• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 19 آبان 1398
کد مطلب : 87214
+
-

بررسی سازوکارهای اهدای عضو در کشور اسپانیا

هر اسپانیایی یک اهدا‌کننده عضو

نیلوفر جلالی_روزنامه نگار

هر روز تعداد اهدا‌کنندگان عضو در دنیا بیشتر می‌شود اما همچنان تقاضا با عرضه، فاصله بسیار زیادی دارد. ما از کشوری که در این زمینه بهترین است، چه چیزهایی می‌توانیم یاد بگیریم؟ آمار و ارقام نشان می‌دهد که حدود 2183نفر در اسپانیا سال گذشته بعد از مرگشان اهدا‌کننده عضو بوده‌اند. به‌طور میانگین در این کشور سالانه 46.9نفر در یک میلیون نفر، اعضای خود را بعد از مرگ اهدا می‌کنند که این میزان استاندارد و ایده‌آل برای اهدای عضو است.
نزدیک‌ترین رقیب اسپانیا در این زمینه کشور کرواسی است که 38.6نفر در هر میلیون نفر اهدا‌کننده عضو دارد. این کشور در طول 26سال گذشته موقعیت خود را حفظ کرده و در واقع اسپانیا چند سال است که توانسته این کشور را پشت سر بگذارد.
وقتی می‌خواهیم دلایل موفقیت اسپانیا در زمینه پیوند اعضا از بیماران مرگ مغزی را توضیح دهیم، شاید مهم‌ترین موضوع، قانون «رضایت فرضی» باشد که از سال1979 در این کشور اجرا می‌شود. طبق این سیستم به‌طور کلی اینطور فرض می‌شود که همه برای اهدای اعضایشان رضایت دارند. یک بیمار مرگ مغزی حتی اگر قبل از مرگ، کارت اهدای عضو دریافت نکرده باشد، اهدا‌کننده محسوب می‌شود. مگر آنکه از قبل برای اینکه اعضای بدنش بعد از مرگ به کسی اهدا نشود، ثبت‌نام کرده باشد.
 کشورهایی که در آنها چنین سیستمی اجرا نمی‌شود، روی تغییر قانون و اجرای همین سیستم اسپانیا تمرکز کرده‌اند. قانونگذاران در انگلستان در حال تصمیم‌گیری برای این موضوع هستند که مثل اسپانیا سیستم رضایت انتخابی (که فرد از قبل باید کارت اهدای عضو دریافت کند) را به رضایت فرضی تغییر دهند. انگلستان در رتبه 13دنیا از نظر اهدای عضو ایستاده است و گفته می‌شود دلیل اصلی این فاصله با اسپانیا همان اجرا نکردن سیستم رضایت فرضی است. در این کشور خیلی از خانواده‌ها از پیوند اعضای عزیز ازدست‌رفته‌شان امتناع می‌کنند. میزان مخالفت خانواده‌ها در انگلستان 37درصد است که در اسپانیا این میزان 13درصد است.
هر کشوری که بتواند میزان اهدای عضو را افزایش دهد، به دستاورد مشخصی خواهد رسید؛ ایجاد زندگی بهتر برای هزاران نفر. برای مثال استفاده از بدن 2183نفر بیمار مرگ مغزی و اهدای اعضای آنها در اسپانیا باعث شد تا سال گذشته 5260 جراحی انجام شود که 3200مورد آنها پیوند کلیه و 1200مورد پیوند کبد بوده است. 360پیوند شش و 300پیوند قلب هم اتفاق افتاده است. اما آیا تغییر قانون در کشورهای دیگر هم به افزایش تعداد اهدای اعضا منجر خواهد شد؟ در اسپانیا نیز با وجود قانون رضایت فرضی، 10تا 15درصد خانواده‌ها برای اهدای عضو بیمار مرگ مغزی خود اجازه نمی‌دهند. رقمی که اسپانیا درصدد است آن را به صفر برساند. هنوز هم شوک ناشی از مرگ عزیز موضوعی است که نمی‌توان با آن به راحتی کنار آمد. در هر صورت با وجود قانونی بودن برداشت اعضای فرد مرگ مغزی، تیم پزشکی همیشه به خواسته خانواده متوفی احترام می‌گذارند.

