مهمان درختان کهنسال
روستای برغان
اطراف تهران روستاهای خوبی دارد که برای یک گردش یک روزه مناسب هستند. روستای برغان کرج از این دست روستاها محسوب میشود. البته بهترین فصل برای سفر به این روستا، بهار و تابستان است؛ اما تا نیمه پاییز هم میتوانید سری به این منطقه بزنید. هرچند که برای افرادی که مشکلی با سرما ،برف و... ندارند، باز هم میتواند گزینه مناسبی باشد. این روستا در شهرستان ساوجبلاغ استان البرز و بین رودهای سنج و شاهرود واقع شده. چون در مسیر کردان هم قرار دارد، گردشگری آن رونق خوبی گرفته است. این روستا و حوالی آن، مناطق جنگلی و آبشارهای چشمنوازی هم دارد. ازجمله دیدنیهای برغان، میتوان به آتشگاه کرج، حسینیه برغان، مسجد و پل و میدان برغان و البته از همه مهمتر قلعه ایلخانی واقع در این منطقه اشاره کرد که روی تپه کشکلا واقع شده. میدان این روستا نیز در محرم، میزبان یک تعزیه با قدمت 400سال است. باغهای مویه و درختان کهنسال این منطقه هم که برای همیشه در یادتان خواهد ماند. این روستا زیارتگاهی به نام چهل دختر هم دارد که حکایت خاص خودش را دارد.
در مسیر گیلاسها
مسیر آهار به شکراب
بیشتر پایتختنشینان اسم آهار را شنیده یا بدانجا سفر کردهاند. وقتی از آهار صحبت میکنیم، به واقع داریم از یک مسیر پیادهروی طبیعتمحورانه از این روستا به مقصد روستای شکراب صحبت میکنیم. این مسیر 2 تا 3 ساعت زمان میبرد و حتماً باید کفش مناسب و وسایل مورد نیاز داشته باشید. اگر هم در پاییز و زمستان راهی این پیادهروی در دل طبیعت هستید، میتوانید لباس مناسب و گرم هم همراه خودتان بردارید. پاییزهای رنگی این مسیر، واقعاً برای همیشه در ذهنتان خواهد ماند و یک خاطره خوش برای شما به ارمغان خواهد آورد. این منطقه و مسیر به آب و هوای خنک و مطبوع، رودخانه زلال، باغهای میوه فراوان، درختان بزرگ و البته آبشاری که در انتهای مسیر دارد، معروف است. کل این مسیر هم که در منطقه رودبار قصران واقع شده. در ابتدا و انتهای مسیر هم البته امکانات رفاهی لازم برای گردشگران تدارک دیده شده. در پایان نیز، به امامزادهای خواهید رسید که نقل است قدمتی 800ساله دارد. از مزیتهای این مسیر، وجود درختان فراوان آلبالو و گیلاس است. اگر هم چندان اهل پیادهروی نیستید، میتوانید به اتراق در همان روستای آهار قناعت کنید.
بهشت شکمبازها
ابتدای راسته ستارخان
هرقدر که میدان توحید و ابتدای راسته ستارخان در روزها شلوغ و اعصابخردکن است، غروب و شبها حسابی جان میدهد برای یک گردش شکممحورانه اساسی؛ اگر هم اهل همین حوالی باشید که چه بهتر. همه جوره هم میتوانید از خودتان پذیرایی کنید؛ از آبمیوه و ویتامینه گرفته تا رستوران و کلهپاچه و.... حتی داخل پیادهرو هم میتوانید مستقر شده و غذایتان را میل کنید. یکی از بهترین و شیکترین کلهپزیهای تهران هم که در همین راسته واقع شده که خانوادگی هم میتوانید به آنجا بروید. راسته ابتدای ستارخان تا تقاطع باقرخان را به حق باید یکی از راستههای شکمگردی خوب تهران بدانیم. دسترسی به آن هم آسان است؛ هر کجایی که باشید خودتان را داخل بزرگراه چمران یا توحید بیندازید، سر از اینجا در خواهید آورد. فستفود و پاستا و مرغ سوخاری، دل و جگر، آش دوغ، کلهپاچه، غذاهای مختلف، انواع بستنی، آبمیوه و... در انتظارتان خواهد بود. یکی دو تا از برندهای حاضر در این راسته هم کباب ترکیهای منحصر به فردی ارائه میدهند؛ آنهم با سسهای دستسازی که هر کجایی پیدا نخواهید کرد. راسته ستارخان، به یکبار شکمگردی قطعاً میارزد.
