• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
چهار شنبه 24 مهر 1398
کد مطلب : 85682
+
-

سکوت ساز‌ در سوگ صدا

حسین دهلوی، آهنگساز بزرگ ایرانی درگذشت

موسیقی
سکوت ساز‌ در سوگ صدا


ندا انتظامی ـ روزنامه‌نگار

حسین دهلوی تنها 16روز از 92سالگی را تجربه کرد که جسمش توان ادامه زندگی را نیافت و صبح 23مهرماه به‌دلیل بیماری ریوی و آلزایمر درگذشت. خبری تلخ از پایان موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستری که بر گردن موسیقی ایران حق بزرگی دارد.
حسین دهلوی درگذشت و حسرت اجرای اپرای «مانا و مانی» را با خود همراه برد. هرچند که در اواخر عمر خود به یاد نمی‌آورد که این اپرا را به مناسبت سال جهانی کودک (1979) نوشته است؛ اثری که ساخت آن 2سال طول کشید و پس از انقلاب هم به‌دلیل محدودیت استفاده از صدای زن به اجرا درنیامد تا اینکه خرداد 1379به همت یکی از شاگردانش یعنی علی رهبری، موسیقی‌سازی‌ آن با ارکستر فیلارمونیک اسلواکی در براتیسلاوا اجرا و ضبط شده ‌است.
او را بهترین مدیر هنرستان موسیقی ایران می‌دانند که شاگردان بسیاری را تربیت کرده است. به گفته همسرش سوسن اصلانی، نوازنده سنتور و آهنگساز، دهلوی افسردگی داشت و به همین دلیل به بیماری آلزایمر مبتلا شد. اصلانی 2سال پیش در گفت‌وگو با ایسنا، اعلام کرد: «زمانی هم که حال دهلوی بهتر بود از او آنچنان که باید، بهره نبردند. دهلوی به‌دلیل افسردگی آلزایمر گرفت. او قرار بود رهبری ارکستر ملی را بر عهده بگیرد اما این قول‌ها در حد حرف بود و انجام نشد که برای او ضربه بدی بود. بعدها او دیگر به‌دلیل کسالتش نتوانست اثری بسازد.»
حسین دهلوی 7مهر سال 1306در خانواده‌ای هنری متولد شد. پدرش معزالدین دهلوی از شاگردان علی‌اکبر شهنازی بود و مادرش مشوق او برای یادگیری ساز ویولن. او زیرنظر پدر و ابوالحسن صبا موسیقی را فراگرفت و سپس به هنرستان موسیقی رفت. حسین ناصحی از دیگر اساتید او بود که نزد او هارمونی و کنترپوان و اصول آهنگسازی را فرا گرفت.
دهلوی در سال ۱۳۳۹ از هنرستان عالی موسیقی در رشته آهنگسازی فارغ‌التحصیل شد. او در دوره هنرستان با همکاری ابوالحسن صبا ارکستر شماره یک هنرهای زیبا را راه‌اندازی و تعدادی از آثار صبا را برای ارکستر تنظیم کرد. پس از درگذشت استاد صبا در سال ۱۳۳۶ او رهبری این ارکستر که بعدا ارکستر صبا نامیده شد را  برعهده گرفت و از زمان گشایش تلویزیون ایران در سال ۱۳۳۷ به‌صورت هفتگی در تلویزیون به اجرای برنامه پرداخت.
پرونده هنری او سرشار از کارهای جدید و تأثیر‌گذار در حوزه موسیقی است؛ ریاست هنرستان موسیقی ملی (1350- 1341)، سفر دو ساله مطالعاتی به آلمان و اتریش (1350)، نوشتن کتاب «پیوند شعر و موسیقی آوازی» که حاصل بیش از ۴۰ سال تجربه او در تلفیق موسیقی با شعر است و جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، بخشی از جوایز اوست. او پایه‌گذار ارکستر مضرابی با همکاری ۶۶ نفر از نوازندگان سازهای مضرابی ایرانی است که در سال ۱۳۷۲ روی صحنه رفت.
از او آثار متعددی به جا مانده است که می‌توان به «گفت‌وگوی دل»، «فروغ عشق»، «به یاد صبا» برگرفته از قطعه «به یاد گذشته»، «چهار مضراب برای ویولن و ارکستر»، «نغمه ترک»، «اپرای بیژن و منیژه»، «دوئو سنتور در سه‌گاه»، «شورآفرین در شور برای ارکستر»، «چهارنوازی مضرابی در اصفهان»، «سوئیت بیژن و منیژه برای ارکستر زهی»، «بیژن و منیژه برای ارکستر سمفونیک»، «سرباز برای آواز گروهی و ارکستر» اشاره کرد. حسین دهلوی در سال 1382به‌عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب شد.



