• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
چهار شنبه 24 مهر 1398
کد مطلب : 85610
+
-

رسم شیدایی

خبرنگار همشهری از مرز مهران و حال و هوای زائران حسینی گزارش می دهد

گزارش
رسم شیدایی


صادق خسروی علیا ـ خبرنگار

فاصله‌ها شکسته و مرز مهران حال و هوای حرم دارد. انگار حرم همین‌جاست. هر زائری که می‌آید بوی کربلا را به مشام می‌رساند. مهران شهری است مرزی. شهری که فرسنگ‌ها با آبادی‌ها و سرسبزی‌ها فاصله دارد؛ سکونتگاهی در میان بیابانی بی‌آب و علف. صحرایش این روزها هنوز داغ است. آفتاب بی‌رحمی دارد. در چهره مردمانش ردی از تابش سوزان باقی مانده و شیارهایی از محرومیت و تنگناها و مشقت‌های مرزنشینی. تا همین چند سال پیش کمتر کسی مهران را می‌شناخت. اما حالا اسمش بر سر زبان‌ها افتاده. هر چند شهر در روزهای دیگر سال خاموش است اما این روزها به قول مشدحسن؛ «محشر کبری است».  مشدی وقتی می‌گوید «محشر کبری» چشمانش برق می‌زند و خوشحال است که راه کربلا به روی عاشقان حسینی باز شده و این دیار دورافتاده معبر زوار است. پیرمرد لب مرز روبه‌روی موکب ثارالله(ع) روی صندلی ایستاده و زائران را از زیر قرآن رد می‌کند؛«نایب الزیاره باشین. التماس دعا. بین‌الحرمین ما‌رو یاد کنین...». چشمانش پر می‌شود و جملاتش را تکرار می‌کند. حاج‌میثم موکب‌دار می‌گوید مشد حسن دیروز از کربلا آمده! «عطش زائر امام حسین(ع) به زیارت مث خون اون بزرگواره که هیچ وقت خشک نمی‌شه. این عطش با زیارت تبدیل می‌شه به آتش عشق. مشدی هم مث ما مث کرور کرور زائری که از عراق می‌یان و هنوز عرق‌شون خشک نشده دلتنگ آقا می‌شن، دلتنگه».
مشدی دغدغه دیگری هم دارد؛ «شاید زیارت من قبول نباشه اومدم به زوار سفارش کنم تا نایب‌الزیاره باشن».





کبوتران مرز
تا خط مرزی حدودا ۵ کیلومتر فاصله هست. در غرب مهران جاده‌ای از میان صحرای داغ می‌گذرد و به کشور عراق می‌رسد. چشم‌ها حریف سیل جمعیت زائران نیست. دو طرف این جاده مملو از موکب و خادمان حسینی است. پیاده‌روی اربعین از همین‌جا آغاز شده و سایه‌های پرچم‌های سرخ، آفتاب را تسلیم می‌کند. امسال در مهران رسم عجیبی باب شده؛ برخی از زائران بعد از زیارت به خانه نمی‌روند! می‌مانند تا به دیگر رهروان دیار عشق خدمت کنند. مثل حاج‌کرامت و همسرش گلابتون خانم. این زوج میانسال کبوترهای عاشق موکب خراسان شمالی هستند. سر شبی حاج‌کرامت استکان کمر باریک و نعلبکی را با وسواس شست. بعد از سماوربزرگ موکب که تازه خودش زحمتش را کشیده بود چای ریخت.گلابتون خیره بود به آبی تیره آسمان که با سیاهی شب سر جنگ داشت. همینطور که محو زیبایی آسمان صحرا بود تسبیح می‌انداخت و ذکر می‌گفت: «سبحان‌الله، سبحان‌الله و...» حاج کرامت آمد و با چای دبش و قند پهلویش؛ «بیا عزیزم.تازه دمه خستگی‌رو درمیاره». از شرم اطرافیان نگاه عاشقانه‌اش را دزدید. چای را گذاشت و رفت پشت سماور. نگاه‌های پر مهر گلابتون او را تعقیب می‌کرد. این عاشقانه از نگاه زنان موکب پنهان نماند و زود آمدند سراغ گلابتون و سر به سرش گذاشتند. گلابتون می‌گوید:«عراق شلوغه،کربلا و نجف جای سوزن انداختن نیست. من و همسرم نیت کرده بودیم تا روز اربعین کربلا بمونیم. اما از ستاد اربعین پیامک اومد برای اینکه باقی مردم هم بتونن زیارت کنن عراق رو ترک کنید. به‌خاطر بقیه برگشتیم. تو راه فقط گریه کردم.مرز رو که رد کردیم دل‌مون آتیش گرفت. هر دومون از پا افتادیم. نای رفتن نداشتیم.به حاج کرامت گفتم من خانه نمیام. حاجی خودش هم دلش به رفتن نبود.آخرش تصمیم گرفتیم اینجا بمونیم. حالا۴ روزه تو موکب خراسان شمالی خدمت می‌کنیم. حاجی پای سماوره و من تو آشپزخونه مشغولم. نمی‌دونید خدمت به زائر چه حس خوبی داره. واقعا انگار هنوز کربلاییم و در جوار امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل‌العباس(ع)».

التیام
میان اندود دود اسپند، ۳ کودک پشت گیت‌های مرزی ذوق رفتن دارند. زهرا از همه بزرگ‌تر است دختربچه ۵‌سا‌له‌ای که چادرش زیر نور می‌درخشد. مادرش قربان صدقه‌اش می‌رود و پدر در گوشش می‌خواند؛ «دیدی سر قولم بودم». خانواده محمدی از سرپل‌ذهاب می‌آیند؛ شهری که هنوز بعد از 2سال زخم زلزله بر پیشانی دارد. می‌پرسم خانه‌تان درست شد!؟ آقای محمدی می‌گوید: «درست میشه ایشالله».
آنها به‌خاطر مشکلاتی تا به حال به کربلا نرفته‌اند. مادر زهرا می‌گوید: «راستش امسال هم برنامه‌ای برای رفتن نداشتیم اما زهرا سر زبانش افتاده بود که اربعین باید به زیارت برویم. اولش جدی نگرفتیم، وقتی اصرار کرد هوای زیارت به سرمان زد حالا واقعا تاب ایستادن در اینجا پشت گیت را ندارم فقط می‌خواهم هر چه زودتر خودم را به تربت پاک امام برسانم».
اینجا کودکان یک پای جدی ماجرایند. خیلی‌های‌شان وزنه ایجاد انگیزه برای زیارت در خانواده‌ها هستند. مثل زکریای ۸ ساله که به پدرش‌گفته اگر امسال اربعین زیارت نروند هیچ هدیه‌ای از پدر و مادرش قبول نخواهد کرد. خانواده میرزایی از کرمان آمده‌اند. مادر زکریا می‌گوید:«هر کسی به واسطه شخصی یا چیزی طلبیده می‌شود امسال خانواده ما به‌واسطه زکریا طلبیده شد».





