عاشقانههای «کوچه برزیلیا»
«کوچه برزیلیا» با موضوع جنگ تحمیلی و شهادت تا 19 مهر ماه در کرج به روی صحنه میرود
سیما گلزار | البرز - خبرنگار
تصویری از حیاط یک خانه در جنوب کشور، مجادله 2 برادر ناتنی، برادران فوتبالیست و عشق فوتبال. برادر بزرگتر و عاشقپیشه به خاطر عشقش، فوتبال را کنار گذاشته و به عروسکسازی روی آورده تا بتواند با عشقش ازدواج کند، اما برادر کوچک رویای بزرگترین فوتبالیست را دارد. پدری دستفروش که برای گذران زندگی زیاد تلاش میکند، اما فرزندانش از وی راضی نیستند. مادری که تنها نام و یادش در دیالوگها این سو و آن سو میشود. از سخنان این 2 برادر مشخص است که صورت مادر به دلیل سهلانگاری پدر سوخته است و به همین دلیل در نمایش با نام عروس از وی یاد میشود. مجادلات و بگومگوها در این نمایش به قدری زیبا و قوی است که تماشاچی را غرق خود میکند. بازیگران نقش اول و دوم که 2 برادر ناتنی را بازی میکنند، بسیار از عهده نقش برآمده و بازی جذابی ارائه میدهند. این بگومگوها ادامه دارد تا اینکه سروکله سرباز عراقی پیدا میشود و داستان مسیر دیگری را به خود میگیرد.
این شبها نمایش «کوچه برزیلیا» نوشته «سینا شفیعی» و کارگردانی «محمد اسماعیلزادهها» با موضوع جنگ تحمیلی و شهادت در کرج به روی صحنه میرود. اما آنچه باید بدان توجه کرد تعداد اندک بلیتهاست که به فروش میرسد و آنطور که باید مردم شهر به سوی دیدن نمایش گام برنمیدارند. باید دید مشکل کجاست و چرا همواره تئاتر کرج با این مشکل دست و پنجه نرم میکند. این نمایش تا جمعه هفته جاری (19 مهر) در پلاتوی حیاتی مهر اداره کل فرهنگ و ارشاد هر شب ساعت ۸ شب اجرا میشود.
نقش رحمان برایم مهم است
بازیگر نقش رحمان، پدر خانواده، تهیهکننده و بازیگر البرزی از سال ٧٩ وارد عرصه بازیگری در تئاتر کرج شده است. در بیش از ٦٠ نمایش ایفای نقش کرده و مدتی از فضای تئاتر کرج دور بوده و دوباره به این فضا بازگشته است.
وی میگوید: رحمان برایم نقش بسیار مهمی است. مردی ساده بدون پیچیدگی و بسیار زحمتکش، هرچند نتوانسته شرایط ایدهآلی برای خانوادهاش فراهم کند. این پدر هنوز نتوانسته نیازها و استعدادهای فرزندانش را درک کند و در طول نمایش با آنها در چالش است.
«مرتضی مرادی» میافزاید: زندگی این فرد تحتالشعاع جنگ قرار میگیرد. در ابتدا متن این کار مورد علاقه من نبود، اما با تغییراتی که در متن ایجاد شد، وارد این کار شدم.
تمرین نقش
بازیگر نقش عبد برادر بزرگتر در این نمایش اظهار میکند: نقش عبد از من دور است، چراکه کاراکتر یک پسر عاشق جنوبی است. «علی برنگی» میافزاید: از دوران کودکی همواره با شخصیتهای فیلمها و سریالها ارتباط برقرار میکردم و خود را در موقعیتها و واکنشهای لحظهای آنها قرار میدادم و جلوی آینه اتاق همان حسها و کنشها را تمرین میکردم و از این کار لذت میبردم.
وی میگوید: سال ٩٠ با محمد اسماعیلزاده و کلاسهای آموزشی گروه سامران به مدیریت سعید نصیری آشنا شدم و آموزشهای لازم را دریافت کردم و پا به عرصه تئاتر دانشآموزی گذاشتم. همان سال در نمایشهای «خلأ و فرهنگ بیجامه» و «صور اسرافیل» ایفای نقش کردم.
این بازیگر اضافه میکند: سال ٩٥ در نمایش «پسلرزه» به نویسندگی سینا شفیعی و کارگردانی محمد اسماعیلزادهها ایفای نقش کردم که موفق به کسب تندیس و لوح تقدیر از بیست و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان شد.
برنگی درباره شخصیت و کاراکتر نقش «عبد» میافزاید: عبد ۱۹ ساله کاراکتر مواج، عرب و عاشق قصه است. او قصد دارد خانواده را کنار هم جمع کند تا برای خواستگاری و رسیدن به عشقش اقدام کنند. این اتفاق با حمله عراق به خرمشهر مصادف میشود.
