ضرورت ایجاد منطقههای حفاظتشده شهری
عباس محمدی _ فعال محیطزیست
بیش از سهچهارم جمعیت ایران، در شهرها زندگی میکنند و تعداد و وسعت شهرها روزبهروز در حال افزایش است. اگرچه وسعت محدوده رسمی شهرها در مقایسه با کل مساحت کشور زیاد بهنظر نمیرسد اما اثر آنها بر محیطزیست بسیار سنگین است.
برپایه برخی پژوهشها، شهرها مسئول انتشار75 درصد دیاکسیدکربن با منشأ فعالیت انسانی درکره زمین هستند. شهرها همچنین با شبکههای عظیم بزرگراهها و دیگر جادهها و با کارخانهها و معدنها و شبکههای انتقال آب و گاز و برقی که در اطراف خود تا شعاعهای بسیار دور پدید آوردهاند، در مساحتی بس بزرگتر از پهنه رسمی خود بر زمین و هوا و منابع آب اثرگذار هستند.
لازم است در موضوع محیطزیست انسانی که یک معاونت را در سازمان حفاظت محیطزیست بهخود اختصاص داده و عمدتاً به مسائل شهری یا روستایی میپردازد، یا در کنار این معاونت و در هماهنگی با نهادهای دیگر مانند شهرداری، شورای شهر و سازمانهای مردمنهاد محیطزیستی، تشکیلاتی برای توجه به «حیاتوحش شهری»، «جنگلهای شهری» و «منطقههای حفاظتشده شهری» پا بگیرد.
شهر، اگرچه تاکنون بیشتر اثر منفی بر طبیعت داشته اما میتواند و باید به شکلهایی در جهت اثرگذاری مثبت تغییر شیوه بدهد و «اثر حاشیهای» منفی را که خود یا تأسیسات مربوط به آن داشته، خنثی کند. این اثرگذاری مثبت ممکن است با اصلاح الگوهای شهرسازی و مصرف و سفرهای شهری و همچنین با حمایت از زیستبومهایی صورت گیرد که در داخل یا کنار شهرها باقی ماندهاند. مهمترین زیستبومهای جانبهدربرده در شهرها و حومههای شهری، کوهها و تپهها و روددرهها هستند؛ اینگونه عوارض، بهدلیل سختبودن ساختوساز در آنها تا اندازه زیادی شکل طبیعی و تا حدودی حیات گیاهی و جانوری خود را حفظ کردهاند.
از آنجا که بیشتر شهرهای بزرگ ایران و ازجمله پایتخت، در کنار یک کوهستان پا گرفتهاند، ضرورت توجه مسئولان حفاظت از منابعطبیعی و محیطزیست و مدیران شهری به زیستبومهای کوهستانی یا تپهماهوری و استفاده از این ظرفیت برای حفظ و احیای محیطهای طبیعی، بیشتر به چشم میآید. در این زمینه باید اولویت نخست، حفظ چهره طبیعی زیستبومها باشد و از «شهریسازی» در آنها خودداری شود.
برای درک بهتر موضوع شهریسازی طبیعت، اشاره میکنم به وضعیتی که نوار عریضی از کوهستان توچال از ولنجک تا قله پیدا کرده و بهشدت با جاده ماشینرو، خطهای تلهکابین و تلهسییژ و خوراکخانهها سیمای آرامشبخش خود را از دست داده است. همچنین میتوان اشاره کرد به پارکهای جنگلی لویزان، چیتگر و سوهانک که بخشهای بزرگی از آنها، از سوی سازمان جنگلها و مراتع به شهرداری واگذار شده و در پی آن، بهصورت پارکهای شهری درآمدهاند. این در حالی است که پارکهای جنگلی، تعریف ویژه خود و کارکردهایی مانند جلوگیری از توسعه افقی شهر، تأمین اکسیژن، جلوگیری از ورود بادهای خشک و گردوخاک و حفظ ذخیرههای ژنتیک را دارند.
پیشنهاد میشود ضمن حفظ «مناطق چهارگانه» در مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست، منطقههای دیگری مانند درختزارها، درختچهزارها، روددرهها، دامنههای کوهستانی و البته باغها و زمینهایی مانند پارک پردیسان تهران و پادگانهایی که در محدوده شهرها باقی ماندهاند، با استفاده از توان شهرداریها و سازمانهای مردمنهاد، بهعنوان «منطقه حفاظتشده شهری» حفظ و مدیریت شوند. ابزارهای قانونی این اقدام نیز در بند20 ماده 70قانون شوراهای اسلامی، ماده 60تا 64 برنامه توسعه سوم شهرداری تهران و همچنین مصوبههای مربوط به انتقال پادگانها وجود دارد.