مقصد: استانبول، هدف: ضبط تهران بدون دردسر
تصویر قسطنطنیه در خدمت سینمای ایران
مسعود میر ـ روزنامهنگار
«همه زارت و زورتمون شد 1000دلار، باهاش قل خوردیم وسط استانبول». این دیالوگ طلایی عباسخاکپور در آدمبرفی میتواند حلقه وصل تولید سینمای ایران در استانبول به روایت روزهای بعد از انقلاب باشد. تولیدی که انحصارش سالهای طولانی در اختیار دار و دسته داوود میرباقری بود ولی اکنون در وضعیتی قرار دارد که هر ازگاهی شنیدن خبر درباره ساخت فیلمی ایرانی در ترکیه کاملا عادی شدهاست. پروژه تولید محصولات فرهنگی در کشور همسایه، حالا آنقدر جدی شده که در همین روزهایی که آلودگی هوا، تهران را به نفستنگی مهمان کرده و توفان ناملایمات در حال درنوردیدن شاکله سینمای ایران است باز هم به قولی قهوه استانبول نیکو میسوزد و رونق در جوار تنگه بسفر برای سینمای ما در حال دمکشیدن است.
مطرب مهتابرو
«مطرب» از استانبول آمده و نشسته روی پرده سینماهای کشور. حرف از فیلم مصطفیکیایی است که البته اندکی با جرح و تعدیل بدل به اثری مهتابرو شده و فروشش در همین چند روز آغاز اکران هوای گیشهها را در این پاییز حسابی بهاری کردهاست. فارغ از اینکه از این کمدی پربازیگر کیایی خوشمان بیاید یا آن را در کنار فیلمهای سطحی سینما قرار دهیم و از آن بدمان بیاید، نباید یک نکته را فراموش کنیم و آن هم اینکه مطرب در استانبول فیلمبرداری شدهاست. پرستویی و شاکردوست و برادر آقای کارگردان تلاش کردهاند تا از کوچهپسکوچههای استانبول برای سینمای ایران پول دستوپا کنند.
عشق و استانبول
استانبول همین حالا میزبان گروه فیلمبرداری پرحاشیهترین سریال سال ایران است. «مستعشق» با شهابحسینی و پارسا پیروزفر، با شمس و مولانا و البته با کارگردان شهرزاد در اتمسفر بُسفر در حال تولید است. حسن فتحی، بالاخره از بحران ممنوعیت ساخت سریال درباره شمس و مولانا خلاص شد و حالا هر روز عکسی جدید از پشت صحنه این سریال منتشر میشود. عکسهایی که فارغ از قضاوت باید نشان استانبول را در آنها رج زد و دید که چطور قسطنطنیه کهن، برای ساخته شدن آثار فرهنگی ایرانی آغوش گشودهاست.
تهران بدون سانسور
هوای بهتر برای نفس کشیدن در حوزه تصویر بدون پنجه در پنجه شدن با گرفتاریهای روزمره ساخت فیلم و سریال در شهری که تصویر واقعیاش با تصویری که از آن قابل پخش قلمداد میشود فرق دارد. این شاید اصلیترین دلیل برای کوچ سازندگان فیلم و سریال به ترکیه است. مقصد استانبول است و هدف اندکی راحتتر کار کردن.
دیدار در استانبول
ارتباط سینمای ایران و ترکیه اشکال گوناگونی دارد. از شکل تولیدی، داستانی و مضمونی گرفته تا تولیدات مشترک سابقه طولانی دارد. این سابقه طولانی در دهه 60 با مصرف غیررسمی محصولات سینمای ترکیه در شبکه غیرمجاز نمایش خانگی آن سالها ادامه پیدا کرد.
در سال 70 افشین شرکت «دیدار در استانبول» را ساخت که بخش اعظمی از فیلمبرداری آن در ترکیه انجام شد و این آغازی بود برای تبدیل شدن استانبول به مکانی برای فیلمبرداری فیلمهای ایرانی.
ایرج قادری هم «آکواریوم» را سال 84با محوریت مهاجرت در ترکیه جلوی دوربین برد. علی وزیریان هم «یک سطر واقعیت» را در ترکیه جلوی دوربین برد. یکی از فیلمهایی که در ترکیه تولید شد، «بغض» رضا درویشیان بود که در دهه 90ساخته شد. فیلم، روایت جدیدی از موضوع مهاجرت دارد که توانست اتفاق جدیدی را در سینمای ایران رقم بزند.
از دیگر فیلمهایی که در ترکیه فیلمبرداری شد، «گناهکاران» فرامرز قریبیان بود که در ژانر پلیسی ساخته شد. «کار کثیف» هم از فیلمهایی است که 2سال پیش خسرو معصومی نیمی از آن را در ترکیه جلوی دوربین برد. مهرداد غفارزاده هم سال گذشته فیلم «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» را با همکاری این کشور کلید زد که70درصد فیلمبرداری آن در ترکیه است.
از جدیدترین سریالها میتوان به «گاندو» جواد افشار اشاره کرد که چندین قسمت آن در آنتالیا جلوی دوربین رفت. اوایل دهه 70هم حمید لبخنده بخشهایی از سریال «مزد ترس» و فصل دومش «بازی با مرگ» را در این کشور جلوی دوربین برد که در آن سالها جزو سریالهای محبوب تلویزیون بهحساب میآمد. از دیگر سریالهایی که در میانه دهه 80ساخته شد و از شبکه 2روی آنتن رفت، «مرگ تدریجی یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی بود.