• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
دو شنبه 15 مهر 1398
کد مطلب : 83557
+
-

مین‌های بیولوژیک در قلب جنگل‌های شمال

مین‌های بیولوژیک در قلب جنگل‌های شمال

یوسف حسینعلی‌زاده _ کارشناس جنگل

 جنگل‌های بی‌نظیر ایران، به‌ویژه جنگل‌های شمال کشور، امانت 8میلیارد انسان روی زمین در دستان 83میلیون ایرانی است. همچنان که بیش از 25میلیون خانوار ایرانی 4میلیارد هکتار جنگل دنیا را در دستان مردم کشورهای صاحب جنگل امانت می‌دانند. به وسعت دانش انسان‌ها می‌توان برای جنگل‌های شمال ایران القاب برازنده تعریف کرد. اما این گنجینه حیات، محل تخلیه و مدفن میلیون‌ها تن زباله گوناگون شده است که فقط برای دفع آزار و اذیت حشرات و جانوران موذی این مأمن زباله‌ها، سالانه صدها تن سموم مختلف استفاده می‌شود. از جمع نهشت سموم با شیرابه‌های تولیدی زباله در منطقه پرباران شمال، معجون مرگی ساخته می‌شود که تمام منابع آب زیرزمینی منطقه را به آلودگی تا حد مرگ‌آوری دچار می‌کند. آنجاست که این طلای کثیف به بلای واقعی کثیف مبدل می‌شود. بزرگی تهدید تولید 400تا 500لیتر شیرابه از هر تن زباله را می‌توان به «اَبَر مین»های بیولوژیکی سیال در قلب جنگل‌های شمال تفسیر کرد. اصطلاح شیک «کاور کردن » و به زبان خودمان دفن میلیون‌ها تن زباله زیر خاک، آینده‌ای خوفناک برای منطقه ترسیم می‌کند. منطقه سراوان استان گیلان با پذیرش و دفن روزانه هزار تن زباله یکی از محل‌های تعبیر این پیش‌بینی است. چرا که از 36سال گذشته تاکنون در هر 365روز سال این تراژدی در آن نقطه تکرار می‌شود.

اصل پنجاهم قانون اساسی به صراحت محیط‌زیست را بستر حیات اجتماعی رو به رشد نسل امروز و نسل‌های بعدی دانسته و حفاظت از آن‌ را وظیفه عمومی تلقی کرده و فعالیت‌های اقتصادی و سایر فعالیت‌های آلوده‌کننده و مخرب غیرقابل جبران محیط‌زیست را ممنوع دانسته است. با این وصف انگورج، معاون وقت امور جنگل‌های سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور در سال 93اعلام می‌کند سالانه 2 میلیون و 190هزار تن زباله شهری و روستایی در عرصه‌های طبیعی شمال کشور تخلیه می‌شود. بنا به اظهارات مدیران ادارات کل پسماند استان‌های شمالی پس از 5سال، نه‌تنها این عدد ثابت نمانده بلکه افزایش بیش از صددرصدی را نشان می‌دهد. به‌نظر می‌رسد حرارت فضای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور، مسئولان مربوطه را از فضای سرد محیط‌زیست ربوده و جنگل‌های شمال را آبستن فاجعه عظیمی کرده است. در یک بازدید گذری از یکی از سایت‌های محلی تخلیه زباله در جنگل‌های عباس‌آباد نوشهر دیدم که انبوهی از لاشه‌های مرغ و جوجه تلف شده یک مرغداری را تخلیه کرده بودند که کثیری از آنها نیمه‌جان بوده و یک صحنه چندش‌آور ایجاد کرده بود. یقینا این تلفات در اثر بیماری واگیری بوده و مرغدار برای فرار از زحمت و هزینه دفن بهداشتی مرغ‌های بی‌جان را آنجا تخلیه کرده بود. پرندگانی که لاشه‌ مرغ‌های آلوده را به منقار گرفته و به هوا برمی‌خاستند نیز نمی‌دانستند شاید این آخرین پروازشان باشد. شیرابه همین زباله به‌طور مستقیم به آب‌های جاری منطقه که به دریا می‌رسید جاری می‌شد؛ دریایی که مردم برای خرید ماهی سفید آن صف می‌کشند. وضعیت دفن زباله در شمال ایران به‌گونه‌ای است که حتی محصولات لبنی دام‌های تغذیه کرده از زباله‌ها نیز آلوده هستند. بوی تعفن زباله در فضای زیبای جنگلی شمال کشور دیگر هر رهگذری را آزار می‌دهد و اکنون باید پرسید، آیا کم‌کاری در حل مشکل زباله جنگل‌های شمال نادیده گرفتن قانون نیست؟

 

این خبر را به اشتراک بگذارید