نقش پررنگ تیم‌های هماهنگ‌کننده پیوند عضو
پس همه‌‌چیز به قانون مربوط نیست. یکی از مسائل اساسی در اسپانیا موضوع هماهنگی میان بیمارستان‌ها و سازمان پیوند اعضاست. پایگاه اطلاعاتی قوی بیمارستان‌ها باعث می‌شود که به محض ورود یک فرد مرگ مغزی، اطلاعات مربوطه در اختیار سازمان ملی پیوند اعضای اسپانیا قرار گیرد. تیم‌های هماهنگ‌کننده پیوند اعضا در بیمارستان‌های سراسر اسپانیا حضور فعال دارند تا درصورت مرگ یک نفر، برای پیوند اعضای او و گرفتن رضایت خانواده‌اش اقدام کنند (به‌عنوان مثال در ایران چنین هماهنگی و حضور پررنگی وجود ندارد). سرپرست این تیم‌های آموزش‌دیده، همیشه یک پزشک است و میان اعضای این تیم‌ها پرستارانی هم حضور دارند. اسپانیا پول زیادی را صرف آموزش و به‌کارگیری این تیم‌ها کرده است. در طول این سال‌ها 16هزار متخصص درمانی برای انجام فرایند انتقال اعضا در اسپانیا آموزش دیده‌اند.
 هماهنگ‌کنندگان پیوند، در تصمیم‌گیری برای اینکه اعضای بدن فرد به چه‌کسی منتقل شود، دخیل نیستند. آنها فقط اطلاعات را در شبکه ارتباطی با سازمان پیوند اعضا، بارگذاری می‌کنند و با به‌کارگیری روش‌های تخصصی، رضایت خانواده را جلب می‌کنند. تصمیم نهایی داخل ساختمان سازمان ملی پیوند اعضا گرفته می‌شود. کارکنان این سازمان با 189بیمارستان ارتباط دارند و تصمیم می‌گیرند که بیشترین نیاز به عضو پیوندی در کجا وجود دارد و کجا به موقع می‌توان این عضو را رساند. در 44بیمارستان جراحی‌های پیوند قابل انجام است. فرقی نمی‌کند چه زمانی از شبانه‌روز باشد؛ در همه حال حداقل 30نفر در سازمان ملی پیوند عضو اسپانیا حضور فعال دارند.
وقتی یک اهدا‌کننده از دنیا می‌رود، اعضای سالم بدن او با جراحی برداشته می‌شوند. این کار به سرعت انجام می‌گیرد؛ چرا که به محض اینکه قلب از تپیدن بایستد، به اعضای بدن اکسیژن و مواد مغذی خون نمی‌رسد. هزینه‌های این جراحی به بیمارستان‌ها پرداخت می‌شود. اینجاست که تیم دیگری وارد عمل می‌شود. تنها وظیفه این تیم که از بیرون بیمارستان می‌آید، جمع‌آوری اعضای پیوندی و انتقال آنها به بیماران نیازمند است. اعضای بدن ممکن است به هر جایی در اسپانیا بروند و گاهی به کشورهای نزدیک مثل فرانسه، ایتالیا و پرتغال نیز منتقل می‌شوند. هر زمانی از شبانه‌روز که باشد این تیم ظرف 20دقیقه خود را به محل گرفتن عضو می‌رساند. لیست افرادی که در بیشترین نیاز برای عضو پیوندی قرار دارند، در دست  افراد حاضر در سازمان ملی پیوند اعضا دائماً آپدیت می‌شود. اینها بیمارانی هستند که هر لحظه برایشان حیاتی است و پیدا شدن عضوی که از همه نظر مناسب پیوند باشد و با نوع خون و بافت آنها تطابق داشته باشد، می‌تواند فرایند دشواری شود. با این حال اسپانیا توانسته با به کارگیری سیستمی دقیق و موفق این کار را به انجام برساند. دنبال کردن الگوی اسپانیا قطعاً امکان‌پذیر است. اسپانیا خودش یک دهه قبل با دنبال کردن الگوی کرواسی که در آن زمان کشور اول دنیا در زمینه اهدای عضو بود، توانست به این موفقیت دست یابد. در حقیقت این الگو، به «مدل کرواسی» شهرت دارد. برای دیگر کشورها نیز نه فقط تغییر قوانین اهدای عضو بلکه تغییر سیستم و فرایند این کار مهم‌تر است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید