جایی برای نمایش اندیشهها
نمایشگاه گروهی نقاشی «مثل طبیعت است که تکرار میشود» در مشهد برگزار شد
نمایشگاه گروهی نقاشی «مثل طبیعت است که تکرار میشود» با نمایشگاهگردانی «علیرضا علیزاده» و با حضور هنرمندانی چون محمد ابوترابی، احسان احمدی، احمد پژمان، رضا خلیلی، علی سیدانی، علی سیران، غلامحسین سهرابی، طاهر موسوی، علیرضا طباطبایی، نوید ظفرعلیزاده، علیرضا علیزاده، جواد فتحعلیزاده، اصغر کفشچیان مقدم، حسین مولویان، علیرضا میرمصطفایی، مینو نصیرزاده و علیرضا نیکزاده در نگارخانه عسل برگزار شد. به گزارش خبرگزاری رضوی، در این نمایشگاه آثار خلاقانهای در سبکهای انتزاعی و طبیعتگرایانه با تکنیک آبرنگ، مدادرنگی و رنگ روغن به نمایش گذاشته شد.
مکاشفات هنرمند
علیرضا علیزاده عضو موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر، مدرس رسمی سازمان آموزش فنی و حرفهای خراسان رضوی، عضو انجمن بینالمللی آبرنگ (IWS) و عضو انجمن تجسمی استان خراسان رضوی است. او درباره نقاشی از طبیعت میگوید: نگاه به طبیعت را شاید ابتدا باید در نقاشی دیوار غارها جستوجو کرد. اگر در طول تاریخ هنر نگاهی بیندازیم، پی میبریم که اکثرا به عنوان پسزمینه آثار بودند و کمتر به چشم یک اثر کامل به آن میاندیشیدند. از طرفی، هنرمندان همیشه جذب زیباییها و اسرار طبیعت بوده و هستند و بعضا به دلیل ارضای نیاز درونی خود و کشف خودشناسی و خودآگاهی به آن گرایش دارند. او درباره آثار هنرمندان حاضر در نمایشگاه ادامه میدهد: از آنجا که طبیعت، منشأ حیات است، بهترین مربی ما نیز است و تنها باید در آن به دنبال پاسخ بود و همانطور که در این نمایشگاه میبینید هر یک با نگاه خود از طبیعت یاری جسته و مکاشفات خود را به شیوه شخصی به نمایش گذاشتهاند.
نگاهی نو
«احمد پژمان» یکی از استادان و شرکتکنندگان در نمایشگاه میگوید: تفاوتی که این نمایشگاه با نمایشگاههای دیگر دارد، این است که نمایشگاهی گروهی است که نگاه مدرنی دارد. نسبت به دیگر نمایشگاهها هنرمندانی که در آن شرکت کردهاند، همه به دور از حواشی و سلیقههای عمومی، کار خودشان را ارائه دادهاند. آنها نگاه مدرنی داشتهاند و با شرکت در این نمایشگاه، ریسک بالایی کردهاند. اغلب آنها اساتید خوب هنرهای تجسمی مشهد هستند و من هم افتخار داشتهام که در خدمتشان باشم.
او ادامه میدهد: ما مخاطب عام و مخاطب خاص داریم و هدف ما این است که مخاطب عام را به مخاطب خاص نزدیک کنیم و نگاه هنریاش را بسط دهیم تا او متوجه نگاه دیگری شود و هنر متعالی و ارزشمند را بفهمد و لازمهاش هم این است که هنرمندان نمایشگاه بگذارند و نگاه جدید و خلاقانه داشته باشند تا سطح سلیقه مردم را رشد دهند. این نمایشگاهها آنقدر باید تکرار شود که کمکم مردم بر دیوارهای خانهشان کارهای هنری ببینند. البته بد نیست و اشکالی ندارد که یکسری کارهای بازاری و عامهپسند هم باشد ولی مردم باید به این آگاهی برسند که این کار هنری است و چه بهایی دارد.