رسم برادری
فرهاد در پستوی موکب عاشقان ابوالفضل روستای میشخاص حالش دگرگون شده.چشمانش بارانی است و نگاهش غصه‌های گذشته را واکاوی می‌کند. او جوان ۱8-۱7 ساله‌ای است که می گوید نه مسجدی بوده و نه هیئتی. هر چه او از این وادی‌ها دور بوده اما فرشاد- برادر بزرگ‌ترش- سال‌ها در این موکب در مرز مهران خادم زائران است. الان فرشاد نیست و فرهاد به جای او آمده تا جای خالی برادر را پر کند. غلامعلی، موکب‌دار می‌گوید:« فرشاد جوان باخدا و مومنی بود. این موکب را او می‌گرداند. اما عمرش به دنیا نبود. 2‌ماه پیش در سدی که اطراف روستا بود غرق شد. حالا فرهاد آمده تا جای خالی برادر را پر کند. او از همه بیشتر کار می‌کند، کمتر می‌خوابد و موقع استراحت گوشه‌ای خلوت می‌کند و اشک می‌ریزد».
فرهاد به نیت برادر آمده خودش می‌گوید ته دلش رضا نبوده و اعتقاد چندانی نداشته؛ «تو دنیا هر کسی یه جور حالش خوب می‌شود من احساس می‌کردم آن راهی که می‌روم درست است و تنها با آن روش می‌توانم حال خوبی داشته باشم. به همین‌خاطر با اکراه به اینجا آمدم. راستش دلی نیامدم اما در این چند روزه متوجه شدم راهی که می‌رفتم اصلا حالم را خوب نمی‌کرده اینجا حالم خوب است. فقط از این ناراحتم که فرشاد وقتی در این دنیا بود هر چه کرد من یک لحظه هم حاضر نشدم دل به دلش بدهم. حالا رفته و کار ناتمام را با رفتنش تمام کرد».





مرامنامه
یک مرامنانه نانوشته در نقطه صفر مرزی مهران وجود دارد. اینکه عده‌ای خودشان را وقف دیگران کنند؛ عاشقانی که از دیدار معشوق خود را محروم کرده و به جای آن تلاش می‌کنند تا دیگرانی را که نمی‌شناسند به دیار عشق برسند. این افراد از کیلومترها و فرسنگ‌ها دورتر می‌آیند و اعتقاد دارند ثواب خدمت به زائر اربعین بیشتر از زیارت در این ایام است. جالب اینجاست که از هر قشر، طبقه و حتی ملیتی با این طرز تفکر در مرز مهران در حال خدمت هستند. دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، کشاورزان روستایی، فرهنگیان، زنان خانه‌دار و حتی بچه‌های لشکر فاطمیون افغانستان و موکب ابوالفضل(ع) که برخی از آنها دانشجویان پاکستانی هستند و همگی با اندیشه و اعتقاد خدمت آمده اند. بچه‌های دانشگاه شریف در موکب‌ها آفتابی نمی‌شوند، آنها در پشت صحنه در حال تدارکات اند. در حال بوجاری نخودها هستند و عده‌ای گوجه‌ها را خرد می‌کنند. می‌گویند شام امشب فلافل است. یکی از آنها که خوش سر و زبان است می‌گوید؛ «همینطوری نمی‌توان رفت زیارت باید اول رسم عاشقی بلد باشی ما آمده‌ایم که اول بیاموزیم بعد اگر قابل بودیم برویم پابوس آقا».







مکث
مشکل اسکان زائران


کربلایی‌ها وقتی از گیت وارد کشور می‌شوند، دلشان در خاک عراق است. به‌خصوص امسال که برنامه‌ خیلی از زائران به اجبار تغییر پیدا کرده. آنها انتقاد نمی‌کنند و اعتراضی هم ندارند، می‌گویند زائر حسین عاشق دلباخته‌ای است که برای دیدار یار، هر سختی و مشقتی را باید به جان بخرد. اما گلایه دارند از شلوغی و ضعف خدمات‌رسانی در برخی نقاط؛ «الان حال همه ما خوب است. شوق زیارت هر سختی را به آسانی تبدیل می‌کند. اما امسال برخی ناهماهنگی‌ها وجود داشت. آب آشامیدنی نبود. ماشین برای جابه‌جایی در خاک عراق نبود. نرخ کرایه‌ها به طرز عجیبی بالا رفته و... .»
زائر دیگری می‌گوید:«شرایط سختی در کربلا و نجف حاکم بود سیل جمعیت باعث کمبود آب و غذا و همچنین جای خواب و اسکان شد. جوان‌تر‌ها تاب و طاقت دارند و می‌توانند در صف‌های طولانی موکب‌ها برای غذا بیاستند  یا در حاشیه پیاده‌رو‌ها بخوابند اما سالخورده‌ها نمی‌توانند. متأسفانه خیابان‌های نجف و کربلا امسال پر از زائرانی است که جای اسکان ندارند».
برخی از زائران از ترافیک در مسیر کرمانشاه به مهران گلایه می‌کنند؛ «چند روز شاهد ترافیک سنگین در محور مهران به ایلام و ایلام به کرمانشاه بودیم. متأسفانه زیرساخت‌ها جوابگوی این جمعیت میلیونی نیست. جاده و مسیر، پر پیچ و خم و شلوغ است با یک تصادف ساعت‌ها ترافیک ایجاد می‌شود. ۴ روز پیش که آمدیم ۷‌ساعت در مسیر ایلام به مهران ماندیم. جاده قفل شد به حدی که ماشین‌ها را خاموش کردیم. مسیری که یک ساعته می‌توان آن را پیمود ۸ تا ۹ ساعت طول کشید. در ساعاتی که متأسفانه اوج گرما هم بود همه تشنه در جاده مانده بودند».
خبر دیگری که برخی از زائران اربعین دارند این است که امسال برخلاف سال گذشته می‌توان با ریال هم به عراق سفر کرد.«دینار به کارمان نیامد همان ریال خودمان را می‌پذیرفتند در حالی که سال گذشته فقط دلار و دینار قبول می‌کردند».