وی میافزاید: موضوع این نمایش تقابل بین جنگ و عشق است. عشقی که در خانه جریان دارد. عشق به مادر و همسر، بهانههایی برای ماندن و رفتن از شهری که در دود و آتش و جنگ اسیر شده است.
وی با اشاره به لهجه جنوبیاش میگوید: 3 مشاور جنوبیزبان به من کمک کردند و حتی با فیلم و صوت لهجه جنوبی را تمرین میکردم. برنگی میگوید: برای گرفتن حس گرما و عطش در ساعات گرم ظهر در خرابهها تمرین میکردیم و میدویدیم تا بتوانیم آن حس را به تماشاگر انتقال دهیم.
این بازیگر میافزاید: برای درک و تحلیل متن و کاراکتر بهجز ساختن شناسنامه شخصیت، عروسکبافی و حصیربافی را با توجه به نقشی که دارم آموزش دیدم، اما به دلیل فضای جنوب کشور و خلقیات مردم آن خطه هنوز در چالش نحوه صحیح لهجه این کاراکتر هستم.
تئاتر را در کرج نمیشناسند
بازیگر نقش فواد میگوید: علاقه و استعداد من در این زمینه از همان دوران مدرسه با راهنمایی و کمکهای محمد اسماعیلزادهها و اجراهای دانشآموزی در مدرسه شهید پناهی به وجود آمد. تلهفیلم «جزیر
ه گنج»، فیلم سینمایی «سمفونی» و نمایش کوچه برزیلیا از کارهای من است.
«محمد رشنو» میافزاید: در نمایش کوچه برزیلیا نقش پسر خانوادهای را بازی میکنم که علاقه و استعداد بسیاری به فوتبال دارد، اما به خاطر درک نشدن از سوی پدرش با او اختلاف دارد.
رشنو درباره لهجهسازیاش میگوید: یک هفته به آبادان رفتم و در آنجا به تمرین لهجه آبادانی پرداختم.
وی با اشاره به جوایزی که برای این نمایش گرفته اضافه میکند: در جشنواره استانی البرز مقام دوم، در جشنواره بینالمللی شاهد و ایثارگر رامسر مقام اول مرد و در جشنواره بینالمللی مقاومت مقام دوم را کسب کردم.
این بازیگر با اشاره به تبلیغات تئاتر در شهر میگوید: مسئولان به تئاتر البرز کملطفی میکنند تا جایی که بسیاری از مردم کرج نمیدانند تئاتری هم در کرج برگزار میشود.
رشنو میافزاید: برای مقولهای به نام تئاتر در شهر و استان فرهنگسازی نشده است و دوستان بازیگر البرزی به جایی که حقشان است نرسیدهاند.
توجه ویژه به مخاطب
کارگردان نمایش «کوچه برزیلیا» میگوید: نمایشنامه از سوی نویسنده به من پیشنهاد شد و از همان ابتدا مشخص بود که این نمایشنامه قرار است در جشنوارههای مختلف شرکت کند. البته من نیز ترجیح میدهم کاری را که برای اجرا آماده میشود، در جشنوارههای مختلف شرکت بدهم و خودمان را در رقابت با سایر گروهها آماده کنیم. «محمد اسماعیلزادهها» میافزاید: نمایش کوچه برزیلیا اجراهای خوبی را پست سر گذاشت و کاری هم که اجراهای زیادی داشته باشد با مخاطب ارتباط برقرار میکند حالا ارتباط خوب یا بد مهم نیست، مهم تماشاگر است که برای دیدن اثر به سالن نمایش آمده است.
وی میگوید: در اجراها خیلی به مخاطب توجه دارم، به همین دلیل به پر شدن سالن نمایش حساسیت دارم و تمام تلاش تیم کارگردانی همین بوده و است. اسماعیلزادهها میافزاید: این نمایش دومین سال است که به روی صحنه رفته و البته این کار در 6 جشنواره شرکت کرده و حدود 14 جایزه بینالمللی و ملی گرفته است. این کارگردان میگوید: معمولا نمایشهایی که سالهای سال به روی صحنه میروند به عنوان نمایشهای پرمخاطب و موفق شناخته میشوند. یکی از اهداف ما این بود که بتوانیم این نمایش را به بیشتر مردم استان و کشور نشان بدهیم. این نمایش در سال 97 از سوی اداره ارشاد استان البرز به عنوان نمایش برتر و نمایش پرمخاطب شناخته شد. وی با اشاره به تبلیغات برای تئاتر میافزاید: برای نمایش در البرز و کرج آنطور که باید تبلیغات صورت نمیگیرد و آن مقدار هم توسط عوامل نمایش است که باعث میشود تعداد محدودی برای دیدن نمایش اقدام کنند، اما از جمعیت 2 میلیون نفری البرز خبری نیست.