جام جهانی ژاپن برای والیبال ایران مثل یک کابوس بود؛ 7شکست در 11بازی. بازی آخر را دیروز بدون هیچ مقاومتی در 3ست(25-18، 25-18، 25- 16) به لهستان باختیم. بعد از بازی سعید معروف، کاپیتان تیم گفت باید این تورنمنت را فراموش کرد و از حالا به فکر انتخابی المپیک بود. ایگور کولاکوویچ، سرمربی تیم ملی هم تأیید کرد که بازیکنانش بهخاطر یک تابستان طولانی و پرفشار خسته بودند.در ایران، بیشتر کارشناسان والیبال، کولاکوویچ را سیبل حملاتشان کردهاند. انتقاد از سرمربی، اگرچه دم دستی بهنظر میرسد اما رایجترین شیوه نقد در والیبال ایران است.شهرام محمودی، اما مثل مجریان و کارشناسان تلویزیونی فکر نمیکند. او که تا همین یکی دو سال پیش عضو تیم ملی بوده، در گفتوگو با همشهری ورزشی، از دلایل ناکامی والیبال ایران میگوید.
بعضیها از تمام شدن جامجهانی خوشحالند. شما انتقاداتی را که به تیم میشود قبول دارید یا فکر میکنید تیم در حد خودش نتیجه گرفته است؟
جام جهانی شرایط خودش را دارد. سنگینترین تورنمنتی است که در والیبال برگزار میشود. در لیگ ملتها هر هفته دو بازی انجام میدهیم اما در جامجهانی 12-11 بازی را پشتسر هم داریم. متأسفانه جامجهانی آخرین تورنمنتی است که در سال برگزار میشود و شرایط را خاصتر میکند. البته باید قبول کنیم که تیم ما خسته هم بود.
این خستگی را خود مربی تیم هم تأیید کرده ولی به او ایراد میگیرند که در همه تورنمنتها از بازیکنان اصلی تیم استفاده کرد.
شاید خیلیها از درون تیم خبر نداشته باشند. تیم اصلی قرار نبود در جام ملتهای آسیا بازی کند. اما تیم در گروه سختی قرار گرفت. ما برای اینکه بتوانیم مجوز حضور در انتخابی المپیک را بگیریم باید از گروهمان صعود میکردیم. مهم بود که بین 8 تیم باشیم. بیشتر بازیکنان که در تیم هستند تقریبا در همه تورنمنتهایی که امسال برگزار شد، بازی کردند واقعا خسته هستند. ابتدای سال هم یک لیست ثابت دادیم و مجاز بودیم که فقط از آن بازیکنان استفاده کنیم. صعود به فینال لیگ ملتها هم شرایط تیم را سختتر کرد. آنها از نظر بدنی تحلیل رفتند.
تیمهای دیگر هم همین شرایط را داشتند. اما آنها در همین جام خوب بازی کردند و مثل ما ضعیف نشان ندادند. در هر تورنمنت هم ترکیب را تغییر میدادند.
به هرحال باید قبول کنیم که آنها حرفهایتر از ما هستند. ما در بعضی از چیزها از آنها عقب هستیم. حدود یک سال است که فدراسیون ما رئیس ندارد. امکاناتمان با امکانات آنها یکی نیست. تیمهای دیگر به قدری بازیکن دارند که میتوانند مدام ترکیب را عوض کنند.
محدودیت لیست 25نفره برای آنها هم بود. در بعضی از تورنمنتها با تیم دوم و حتی در بعضی از بازیها با تیم سوم بازی میکردند.
بله کاملا درست است. اما حقیقت این است که ما چند بازیکن داریم که فعلا جایگزین صد درصد برای آنها نداریم. بازیکنان دوم فاصله دارند و نمیشود روی آنها خیلی حساب کرد. در این حد هستند که کنار بازیکنان اصلی تجربه کسب کنند.
این موضوع را به ضعف سرمربی ربط میدهند.
مربی تیم را هم باید درک کنیم. ما سردرگم هستیم و نمیدانیم از سرمربی تیم و از خود تیم چه میخواهیم. به جوانان بازی میدهد، میگویند چرا اصلیها بازی نکردند و باختیم. به جوانان بازی نمیدهد، میگویند چرا جوانگرایی نمیکند. من قصد دفاع از کادر فنی را ندارم و خوب نتیجه نگرفتیم ولی تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم و باید بدانیم چه میخواهیم.
نداشتن رئیس فدراسیون چقدر در این ضعیف شدن تیم تأثیرگذار بوده؟
خیلی. همین را درنظر بگیرید که تیم 7-6ماه است پاداش نگرفته. بازیکنان هم از نظر فکری و هم از نظر جسمی خستهاند و باید به آنها انگیزه داد، ولی کسی به فکر نیست. فدراسیون نه پاداش لیگ جهانی را به بازیکنان داده و نه پاداشهای دیگری را که فدراسیون جهانی داده.
این پاداش را میگویند برای فدراسیون است نه بازیکنان. در کشورهای دیگر پاداش فدراسیون جهانی را به بازیکنان میدهند؟
صد درصد میدهند. قرار میگذارند یک بخش را بازیکنان بگیرند و یک بخش را فدراسیون.
با وضعیتی که تیم در جامجهانی داشت، خیلیها نگران سهمیه المپیک شدهاند.
باید هم نگران باشند. گرفتن سهمیه المپیک به این راحتی که مردم فکر میکنند، نیست. تیمهای استرالیا، چین و ژاپن در سالی که انتخابی المپیک برگزار میشود، سبک بازیشان متفاوت شده و آمادهتر از همیشه هستند. بازیها هم دورهای برگزار میشود و تیم باید 7 بازی انجام بدهد.
این بازیکنان انگیزهای برای گرفتن سهمیه المپیک دارند؟ و این خستگی تا دیماه از تنشان بیرون میرود؟
بچهها میتوانند. اما رفتن به المپیک مدیریت بهتر و برنامهریزی دقیقتری میخواهد. قبل از هر چیز باید رئیس فدراسیون مشخص شود. بازیکنان هم حمایت مالی میخواهند و هم حمایت روانی.
از جان کولاکوویچ چه میخواهیم؟
در همینه زمینه :