اخلاق و لبخند
ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
لبخند، شادی و اخلاق در جوامع توسعهیافته یکی از شاخصههای مهم و قابل تشخیص محسوب میشود که رابطه مستقیمی با رضایتمندی شغلی و اخلاقمداری مردمانش دارد.
بیراه نیست که گفتهاند اگر میخواهی یک عمر احساس خوشبختی کنی، شغل مورد علاقهات را انتخاب کن. هرچه افراد به شغلشان علاقهمندتر باشند، بازدهی بیشتری دارند که موجب افزایش تولید ناخالص ملی و بهره بیشتر آن جامعه میشود. انتخاب شغل اما اگر عاری از علاقه باشد، نتایج منفی بسیاری دارد؛ آنهایی که ناچار تن به هر شغلی دادهاند و آن را بیهیچ رضایت درونی انجام میدهند و آنان که صرفا برای پول بیشتر وارد کسبوکاری میشوند و اشتیاقی جز درآمد آن کسبوکار ندارند. این دو گروه، دچار بیماری بیاخلاقی در شغل و حرفه میشوند که موجب انواع تنش و کاهش سرمایه اجتماعی میشود. مادامیکه افراد به کسبوکارشان علاقه واقعی نداشته باشند، در آن حیطه خود را ملزم به رعایت اخلاق حرفهای نمیدانند و تفاوتی ندارد که این شخص، مکانیک خودرو باشد یا جراح یا مهندس یا کارگر ساختمان. افراد بیشترین اوقات بیداری خود را در محل کارشان میگذرانند. از اینرو علاقه یا بیعلاقگی بهکار ارتباط مستقیمی با خوشحالی یا ناراحتی آنها دارد. اخلاق کاری یکی از مهمترین سرمایههای اجتماعی بهحساب میآید که باعث رشد اعتماد بین شهروندان و افزایش مسئولیتپذیری ایشان میشود. متأسفانه در جامعه امروز بهکرات شاهد بیاخلاقی حرفهای هستیم. از پزشکانی که ادعا میکنند با کارتخوان نمیتوانند کار کنند، تا مودی مالیاتی و راننده تاکسی و میوهفروش که با خلقی کج، غرولندکنان از شغلشان مینالند. درحالیکه این موقعیت، انتخاب خودشان بوده و مسبب همه کاستیهای مالی و روانی خود را دیگران عنوان میکنند. امروزه این عده کم نیستند و رشد جمعیتی اینگونه افراد با سرمایه اجتماعی رابطه عکس دارد.