• پنج شنبه 13 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 23 شوال 1445
  • 2024 May 02
چهار شنبه 22 آبان 1398
کد مطلب : 87671
+
-

مدیریت پایدار حیات‌وحش و مسئله‌ای به نام شکار

یادداشت
مدیریت پایدار حیات‌وحش و مسئله‌ای به نام شکار

محمد باریکانی _ روزنامه‌نگار

روزنامه همشهری موافقان‌ و مخالفان شکار در ایران را رو در روی یکدیگر نشاند تا موضوع شکار در ایران را نه‌ به‌عنوان یک موضوع احساسی، که در ‌یک بحث تخصصی به چالش بگذارد. پیش از این نشست، همشهری در گزارش‌های متعدد به موضوع شکار از نگاه مخالفان پرداخته بود و در گزارشی که حدود 10روز قبل منتشر شد، گردش مالی شکار را در ایران بررسی کرد. در آن گزارش حتی قیمت گونه‌های شکار برای شکارچیان خارجی نیز ذکر شد که این مبالغ از سایت‌های شکار را استخراج شده بود. گزارش همشهری پیش‌زمینه پرداختن ریشه‌ای به موضوع شکار به عنوان یکی از جدال‌برانگیزترین موضوعات در میان هواداران محیط‌زیست و شکارچیان بود. این گزارش اما به مذاق برخی ‌خوش نیامد و آنها 2روز پس  از انتشار گزارش «گردش مالی شکار در ایران»، تلاش کردند، اقدام همشهری در انتشار این گزارش با عنوان «تبلیغات عوامفریبانه برای شکارفروشی در روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور» جلوه دهند. حتی در اتهام‌زنی خود به همشهری در اقدامی غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای، پرداختن به موضوع شکار را «رپورتاژ آگهی به سود سوداگران شکار و تبلیغات تمام‌عیار به سود دلالان گردشگری شکار» جلوه دادند. روی سخن همشهری در این یادداشت، نویسنده مطلب «تبلیغات عوامفریبانه برای شکارفروشی در روزنامه‌های کثیرالانتشار کشور» در یک خبرگزاری است که حتی حاضر نشد، امضای خود را پای نوشته‌اش قرار دهد. این خبرگزاری میزگرد تخصصی روزنامه همشهری با عنوان «جنگ شکار در ایران» که یک  بررسی تخصصی و بدون حاشیه بود را برنتابید و مدعی شد: «با وجود تذکرات پی‌در‌پی متخصصان و استادان دانشگاه، در این گزارش به نقل از یک ذی‌نفع شکار، برای توجیه شکارفروشی عنوان شده لزوم حذف جانوران پیر از طبیعت است...‌درحالی‌که متخصصان، بارها هشدار داده‌اند که جانوران مسن و قدرتمندی که شکارچیان علاقه دارند با شاخشان رکورد ثبت و از پوستشان استفاده کنند، دقیقا همان جانورانی هستند که به‌دلیل برخورداری از ژن قدرتمند با چالش‌های بقا در طبیعت سازگار شده و به سن بالا رسیده‌اند؛ این جانوران پیر، ضامن بقای گله هستند چون ژن برتر خود را به نسل‌های بعد انتقال می‌دهند اما شکارچیان با حذف آنها، شانس انتقال ژن برتر به نسل‌های بعد را از گله می‌گیرند.»

در توصیف برخورد غیرعلمی نویسنده مطلب، همان بس که او ادعا کرده است گونه‌های پیر توان انتقال ژن قوی به نسل‌های بعدی را دارند. درحالی‌که برخلاف این ادعا، گونه پیر در برخی چهارپایان نه‌تنها ضامن بقای گله‌ در حیات‌وحش نیست که به‌دلیل قدرت بالا در راندن گونه‌های جوان‌تر، اجازه تکثیر و افزایش شمار جمعیت گله را نمی‌دهد. این موضوع نیز مورد تأکید متخصصان و کارشناسان حیات‌وحش است.

گزارش‌های همشهری از موضوع شکار نه «عوامفریبی»، که برخورد منطقی و کاملا علمی با موضوعی است که اکنون به یکی از معضلات جدی در حوزه محیط‌زیست و حیات وحش ایران تبدیل شده است و در نبود برخورد کارشناسی و سکوت مطلق سازمان حفاظت محیط‌زیست در موضوع شکار، رسانه‌ها ملزم به پر‌کردن شکاف علمی ایجاد‌شده در موضوع شکار هستند.

پرداختن علمی به چنین پدیده‌هایی با گره‌زدن آنها به حاشیه‌های غیرکارشناسی و البته اتهامات خودساخته نه‌تنها گره‌ای از مشکلات محیط‌زیستی ایران باز نخواهد کرد که کلاف سردرگم معضلات محیط‌زیست و حیات وحش ایران را حجیم‌تر می‌کند.
فعالان محیط‌زیست، کارشناسان حیات‌وحش و حتی شکارچیان قانونمند بر شکار قانونی، کنترل‌شده و با ضابطه، همراه با مدیریت پایدار حیات‌وحش به‌عنوان ابزار حفاظت از ‌حیات وحش تاکید دارند. سازمان جهانی حفاظت از طبیعت نیز معتقد است موضوع شکار- البته شکار قانونی و کنترل‌شده و نه شکار غیرقانونی و بدون مجوز که به نابودی حیات وحش منجر می‌شود- پس از رعایت شاخصه‌های مدیریت پایدار حیات‌وحش می‌تواند ‌ابزار حفاظت از حیات‌وحش ‌باشد. در مقابل، مخالفان شکار در ایران معتقدند به‌دلیل کاهش جمعیت ‌حیات وحش ایران، شکار چه قانونی و چه غیرقانونی، کاهش جمعیت را تشدید می‌کند و در این مسیر دستورالعمل سازمان جهانی حفاظت از طبیعت هم برای ایران کاربرد ندارد و باید به توقف شکار قانونی و غیرقانونی اقدام کرد.
سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌عنوان متولی شکار در ایران اما ‌سیاست سکوت را در ماجرای شکار در پیش گرفته ‌و ‌آمار دقیق از جمعیت گونه‌های حیات‌وحش ارائه نمی‌کند؛ حتی تلاشی برای شفاف‌شدن بحث شکار در ایران صورت نداده است. همین سکوت نیز موجب شده‌ که نه موافقان و نه مخالفان شکار به زبان مشترک در قبال حیات وحش ایران نرسند و بار اطلاع‌رسانی در این موضوع بر دوش رسانه‌ها بیفتد که آن هم در خلأ اطلاعات لازم و شفاف در بحث شکار به مجادله و اتهام‌پراکنی منتهی شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید