عصر روزنامهنگاری همگانی
محمدرضا قربانی _ روزنامهنگار
روزنامهنگاری یک کار «متعهدانه» در برابر جامعه است و اصحاب رسانه وظیفه دارند واقعیتها را بگویند؛ کار آنها فقط «اطلاعرسانی» نیست و این مهم، دشواریهای این حرفه را دوچندان میکند. امروز هر مخاطب خود یک گزارشگر و مفسرِ خبری است و فضای رسانهای به رهبری تالار گفتوگو بیشتر شبیه است تا تریبونی «یک طرفه» با مخاطبانِ حرف گوش کن و منفعل.
مخاطب امروز «فعال» است و فقط «مصرف»کننده خبر نیست. او همزمان «تولیدکننده» و «مصرفکننده» خبر بهحساب میآید. در روزنامهنگاری «جامعه شبکهای» آنچنان که «مانوئل کاستلز» برآن تأکید دارد، «مخاطب آماتور» نیز در فراگرد تولید محتوا مشارکت مؤثر و مستمر دارد و منتظر حرکت رسانه هم نمیماند؛ کارخبررسانی خودش را انجام میدهد و اهداف خود را دنبال میکند. شاید یکی از دلایل آن این است که امروز تولید محتوا و مشارکت در حوزه اطلاعرسانی به فرایندی ساده و «ارزانقیمت» تبدیل شده است. در واقع بایک گوشی موبایل اندروید مرتبط با اینترنت، امکان ورود به باشگاه «شهروند خبرنگاری» مهیا میشود، به همین سادگی. ازطرفی مخاطب امروز درموارد متعدد «رسانههای جریان اصلی» را درکورس رقابت برای تولید محتوا جا میگذارد و از خط پایان عبور میکند. ضمن آنکه به روال تحولات ارتباطی در طول سدههای اخیر، «روزنامهنگاری» و «تحولات اجتماعی» بر هم تأثیر متقابل دارند؛ آنچنانکه اختراع تلگراف، رادیو، تلویزیون، اینترنت و موبایل هریک در مقطع زمانی خود موجب تحولات اساسی در عرصه روزنامهنگاری و فعالیتهای رسانهای شدند. طی دو قرن اخیر نیز، تکنولوژی و تحول در روزنامهنگاری همراه و همزاد هم بودهاند و ما امروز در حال تجربه یک «زیستبوم جدید رسانهای» هستیم. دراین زیست بوم، وبلاگها و فضای مجازی علاوه بررقابت با روزنامهنگاری حرفهای، نقش مکمل برای نظام تولید محتوا را نیز برعهده دارند.
فراموش نکنیم «تکنولوژی» و «رسانههای جدید» هیچگاه موجب از بین رفتن رسانههای قدیمی نشدهاند، آنچنان که با آمدن تلگراف «روزنامه» حذف نشد، بلکه با استفاده از مزایای آن، انتشار رسانههای مکتوب سرعت گرفت. یا با آمدن تلویزیون، رادیو عرصه رسانهای را ترک نکرد. نکته دیگر اینکه امروز مخاطب، مشتاق تولید وپرورش خبر است، زیرا آفرینش محتوا اعتماد به نفس ایجاد میکند و آنچنان که «مازلو» میگوید: عملی در راه واقعیت بخشیدن به نیاز «خود شکوفایی» است و بشر امروز این احساس لذتبخش را درک کرده است و برتداوم آن اصرار دارد. به همین دلیل ما با انبوهی از تولید محتوا درسطوح مختلف مخاطبان مواجهیم که نوعی پست مدرنیسم بیقاعده رسانهای را باز تولید کرده است.گویی اصول و قواعد حاکم بر حوزه خبر و اطلاعرسانی در مرحلهگذار قرارگرفته و حالتی ژلهگون یافته است. هرچند بهنظر میرسد این ویژگی نیز دیری نخواهد پایید ودستخوش تغییر خواهد شد؛ موضوعی که البته واکاوی آن نیازمند مجالی دیگر است.
بههرحال امروز «تولید و توزیع محتوا» در عصر اینترنت، کارمخاطبان رسانههاست و به نوعی «جریان یک سویه» اطلاعرسانی کمرنگ شده است. امروز پیام، مفهومی نیست که بتوان به سادگی و مبتنی بر اراده «فرستنده» آن را در ذهن مخاطب «کاشت» یا در رگهای او «تزریق» کرد، بلکه آنچنان که «استوارت هال» میگوید: پیام مفهومی است که گیرنده آن را «دریافت» میکند و چه بسا ممکن است این «رمزگشایی» پیام با «رمزگذاری» اولیه و غرض صاحب پیام تفاوت ماهوی داشته و نتیجهای متفاوت از انتظار فرستنده پدید آورد.
از سوی دیگر برمبنای قواعد رسانهای موجود، شهروندان «سهامداران» فرایند روزنامهنگاری و خبر رسانیاند و این رویداد، تصویری نوین و «غیرانحصاری» از فعالیتهای رسانهای را ارائه میدهد؛ تصویری که در آن «قدرت» تأثیرگذاری و «ساخت افکارعمومی» بین رسانهها و شهروندان تقسیم میشود. البته باهمه این اوصاف، بهنظر میرسد روزنامهنگاری «خلاق و اندیشهورز» همچنان میتواند میدان دار فعالیتهای رسانهای بوده و جایگاه خود را در این عرصه تثبیت کند؛ واقعیتی که بر اهمیت «حرفه خبرنگاری» خواهد افزود.