اضطراب و تشویش بهجای آرامش
عبدالجبار کاکایی ـ شاعر و ترانهسرا
موسیقی میتواند موجب آرامش روحی، آسایش فکری، خوشبینی، خشنودی و خوشخلقی شود. کسی که ترانه خوبی میشنود، علاوه بر آرامشی که بهدلیل ریتمهای منظم و خوشآهنگ در او ایجاد میشود، میتواند به کمک شعر بر بال خیال بنشیند و به کرانههای دور از دسترس سفر کند و قادر است همگام با تأثیرکلام در سرزمین دانایی گام بگذارد و از جهل و بیدانشی روی برتابد. موسیقی غذای روح است و تأثیر آن بر ذهن و روان در مواردی سلامت جسم را نیز در پی دارد. این تأثیر چنان است که اگر کسی هیجانزده، مشوش، نگران و ملتهب باشد با قرار گرفتن در فضایی که در آن موسیقی دلنوازی طنینانداز است، پس از دقایقی حالش بهبود مییابد، روحیه میگیرد و بر خویش مسلط میشود. موسیقی دستگاهی ما ملهم از عرفان، طبیعت، حکمت و اندیشههای متعالی شکل گرفته است. وقتی این موسیقی با صدایی دلنشین و کلامی فاخر همراه میشود، تأثیر آن بر جان و نهان آدمی شگفتآور خواهد بود. گرچه هنرهای دیگر نیز چنینند، اما موسیقی تأثیر بیشتر و ماندگارتری دارد. با این حال مدتهاست که بخش عمدهای از تولیداتی که تحت عنوان موسیقی عرضه و شنیده میشوند، بهراستی چنین نیستند. برخی از آنها چنان با ماهیت و تعریف موسیقی فاخر بیگانهاند که اگر کسی که آرام است و حال خوبی دارد به این موسیقیها گوش کند دچار دلهره میشود. اکتفا به دمدستیترین کلمات که فقط بتواند روی ملودی سوار شود، نتیجهای جز این ندارد که بسیاری از ترانهها نه تنها مایه آرامش نیستند که مخل آنند و احساسات منفی نظیر خشم، بدبینی و حتی نفرت را در مخاطب خود ایجاد میکنند.