• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
یکشنبه 13 اسفند 1396
کد مطلب : 8547
+
-

باز هم باید فشار را بیشتر کنیم

سیامک رحمانی روزنامه‌نگار    شخصا هیچ از باخت پرسپولیس متعجب نشدم. دوستان و خوانندگان این ستون لابد می‌دانند که مدت‌هاست از بد بازی کردن پرسپولیس می‌نویسم و کیفیت بالای استقلال را (البته با حرص و حسادت!) ستایش می‌کنم. پنج‌شنبه هم در یادداشتی نوشته بودم که طبیعی است پرسپولیس ببازد. برانکو فکر می‌کند به همه چیز رسیده و حس‌اش را ندارد که باز هم پایش را روی پدال فشار بدهد. نکته تازه‌ای هم نیست. پروفسور همیشه کارش را با توپ پر شروع می‌کند و بعد کم‌کم شل می‌کند. این اتفاق قبلا هم در تیم‌ملی افتاده است؛ قبل از جام‌جهانی‌2006 چقدر به استاد گفتیم که بی‌خیال شده‌ای و داری می‌روی برای تفریح. چقدر تأکید کردیم که با این بی‌تفاوتی تیم‌ملی ایران در آلمان هیچی نمی‌شود. طرفداران استاد ناراحت شده بودند که چرا کارنامه‌اش را نگاه نمی‌کنید و چرا فشار می‌آورید. خب باشد، فشار نمی‌آوریم. ولی آخرش دیدیم که ایران از همان نیمه دوم بازی اول جلوی مکزیک چطور وا داد. الان هم داستان ما با استاد همین است. انگار دیگر انرژی و اشتیاقی برای برنده شدن و پیشرفت ندارد. این‌طوری هم خود را ضایع می‌کند و هم پرسپولیس در فصل بعد بیچاره می‌شود. تازه آقا شفر هم تازه نفس آمده و با این تیم سرحال همه را یقه خواهد کرد. الان تکلیف چیست؟ برانکو را تشویق کنیم و نگاه کنیم که همین‌طوری در سرازیری برود؟ دنبال مربی بهتر از برانکو بگردیم؟ چه کنیم؟ درباره بازی با استقلال 3نکته باید بگویم: اول- استقلالی‌ها حق دارند، کری بخوانند؛ گوارای وجودشان. اما در این بازی کار خاصی هم نکردند. خودشان را گول نزنند. دوم-پرسپولیس بزن زیرش بازی کرد. بزن زیرش مگر چه شکلی است؟ الان چی را داریم تکذیب می‌کنیم ما پرسپولیسی‌ها؟ (مخلص محمد آقای مهاجری هم هستیم). سوم- از کی‌روش چه خبر؟ نباید می‌آمد بازی را می دید؟     شاید برانکو با انتقادات ما روش‌اش را عوض نکند. ممکن است ممنوعیت آمدن خانواده‌ها به استادیوم هم به این راحتی‌ها برداشته نشود. اما چاره‌ای نیست و باید فشار آورد. باید انتقاد کرد و انتقاد کرد. نوشت و سر‌و‌صدا کرد و کوتاه نیامد. مسئولان ما هم نشان داده‌اند که استقامت خوبی دارند و در مقابل فشارها کوتاه نمی‌آیند. البته مگر این‌که فشار زیاد باشد. این‌که آقا اینفانتینو آمد تهران و او هم کمی فشار آورد خیلی خوب بود. مسئولان ما بر این باورند که چهاردیواری اختیاری است و ما در کشور خود هر کاری دلمان بخواهد می‌کنیم و نهادهای بین‌المللی هم غلطی نمی‌توانند بکنند. اگرچه وقتی نهادهای بین‌المللی، فیفا، کمیته بین‌المللی المپیک و فدراسیون جهانی کشتی و... درخواستی داشته باشند و قفلی بزنند، آخرش دست از سرتق بازی برمی‌داریم و راه می‌آییم. خلاصه این‌که برای حل مشکلات چاره‌ای جز «تکرار»کردن و اصرار کردن نیست و مسئولان ما هم خیلی دوست دارند که مدت‌های زیادی در کلنجار باشند و بد‌‌ و ‌بیراه بشنوند و هزینه بدهند و آخرش همان کاری را بکنند که از اول باید می‌کردند. دوست دارند. دووووست. کاری‌اش نمی‌شود کرد.     در راستای همین مطالب بالا، باید به رسول خادم گفت؛ دمت گرم واقعا! بین این همه رئیس فدراسیون که صندلی‌شان را دو دستی چسبیده‌اند و برای هر حرف و تصمیمی سر خم می‌کنند، رسول خادم خیلی شرف و غیرت دارد که حرفش را می‌زند و به خاطرش هم حاضر است استعفا بدهد. چیزی که می‌گوید هم خیلی ساده است. معلوم نیست بزرگواران چرا شاکی می‌شوند و بهش حمله می‌کنند. خادم می‌گوید؛ اگر می‌خواهیم در مقابل ورزشکاران رژیمی به‌میدان نرویم، با عزت و صداقت اعلام کنیم و مسابقه ندهیم و ورزشکاران‌مان را قربانی نکنیم. شلوغ‌بازی هم در نیاوریم و باید ببازی و ببخشید مریض بودم و این داستان‌ها را هم کنار بگذاریم. اگر می خواهیم ببازیم، با‌هم ببازیم. حالا مخالفانش می‌گویند چی؟ منظورشان این است که این نمایش‌ها خیلی کار شرافتمندانه‌ای است و باید ادامه داشته باشد؟ می‌گویند اگر مرد و مردانه کنار بکشیم و مسابقه ندهیم ضایع خواهد بود؟ حرف حساب‌شان چیست؟ بعدش هم این‌که، اولا اگر استعفای خادم فرمالیته است و برای حل این معضل دارد فیلم می‌آید هم دمش گرم. کاش 4‌نفر دیگر، 4‌تا مدیر ورزشی دیگر هم جنم‌اش را داشتند و همین فیلم را می‌آمدند و حمایت می‌کردند.    دایی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی سایپا حاضر نشد جلوی دوربین‌های تلویزیون حرف بزند. دلیل‌اش هم این بود که چرا بعد از بازی قبل، سیما حرف‌های آقای بازیگر را نقل کرده و طرف گفته از دایی کتک خوردم. کاش این همت دایی و این جدیت‌اش را همه مربیان لیگ نشان می‌دادند و می‌گفتند تا وقتی مشکل حق پخش حل نشده، جلوی دوربین‌های تلویزیونی حرف نمی‌زنیم. خدمت‌تان که عرض کردیم، حضرات تا کار را به بحران و جنجال نکشند و تا فشارها خیلی زیاد نباشد، کوتاه نمی‌آیند. هر روز هم که اینفانتینو نمی‌آید تهران تا خواهش کنیم، شما یک چیزی بگو. بالاخره باید تصمیم بگیریم و خودمان کارهایمان را سامان بدهیم. برای سامان دادن کارها هم باید فشار آورد. باز هم فشار بیشتر و باز هم فشار بیشتر.

این خبر را به اشتراک بگذارید