• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 29 مهر 1398
کد مطلب : 85947
+
-

پیمان جوانمردان

پیمان جوانمردان

فروزان آصف نخعی _ روزنامه نگار

یادداشت آقای عباس عبدی در روزنامه اعتماد تحت عنوان «پیمان جوانمردان» را بیش از یک‌بار باید خواند. عبدی در مطلب خود تأکید می‌کند:«در میان اصولگرایان چند نفر هستند که مطالب‌شان را باید خواند. البته می‌دانم که بسیاری از دوستان دنبال مواضع و نوشته‌های رادیکال‌های آنان بوده و گمان دارند که آنها تعیین‌کننده هستند. درحالی‌که به‌نظر می‌رسد همین تفکر دوستان ماست که مطالب رادیکال‌ها را بیش از آنکه ارزش داشته باشد، قیمت‌گذاری می‌کنند. در عوض بنده معتقدم باید به نوشته‌های کسانی بیشتر پرداخت که خیری عمومی در نوشته آنان است. یکی از این افراد آقای عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان است.» عبدی در مطلب خود با وجود اختلاف‌نظرهای اساسی با گنجی، به « نکات مشترکی »«که می‌تواند مبنای اقدام سازنده باشد» اشاره می‌کند. عبدی آخرین گفت‌وگوی گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان، درباره ستار بهشتی و موارد مشابه را « موضعی ارزشمند» ذکر می‌کند که می‌تواند مبنای شکل‌گیری پیمانی باشد که پیامبر اسلام(ص) قبل از تبدیل اسلام و کادرهایش به اپوزیسیون و پوزیسیون، در سن 20سالگی به پیمانی به نام «حلف‌الفضول» «پیمان جوانمردان» پیوسته بود و حتی پس از پیروزی نهضت در چارچوب نظام هم تأکید می‌کردند که اگر پیمان مشابه‌ای ایجاد شود به آن می‌پیوندند. اما گنجی چه گفته که عبدی را به چنین پیشنهادی سوق داده است؟ مدیرمسئول روزنامه جوان گفته: «کاری که در حق ستار بهشتی انجام شده خیانت بوده و باید با آن برخورد و نتیجه به مردم اعلام شود. برخی که باعث فوت او شده‌اند باید به دادگاه می‌رفتند. اینکه آدمی برود زندان این جوری با او برخورد شود به نام جمهوری اسلامی خیلی بد است. خیلی پلشتی در حاکمیت است اما اصولگراها نسبت به آنها موضع نمی‌گیرند. وقتی ستار بهشتی کشته می‌شود اصلاح‌طلب‌ها می‌روند با مادرش عکس می‌گیرند ولی اصولگراها هیچی نمی‌گویند. فرض اصولگراها این است که پلیس یک اشتباهی کرده است و حالا فرد خاطی را به دادگاه می‌برند و محاکمه می‌شود. طرف در زندان کشته شده است من حمل بر این می‌کنم کار بدی است و معتقدم باید برخورد کنند. اما به این نمی‌رسم که باید در این زمینه بیایم و حرف بزنم. درصورتی که از من توقع است. اینکه تنها نیتم این باشد که باید با این قتل برخورد شود، کافی نیست. باید بیایید مردم نظر شما را بشنوند و بگویند موضع فلانی این است. اصولگرایان باید هر موضعی درباره این پلشتی‌ها دارند را شفاف بیان کنند که نمی‌کنند. منظورم از فهم اجتماعی همین است. این نکته بسیار مهمی است.» 

موضع عبدی بیانگر چند موضوع مهم است؛ ابتدا قدرت بازنمایی استراتژیک اصلاحات را داراست و از منظر فکری چشم‌ها را برای دیدن یکدیگر می‌شوید. بازنمایی استراتژیک نگاه مذکور، در حذف عنصر «طرد» و جایگزین آن تحت عنوان «باهم بودگی » در روابط موجود است. دیگر آنکه انسان سالم قدرت بیان حقیقت را دارد؛ ولو این حقیقت از دهان مخالف او بیرون آمده باشد. انسان سالم به‌دنبال پیشتازی در نوک پیکان تکامل تاریخ نیست. انسان سالم در جست و جوی حل مسئله است. فرقه‌گرایی و خوش بودن صرف به مواضع حزبی، کل حزب بما لدیهم فرحون، هیچ‌گاه قادر نیست، انسان سالم تراز اسلام را تربیت کند. آفت فرقه‌گرایی، «جریانی» نظر انداختن به «دیگری» است. در نگاه «جریانی»، آدمی همه توانمندی عقلانی خود را برای همه‌جانبه نگری که توان تعادل و عدالت را در آدمی تقویت می‌کند، ‌از دست می‌دهد. پیش‌نیاز نگاه جریانی «حق تبلوری» است. به این معنا که حق و حقانیت در نگاه ما یافت می‌شود ولاغیر. در نگاه «جریانی» قاعده «لازم و ملزوم» همه رشته‌های جاری شده بر زبان را در قالب «کلمات»، توطئه‌آمیز و غیرانسانی جلوه می‌دهد. براساس قاعده مذکور، امکان حقیقت‌گویی در سویه‌های مقابل غیرممکن است. اگر حرفی از عدالت و حقوق آدمیان به میان می‌آید، ناشی از الزامات منافع مادی و فرصت طلبانه است که فرد آن را نمایندگی می‌کند. این قاعده دائم همه نیروها را در چارچوب چماق و هویج، باز و کبوتر و... ترسیم می‌کند. نگاه «جریانی» قادر نیست میان حرف درست و حرف غلط مرز و معیار تعیین کند. نگاه «جریانی» به جای راه بردن به «دل دوست»، راه‌حل‌های طرف مقابل را جزو عملیات فریب ذکر می‌کند. پیمان جوانمردان، راهکاری است برای زدودن همه این سیاه‌نمایی‌ها؛ ایجاد سمت و سویی نوین، برای دیدن «خود» و «بازتعریف خود» به‌منظور برون رفت از شرایط موجود و ایجاد راه‌هایی جدید برای مبارزه با فساد درون و برون در همه جناح‌ها و ایجاد ریسمان جدیدی برای آویختن به آن برای تعیین مرزهای هویتی نوین.
از نظر حرفه‌ای، یادداشت مذکور را می‌توان جزو یادداشت‌های استثنایی در اصلاح‌طلبان دانست که می‌تواند به خوبی اصلاح‌طلبی را نمایندگی کند. یادداشت مذکور علاوه بر ایفای نقش دقیق دیده‌بانی و به جای رادیکال‌ها، نور را بر نقاطی می‌افکند که غفلت اصلاح‌طلبان از ارزش راهبردی را یادآوری می‌کند، ارزش‌های راهبردی که علاوه بر راهکار انسجام‌بخشی و آموزشی، قابلیت وحدت‌یابی هویتی نوینی را برای بازسازی روندها و نظم‌های اجتماعی دو قطبی شده، میسر می‌سازد. نه‌تنها اصلاحات که ایران نیازمند چنین ادبیاتی است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید