محمدرضا شاه بر آن بود تا کودتایی را که خارجیها راهانداخته بودند [کودتای 28مرداد1332] بهعنوان قیام ملی قالب کند و در نخستین کتاب خود، مأموریت برای وطنم، بهتفصیل از روابط خود با مصدق سخن گفت و او را مردی منفیباف، غیرمنطقی، اسیر افکار افراطی و آلت غیرمستقیم «یک دولت خارجی» معرفی کرد و با پررویی نوشت: «اعتقاد من این است که سرنگون کردن دستگاه مصدق کار مردم عادی کشور من بود که در دلشان بارقه مشیت یزدانی میدرخشید.»
خواب آشفته نفت، جلد دوم، محمدعلی موحد، صفحه68
کلک
در همینه زمینه :