دلدادگی با زبان اشاره
  فاطمه پاک‌سرشت:  اینجا اشک‌ها عزاداری می‌کنند نه صداها؟! اینجا بی‌واسطه مدیحه‌سرایی و روضه‌خوانی نمی‌کنند و مداح و روضه‌خوان با زبان اشاره، ارتباط برقرار می‌کند ولی سیم دل آنها انگار مستقیم به خدا وصل شده و من اینجا هستم در موکب عمود 1434. تا حالا بارها به مراسم عزاداری و روضه رفته‌ام اما هیچ وقت اینگونه منقلب نشده‌ام، اشک‌هایم مهلت نمی‌دهند که بتوانم قاب صورتشان را خوب ببینم. با هر «یا حسینی» که می‌گویند با آنکه تنها حرکات دست و لب‌هایشان را می‌بینم، اما انگاری که من هم به دل آنها چسبیده‌ام و به خدا نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوم. عمود1434 تا ابد شماره‌اش با من خواهد ماند. فکر می‌کنم خدا دستم را گرفته و مرا آورده درست همین جا کنار بچه‌های ناشنوا و کم شنوا.
و حالا من اینجا هستم در موکب حاج‌آقا نوری در عمود1434، او چند سالی است که موکبش را در اختیار کاروان ناشنوایان قرار داده و به آنها اسکان می‌دهد. اینجا محل اسکان زائران ناشنواست که عزاداری می‌کنند. همه بچه‌ها برای گوش دادن به روضه و مداحی در طبقه بالای موکب جمع شده‌اند. حجت‌الاسلام فراهانی وقتی همه می‌آیند با دست زدن و بعد با اشاره به چشمانش به همه اعلام می‌کند که به من توجه کنید.
- فردا ساعت 3بعدازظهر قراره بریم موکب ناشنوایان عراقی برای کمک. سعی کنید اگر می‌توانید بیایید.
همه با دقت به حرکات دست و لب‌های حاج‌آقا فراهانی نگاه می‌کنند و من هم گوشه‌ای دنج گیر آورده‌ام، اینجا همان جایی است که خدا به من فرصت داد تا خودم را پیدا کنم. مداحی که شروع می‌شود، مداح کلمات را شمرده شمرده می‌گوید و حاج‌آقا فراهانی آنها را با ایما و اشاره بیان می‌کند و همه بچه‌ها غرق گریه می‌شوند، نکته جالب این است که همه سراپا گوش هستند و حتی وقتی واعظ سؤالی می‌پرسد همه تلاش می‌کنند جواب بدهند. مؤسسه مهرورزان ناشنوایان ایران 7 سالی است که افراد ناشنوا، کم‌شنوا و نابینا را برای زیارت به کربلا می‌آورد.
گر سوخته دل نی‌ای زما دور که ما / آتش به دلی زنیم کو سوخته نیست