مردم باید به این آگاهی برسند که چه هنری ارزشمند است و بچههایشان را به سمتی که درست است، سوق دهند و به این هنر تشویق کنند و اگر در خانوادهای فردی بخواهد سراغ نقاشی برود و بخواهند برایش استاد انتخاب کنند، بدانند که کدام استاد اصلح است تا او را انتخاب کنند. این خیلی مهم است که نقاشهای بسیاری اسم و رسم دارند، ولی آکادمیک کار نکردهاند و آموزش آکادمیک نمیدهند و شما اگر یک هنرجوی مستعد را نزد اینها بفرستید، مسیر زندگیاش عوض میشود. ما در مشهد اساتید بسیار خوبی داریم و با اینکه متخصص و صاحبنام هستند و تحصیلات خارج از کشور دارند، مهجورند. پژمان میگوید: ما باید در مشهد انجمن هنرهای تجسمی داشته باشیم، این هنرمندان را مثل نخ تسبیح به هم متصل کنیم و به میدان بیاوریم و فضا و بستری ایجاد کنیم که هنرمندان با هم همدلی را داشته باشند. البته خیلی مهم است که چه کسی این انجمن را رهبری کند که بتواند آن وفاق و همدلی را بین هنرمندان ایجاد کند تا همه با هم اتحاد داشته باشند.
حیات در تداوم
«رضا خلیلی» یکی دیگر از اساتید هنرهای تجسمی شرکتکننده در این نمایشگاه گروهی میگوید: بیش از 25 سال است که کار حرفهای نقاشی را دنبال میکنم. نمایشگاههای مختلفی در داخل و خارج از کشور داشتهام. این آخرین نمایشگاه گروهی است که با زحمت آقای علیزاده برگزار شده است. با دقت در اسامی شرکتکنندگان در این نمایشگاه میتوان گفت همه اینها از تکنیک، گذشته و به یک نگاه رسیدهاند. ما وقتی میخواهیم به یک مخاطب خاص آموزش دهیم، ممکن است خیلی مواقع با آنها تئوریک صحبت کنیم و یا به صورت آکادمیک به آنها آموزش دهیم.
گاهی همۀ این حرفها در یک نمایشگاه مصداق پیدا میکند و میتواند ایدهای باشد برای هنرجوها و خیلی از کسانی که ممکن است در مسیر هنر درست قرار بگیرند تا تنوع نگاهها را ببینند. او ادامه میدهد: حیات هر چیزی در تداوم است. در این رویداد، چند هنرمند برجسته خراسانی هستند یکجا جمع شده و تفکرشان را به نمایش گذاشتهاند. اینجا نمایش آثار نیست، نمایش اندیشههاست. خلیلی میگوید: فضای کنونی جریانات هنری، سمتوسوی خاصی پیدا کرده و شاید خلأ آن الان حس میشود.
این نمایشگاه، به دور از همه این جنجالها، نمایشگاه خوبی بود. هم متولی نمایشگاه و هم کسانی که اثری از خود ارائه دادند، به جریانی که در جامعه در حال گذار است، مثل جریانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی هنری نگاه نکردند. آنها نمایشگاه را به خاطر خود نمایشگاه برگزار کردهاند و هماهنگی و انسجامی داشتهاند که بسیار خوب است. او درباره خلق اثر بدون توجه به مرزهای زمانی و مکانی میگوید: درست است که هنر نقاشی یک هنر انفرادی است، ولی هر فرد هنرمند میتواند با نگاهش جامعه را تغییر دهد و مسیر را برای دیگر افراد جامعه باز بکند.
امروزه محدودیت جغرافیایی و محدودیت مکانی باعث نمیشود که ما در یک مکان محصور بمانیم یا محدود باشیم؛ فضای مجازی و ارتباطاتی که در دنیا هست میتواند ما را به خارج از اینجا و به همه دنیا پیوند دهد. امروز محل سکونت و محل خلق اثر ممکن است مشهد باشد؛ اما مخاطب میتواند در هر نقطهای از دنیا باشد. پس انزوا جز اینکه ما را از آنلاین بودن محروم کند و درنهایت این فضا را از ما بگیرد، چیز دیگری نداد و مادامی که هنرمند این دیدگاه را داشته باشد، هیچوقت نمیتواند همپای جامعه پیش برود.