهای مالی خود برنمیآیند. مردم تا وقتی که حرف و نظر و درددلشان را در روزنامه نبینند و بازتاب آن را در مطبوعات نخوانند مخاطب جدی حساب نمیشوند و مطبوعات و رسانههایی که از سرمایه حمایتهای مردمی محروم شوند در واقع پشتوانه محکمی ندارند و در مواجهه با مشکلات مالی و کمبود یا گرانی کاغذ صدمه میبینند و توان مقاومتشان کم میشود.
برای برونرفت از این وضعیت نیز چارهای جز این نداریم که انعکاسدهنده چیزی باشیم که مردم آن را میگویند و قبول دارند. اگر مطبوعات بتوانند به وظیفه ذاتی خود عمل کنند، در منعکس کردن مشکلات و نظرات مردم موفقند و اگر چنین باشد، کسی برای اعلام نظر خود اعتراض و تجمع را برنمیگزیند، چون تریبون رسانهها و مطبوعات را در اختیار دارد و میتواند ساده و راحت حرف خود را از این طریق به گوش همه برساند.
بنابراین گردش آزاد اطلاعات علاوه بر اینکه به نفع مردم و مطبوعات است به سود جامعه، مسئولان دولت و حاکمیت نیز خواهد بود.