امنیت زائران اربعین تامین شده است

با نزدیک شدن به روز اربعین حسینی هر ساعت به تعداد زائرانی که قصد عبور از مرزهای کشور و رسیدن به کربلای معلا را دارند، افزوده می‌شود. براساس آخرین آمار سازمان حج و زیارت ۳میلیون و ۲۶۰هزار نفر مشتاق زیارت امام‌حسین(ع) برای شرکت در مراسم پیاده روی اربعین در سامانه سماح ثبت نام کرده‌اند و هم‌اکنون حدود یک میلیون و ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار زائر ایرانی در پیاده روی اربعین حضور دارند.
به‌گزارش ایسنا، سردار محمد شرفی، رئیس پلیس پیشگیری ناجا، با اشاره به تمهیدات این پلیس برای برگزاری راهپیمایی اربعین حسینی اظهار کرد: همزمان با آغاز این مراسم معنوی و عظیم، نیروهای پلیس پیشگیری 2ماموریت راهبردی؛ کنترل جمعیت از مبدا تا مقصد (پایانه‌ها) و تامین امنیت زوار در محورهای مواصلاتی و منتهی به مرزهای چهارگانه مهران، شلمچه، چذابه و خسروی و مسیر تردد را دنبال و اجرایی می‌کنند. وی با اشاره به اینکه امنیت زائران تامین شده است، افزود: ۸۸۰۰نیرو از مجموعه پلیس پیشگیری برای ماموریت اربعین در آماده باش کامل و مستقر در مرزهای چهارگانه و مسیر تردد زوار هستند. علاوه بر این ۶۰۰نیرو از یگان امداد در کنار نیروهایی از مراکز آموزشی و دانشگاهی پلیس پیشگیری ناجا به‌عنوان نیروی کمکی به استان‌های هدف (خوزستان، ایلام و کرمانشاه) اعزام شدند. سردار شرفی اضافه کرد: ۸۰ایستگاه بازرسی شامل؛ ۳۵ایستگاه ثابت و ۴۸ایستگاه موقت در محورهای مواصلاتی اصلی و فرعی در راستای تامین نظم و امنیت زوار اربعین فعال شده است، علاوه بر این ۱۶۰۰واحد گشت انتظامی (خودرویی و موتوری) به‌صورت شبانه‌روزی در مسیر تردد زوار، توقفگاه‌ها، محل برپایی موکب‌ها و.. حضور دارند و فعالیت نیروهای این پلیس مربوط به زمان رفت و اعزام به عراق نیست و فعالیت‌شان تا زمان بازگشت آخرین زائر به کشور ادامه دارد. او در بخش دیگری از سخنان خود در توصیه به زوار اربعین خاطرنشان کرد: زائران در طول سفر (رفت و بازگشت) مراقب مدارک هویتی خود باشند و از پذیرش بسته‌های امانتی از افراد نا شناس جدا خودداری کنند.
همچنین سرهنگ نادر رحمانی در گفت‌وگو با مهر با اشاره به آخرین وضعیت راه‌های منتهی به مرزهای مهران، شلمچه، چذابه و خسروی گفت: شاهد ترافیک نیمه سنگین در محورهای ایلام- مهران و بالعکس، محدوده تونل راه کربلا، مهران - صالح‌آباد محدوده‌های کنجانچم، روستای گلان، صالح‌آباد - ایلام محدوده راهی مابره، ایلام - سرابله و بالعکس محدوده تونل آزادی، سرابله - شباب، سه‌راهی شباب - حمیل هستیم. همچنین در محور قصر شیرین، پایانه مرزی خسروی شاهد تردد پرحجم وسایل نقلیه هستیم که البته تردد در این محور روان است. او همچنین گفت: در محور خرمشهر - پایانه مرزی شلمچه و بالعکس، ترافیک سنگین گزارش شده و همچنین در محور اهواز - بستان به پایانه مرزی چذابه شاهد تردد پرحجم هستیم.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :