حسین آخانی| استاد دانشگاه تهران:
پنجشنبه 10اسفندماه در پژوهشگاه نیرو اجلاسی با شرکت تعداد بسیاری از متخصصان آب و محیطزیست در حضور وزیر نیرو تشکیل شد. در این هماندیشی که در نوع خود بینظیر بود، بیش از 80سخنرانی در 4سالن موازی درخصوص مباحث مختلف آب و محیطزیست برگزار شد.25درصد سخنرانان از کارشناسان وزارت نیرو و بقیه از سایر دستگاهها، بهخصوص دانشگاهها بودند. وزیر 2سخنرانی طولانی مدت در شروع و پایان اجلاس داشت. در سخنرانی صبح به 14محور اساسی برنامه خود اشاره داشت که بهگونهای نقد نرم گذشته و آغاز نگاهی نو در وزارت نیرو است. میشد فهمید که او به خوبی میداند که بین دو طیف بهشدت متضاد قرار گرفته است. از طرفی منتقدان وزارت نیرو که سیاستهای سازهای افراطی این وزارت را عامل نابودی ساختار هیدرولوژیک کشور و بهوجود آورنده بحران میدانند و طیف دیگر که اکثر مهندسان و کارشناسان و شرکتهای وابسته به وزارت نیرو هستند که طبعا نانشان در ادامه این سیاست است.
بهعنوان شنوندهای که خود از طیف منتقدان است، دیروز حس خوبی داشتم. اینکه همه منتقدان توانستند بدون لکنت زبان حرفشان را بگویند و جناب وزیر به چند مسئله مهم اشاره داشتند که نشان از تغییر رویکرد وزارت نیرو دارد. تأکید بر ارتقای سطح دانش و آگاهی و تولید دادههای درست و قابل اتکای علمی، تشکیل کارگروه ملی سازگاری با کم آبی، اتخاذ تصمیمات درست و انتخابهای سخت با تأکید بر اعتمادسازی بین متخصصان و ایجاد ائتلافی از نخبگان، مقدمهای بود بر محورهای سیاستهای وزیر نیرو.
اتفاق جالب و غیر منتظره دیروز سخنرانی آقای عباس محمدی تحت عنوان ضرورت خودداری در سیاستهای آب بود که یکی از اعضای پنل برخورد ناشایستی با ایشان کرد. هر چند ایشان عذرخواهی کرد ولی زخم زبان ایشان همان نگاه از بالا به پایین کارشناسان وزارت نیرو است که منتقدان و مخالفان را به ناآگاهی متهم میکند. وقتی وزیر سخنرانی کرد به شکل ناباورانهای همان لُب کلام آقای محمدی را تکرار کرد که تأکید ما باید بیشتر بر آنی باشد که انجام ندهیم، نه آنی باشد که انجام دهیم. گاهی انجام ندادن کاری سختتر و درستتر از انجام یک کار است.
اگر چه بحث در مورد دستاوردهای این اجلاس در این یادداشت نمیگنجد، ولی بد نیست بهعنوان منتقد شرایط فعلی مدیریت آب و محیطزیست کشور بگویم که بزرگترین نقص ما ناآگاهی و تأکید بر اعمال مهندسی برای حل مسائل پیچیده است. اگرچه ما پیشرفتهای زیادی در ساخت سازههای بزرگ و البته بسیار گرانقیمت داشتهایم، اما آنچه نظام مدیریتی ما تا به حال از آن غافل بوده گم شدن نگاه پایهای و نرمافزاری به توسعه، اجتماع و سرزمین و روابط و باور انسانهاست. ریشه بحران آب و محیطزیست و سایر بحرانها مانند اقتصاد، فساد و از هم گسیختگی اجتماعی ناشی از عدمسرمایهگذاری در علوم پایه و علوم انسانی و بیارزش شمردن پژوهش بهعنوان چراغ راه توسعه انسانی و اقتصادی است.