تداوم تخریب منابع طبیعی
یوسف حسینعلیزاده _ کارشناس جنگل
خبر تخریب سالانه 200هزار هکتار، معادل 2میلیـــــارد مترمــربــع از عرصههای منابع طبیعی کشور از سوی رئیس سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، کمتر شنونده و خوانندهای را شوکه کرد. وضع ظاهری منابع طبیعی تجدیدشونده گویای حقایقی است که نسل به نسل انتقال یافته و همچون گلوله برف آنچنان بزرگ شده که رقمی کردن بعضی از آنها از عهده کارشناسی خارج است.
عدد اعلامشده مربوط به جنگلها و مراتع است، چون بخش بیابان زوالیافته نیازی به اعلام حجم تخریب ندارد، مگر اینکه گفته شود سالانه 200هزار هکتار به بیابانزایی در کشور افزوده میشود. برای درک بزرگی این عدد نیازمند یادآوری این نظریه کارشناسی هستیم که ارزش هر هکتار زمین جنگلی 11برابر و زمین مرتعی 3برابر زمینهای کشاورزی مناطق همجوار است. آن موقع با یک حساب و کتاب سرانگشتی خواهیم دید چگونه حتی بزرگترین اعداد اختلاسی ظالمانه مطرح در کشور در برابر این آمار رنگ میبازند. البته با این تفاوت که خیلی از اعداد اختلاسی با مقداری پیگیری، قابل بازگشت و جبران هستند، درصورتی که خسارت ارزش غیرتجاری منابع طبیعی قابل محاسبه و جبران نیست؛ همچنان که دانشمندان از عهده برآورد خسارت تخریب یک بذر بلوط در چرخه طبیعت عاجز هستند. خبر تخریب سالانه 200هزار هکتار از عرصههای طبیعی از چند نظر دارای اهمیت است. اول اینکه گواهی میدهند منابع طبیعی کشور همچون یک قرن گذشته در مدار تخریب قرار دارد. دوم اینکه حتی اگر 10درصد این عدد مربوط به جنگلهای شمال کشور باشد، این خبر تأییدی جدی بر صحت نتایج عکسبرداری هوایی سالهای44-1343 از جنگلهای هیرکانی است که مساحت آن را 3میلیون و 400هزار هکتار اعلام کرد. اگر غیر از این بود مساحت جنگلهای شمال بعد از 55سال به عدد حدودا یکمیلیون و 900هزار هکتار نمیرسید. لذا کاهش 56درصد مساحت جنگلهای هیرکانی یک واقعیت تلخ است.
به استناد آثار تاریخی و جغرافیایی برجایمانده از گذشتههای دور، سرزمین ایران از مناطق سرسبز جهان بود که متأسفانه در مقایسه با وضعیت کنونی شگفتآور است. مهندس کریم ساعی، جنگلشناس معروف ایرانی، سطح جنگلهای ایران را در گذشته بیش از 30میلیون هکتار میدانست و هانس بوبک دانشمند و جغرافیدان معروف آلمانی که البته تهیهکننده نقشه پوشش گیاهان طبیعی ایران نیز بود، مساحت جنگلهای ایران را در هزار سال قبل 80میلیون هکتار برآورد کرد.
به هر حال امروز وارث حدودا 14میلیون هکتار جنگل هستیم. متأسفانه همین مقدار باقیمانده بیش از کاهش در سطح با کاهش کیفی خارج از کنترل درگیر است. در جنگلهای زاگرس اکثر پایههای جوان تا کهنسال گونه درختی «بنه» مشهور به «پسته وحشی» در اثر بهرهبرداری بیرویه و غیراصولی سقز، در معرض آفات، بیماریهای قارچی و ضعف بیولوژیک قرار گرفتهاند. جنگلهای زاگرس با پدیده کاهش زادآوری روبهرو هستند که بهتنهایی یک تخریب کیفی کامل است. جنگلی که شرایط محیطی لازم به زادآوری را از دست داده باشد، محکوم به فناست. به همینخاطر است که تنها سیاهی جنگل، کارشناسان را قانع نمیکند.
با این وصف برای حفظ آخرین باقیماندههای منابع طبیعی کشور، اجرای فرامین آمایش سرزمین، ارتقای فرهنگ بومزیستی مردم، کاهش وابستگی مستقیم معیشت جنگلنشینان به جنگل، تقویت نیروی انسانی، مالی، لجستیک دستگاههای متولی منابع طبیعی و محیطزیست کشور، رهایی جنگلها از دام و متعادلسازی حضور دام در مراتع، رعایت مقررات محیطزیستی در اجرای طرحهای بزرگ ملی و منطقهای، اجرای ایده کشت فراسرزمینی بهخصوص در زمینه تولید چوب و واردات چوب خام و فرآوردههای چوبی خام، جلوگیری از تغییر و تبدیل اراضی جنگلی و مرتعی میتوانند راهکاری برای جلوگیری از نابودی این منابع بدون جایگزین باشند.