
افشاگری علیه چپ و راست
کنستانتین کوستا گاوراس بیش از هر فیلمساز دیگری به طرح مضامین سیاسی در آثارش علاقه نشان داده است

مهرنوش سلماسی_روزنامه نگار
مشهورترین فیلمساز سیاسی جهان، عمده شهرتش را با تریلرهای جنجالیاش کسب کرد. کنستانتین کوستا گاوراس در انتهای دهه60میلادی، فیلم «زد» را کارگردانی کرد و برنده اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان شد. نکته فیلم زد و دیگر آثار گاوراس، توانایی او در قصهگویی و مهارت در پرداخت تکنیکی است که باعث میشود مضامین سیاسی مورد نظرش بر تماشاگر تاثیر بگذارد. از سوءاستفاده از قدرت به عنوان موضوعی که گاوراس بارها در آثارش واکاویاش کرده نام برده شده. در فیلم زد(1969) مخالفان نظامی یک شخصیت سیاسی، او را ترور میکنند. فیلم واکنشی به کودتای سرهنگ هادریونان خوانده شد و با اینکه در فیلم هیچ اشارهای به زمان و مکان رخدادها نمیشود، همه متوجه شدند که گاوراس این فیلم را درباره آنچه بر سرزمینش (یونان) گذشته، ساخته.
در این فیلم، رهبر یک تشکل سیاسی (ایو مونتان) در آستانه برگزاری انتخابات، توسط نظامیان ترور میشود، ولی پلیس مرگ او را براثر تصادف اعلام میکند. پیگیری یک روزنامهنگار (ژان لویی ترنتینان) نشان میدهد ماجرا، توطئهای بوده که نظامیان راستگرا علیه یک فعال سیاسی چپ انجام دادهاند. زد تریلری سیاسی است و با ریتم تند و موسیقی درخشانش بهخوبی تماشاگر را با خود همراه میکند. بعد از فیلم زد، عدهای گاوراس را به چپگرایی متهم کردند ولی فیلم بعدی این کارگردان نشان داد که برای او جناحبندیهای سیاسی خیلی اهمیتی ندارد. فیلم «اعتراف» (1970) ماجرای یک بوروکرات کمونیست (ایو مونتان) را روایت میکند که دستگیر و شکنجه میشود تا تن به اعترافات ساختگی و دروغین بدهد. بعد از افشاگری علیه راستها، حالا نوبت رو کردن دست چپها رسیده بود. اعتراف باعث شد عدهای از دوستداران فیلم زد به گاوراس بتازند. تصویری که گاوراس در اعتراف از کشوری متعلق به بلوک شرق به دست میدهد، مطلوب چپگرایان نبود. ژان لوک گدار بعد از تماشای اعتراف در اظهارنظری جالب توجه، گاوراس را مامور سیا نامید.
فیلم بعدی گاوراس را میتوان پاسخی به ادعای عجیب گدار دانست. در «حکومت نظامی» (1973) این سازمان سیاست که زیر سؤال میرود. حکومت نظامی با لحن افشاگرایانه معمول آثار گاوراس، درباره دخالت آمریکا در کشورهای جهان سومی است. در یک کشور آمریکای لاتین چریکها، یک مأمور آمریکایی را به گروگان میگیرند؛ مأموری که از سوی سازمان سیا آمده بود تا تحت پوشش سازمان همکاریهای عمرانی، آموزش شکنجه بدهد.
فیلم حکومت نظامی همانقدر که دخالت سیا در امور داخلی کشورهای دیگر را افشا میکند، رفتار خشن چریکها را هم نقد میکند. در واقع فیلم تنها اثری ضدامپرالیستی نیست و به همین دلیل عدهای گاوراس را به رفتار مزورانه متهم کردند و اینکه در پشت ظاهر افشاگرایانه آثارش، عملا به نفع سیا عمل میکند؛ اتهامی که نه در عالم واقعیت هرگز اثبات شد و نه از متن فیلمها چنین چیزی بیرون میآید.
«در بخش ویژه» (1975) گاوراس نه ایو مونتان را جلوی دوربین دارد و نه تئو داریکیس موسیقی متن فیلمش را ساخته. در بخش ویژه، این سیستم قضایی است که مورد انتقاد واقع میشود؛ سیستمی که در خدمت قدرت نظامی درمیآید.
در «گمشده» (1982) جستوجوی او هورمن (جک لمون) برای یافتن پسرش که زمان کودتا علیه آلنده در شیلی بوده بهانهای است تا گاوراس به نقش آمریکا در کودتای شیلی بپردازد. الگوی آشنای گاوراس در فیلم گمشده با طراحی معما و بعد نتیجهگیری، یادآور تریلرهای سیاسی دهه70 اوست. وقتی گمشده در آمریکا روی پرده رفت، وزارت خارجه ایالات متحده در بیانیهای رسمی دخالتش در کودتای ژنرال پینوشه را رد کرد.
از «هانا.ک» (1983) به عنوان فیلمی دوپهلو نام برده شده. با اینکه نقدهای منفی زیادی بر فیلم نوشته شد گاوراس آن را رادیکالترین اثر خود دانست و اتهام بلاتکلیفی دیدگاهش در قبال موضوع را نپذیرفت. در «لو رفته» (1986) گاوراس در قالب اثری عاشقانه، عشق زنی که مامور مخفی است به مردی متعصب و نژادپرست را به تصویر میکشد. از «جعبه موسیقی» (1990) به عنوان آخرین فیلم بزرگ گاوراس نامبرده شده؛ فیلمی که در آن، آن تالبوت (جسیکا لانگ) به دفاع از پدرش (مولر اشتال) میپردازد که متهم به انجام جنایات جنگی است. مثل بیشتر فیلمهای گاوراس، جعبه موسیقی هم براساس ماجرایی واقعی ساخته شد. جو استرهاز فیلمنامه را براساس پرونده یک کارگر بازنشسته اوکراینی نوشت.
ضربه نهایی فیلم وقتی به تماشاگر وارد میشود که دختر وکیل بعد از بردن دادگاه، داخل یک جعبه موسیقی عکسها و اسنادی مییابد که نشان میدهد پدرش واقعا جنایتکار جنگی بوده. گاوراس در فیلمهای بعدیاش کوشید تا ضمن حفظ دیدگاهها و دلمشغولیهایش، به پرسشهای روز هم پاسخ بدهد. «آخرالزمان کوچک» (1993) با لحنی طنزآمیز دغدغههای سیاسی کارگردان را بازتاب میدهد. با «شهر دیوانه» (1997) بازسازی ناموفق «بعدازظهر سگی» سیدنی لومت، عدهای گاوراس را فیلمسازی به ته خطرسیده نامیدند. فیلمهای «آمین» (2002)، «تبر» (2005) و «بهشت است غرب» (2009) ردیهای بر این ادعا بودند. بهشت است غرب، با عنوان کنایهایاش، تلاش مهاجران غیرقانونی برای ورود به کشورهای عضو اتحادیه اروپا را به تصویر میکشد. در فیلمهای تبر و «سرمایه» (2009)، گاوراس به نقد نظام سرمایهداری میپردازد. گاوراس در تازهترین فیلمش، «بزرگترها در اتاق» (2019) به زادگاهش یونان بازمیگردد و با گذر از 86سالگی نشان میدهد که هنوز قصد اعلام بازنشستگی ندارد و تا آنجا که توان داشته باشد همچنان فیلم میسازد.