                       

                   




یاد
او موسیقی را در اوج می‌خواست
داوود گنجه‌ای ـ نوازنده و عضو شورای‌عالی خانه موسیقی ایران





استاد حسین دهلوی، یکی از اثرگذارترین موسیقیدانان معاصر و از افتخارات موسیقی ایران است. او در مقام معلم، یک استاد شایسته به تمام معنا بود و شاگردانی که تربیت کرد از نظر اخلاقی و حرفه‌ای نمونه بودند و در موسیقی ایرانی درخشیدند.
مشخصا به علی رهبری اشاره می‌کنم که مدیون حسین دهلوی است. از 12سالگی که به هنرستان موسیقی رفت زیرنظر او یادگیری را فراگرفت، دهلوی دست او را گرفت و قدم به قدم او را به جلو برد و به اوج رساند. امروز که این خبر تلخ را شنیدم با علی رهبری در وین تماس گرفتم و او از این خبر بسیار متأسف بود.
زمانی که مدیر هنرستان موسیقی بود، هنرستان موسیقی در اوج و جدی‌‌ترین زمان خودش قرار داشت. او شاگردان زیادی را تربیت کرد؛ از هوشنگ کامکار، داریوش طلایی و حسین علیزاده می‌توانم نام ببرم که در موسیقی ایران درخشیدند. زمانی که معلم علم، سواد و مهر داشته باشد و برای شاگردان خود دلسوز باشد، همچون شاگردانی پرورش می‌دهد. البته شاگردانی که او تربیت کرد، بسیار هستند و من تنها این هنرمندان را نام بردم.
زنده‌یاد دهلوی موسیقی ایرانی را به خوبی می‌شناخت اما علاقه‌اش بیشتر به موسیقی کلاسیک بود. بسیار می‌دانست اما با تمام دانش و علمی که داشت، همواره طلبه بود و ادعای استادی نداشت. تمام لحظات عمرش در حال یادگیری بود. تمام زندگی او موسیقی بود. یادم هست در زمان بمباران تهران که همه تهران را ترک کرده بودند، او نگران پارتیتورهایش بود و به موسیقی به‌عنوان یک هنر والا فکر می‌کرد و عشق می‌ورزید. هرگز با هنرش کاسبی نکرد و هنرش را نفروخت.
او محققی دقیق، رهبر ارکستری مسلط، معلمی دلسوز، هنرمندی وقت‌شناس و منضبط بود. در زندگی شخصی‌اش هم انسانی وارسته و سلامت بود؛ به‌عبارت دیگر «آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری».
همواره نگران موسیقی و شرایط آن در کشور بود. توصیه‌اش به شاگردانش و دیگران این بود یا کاری را که می‌کنید درست انجام بدهید یا اصلا انجامش ندهید. همیشه معتقد بود که این شرایط موسیقی شایسته موسیقی ایران نیست؛ چراکه معتقد بود استعداد شاگردان و هنرمندان ایرانی بیش از اینهاست و متأسفانه موسیقی کشور به‌دست افرادی افتاده که بدون پشتوانه یک‌شبه رشد کرده‌اند.
حسین دهلوی، یکی از مؤسسان و پایه‌گذاران خانه موسیقی بود و دوست داشت همه کارها اصولی و علمی باشد؛ به همین دلیل بسیار جدی بود و صریح صحبت می‌کرد. او خیلی شفاف نقد می‌کرد؛ بدون اینکه ذره‌ای حب و بغض در سخنانش باشد و دلسوز بود.
این ضایعه بزرگی است که مردی همچون حسین دهلوی دیگر در بین ما نیست؛ چراکه با رفتن او شاید هرگز کسی پیدا نشود که مانند او باشد؛ آن هم در این شرایطی که به موسیقی اینقدر بی‌مهری می‌شود. متأسفانه او در این اواخر بیمار شد و این موضوع ضایعه‌ای بزرگ برای موسیقی بود. جا دارد از خانم سوسن اصلانی که پروانه‌وار به مراقبت از همسرش پرداخت، تشکر کنم.




 

این خبر را به اشتراک بگذارید