به سوی قیمهنثار
غذاهای سنتی قزوین
قرار نیست همه تجربههای شکمگردانه شما در تهران و این حوالی اتفاق بیفتد. ما درک میکنیم که همیشه و همهوقت نمیتوانید شال و کلاه کرده و راهی سفرهای دور و دراز بشوید. اما مثلاً یک سفر دو، سه ساعته به قزوین واقعاً کار سختی نیست. هم میتوانید از آثار قدیمی و تاریخی این شهر دیدن و هم یک شکمگردی عالی را تجربه کنید. از انحصاریترین غذاهای قزوین، باید به خورش قیمهنثار اشاره کرد که البته الان، در همهجا طبخ میشود، اما چشیدن طعم آن در قزوین یک چیز دیگر است. این غذا سابق بر این، جزو غذاهای اعیانی این شهر محسوب میشد که در عروسیها پخته میشد تا همراه سبزی تحویل مهمانها داده شود. در کنار این غذا، میتوانید به خوردنیهای انحصاری دیگری چون آش ماش و پیاز، مرصع پلو، کوکو شیرین، آش دوغ قزوینی، شیرین پلو و دیماج قزوین هم اشاره کرد. گفتنی است که قیمهنثار قزوینیها، از برنج اعلا و گوشت گوسفندی و خلال پرتقال و پیازداغ و زعفران و زرشک و خلال بادام و خلال پسته و رب گوجهفرنگی و ادویههای خانگی و انحصاری این شهر تهیه میشود. وسوسه شدید؟ شکمگردی
همین است دیگر.
فرارم بده
اتاقهای فرار
این یکی را حتی روح ما هم خبر نداشت و در جریان جستوجوهایی که داشتیم، متوجه شدیم که چنین ایدهای هم وجود دارد. این ایده بیشتر برای نوجوانان و جوانانی طراحی شده است که دوست دارند آدرنالین خونشان بالا برود و به دنبال تفریحات معمولی نیستند. اسمش را گذاشتهاند اتاقهای فرار. بهاین ترتیب که بازیکنان را داخل یک اتاق میفرستند و آنها یک ساعت فرصت دارند تا از این اتاق خارج شوند. حالا برای خارجشدن، شما سناریویی دارید که کاملشدنش با خودتان است. نام خارجی این ایده را اسکیپروم گذاشتهاند. بهواقع در این بازیها، محیط یک بازی رایانهای در عالم واقعیت شبیهسازی شده است و بازیکنان کاملاً فضایی شبیه این بازیها را تجربه میکنند. این بازیها ابتدا از شرق آسیا شروع شد و بعد به اروپا و آمریکا رسید و حالا هم در ایران این بازیها را داریم. در تهران، در میدان بهارستان و تقاطع جردن و ظفر و پارک لاله و نوفللوشاتو و بلوار دریا، چندتایی از این اتاق فرارها را گذاشتهاند. نگران نباشید؛ اگر وارد این اتاقها شدید و نتوانستید راه فرار را پیدا کنید، به شما مشاوره خواهند داد. بازی خوبی است، نه؟
رنگی نشو جانا
پینتبال
چرا مدتها بود که معرفی یک هیجانگردی خوب و عالی را به پینتبال اختصاص نداده بودیم؟ خودمان هم نمیدانیم؛ از دستمان دررفته بود. پینتبال یک بازی دستهجمعی عالی است که اتفاقاً در آن، درجه آدرنالین خون شما بهشدت بالا خواهد رفت. فضای بازی هم که کاملاً مشخص است. در یک فضای مشخص هستید؛ به 2گروه تقسیم میشوید و هر گروه، لباس رنگی مختص خودش را دارد. اسلحهای هم دارید که شروع میکند به پرتاب گلولههای رنگی. گلولههای شما محدود است. باید تیم حریف را به خاک و خون (رنگ) بکشید. همین تعقیب و گریزها و مدیریت مبارزه و... است که باعث میشود هیجانی فوقالعاده را تجربه کنید. این بازی را حتی خانوادگی هم میتوانید انجام دهید. در نهایت اینکه، آخرین عضو تیمی که در زمین بازی مانده و گلوله رنگی به او اصابت نکرده باشد، نشان از پیروزی تیم او میدهد. هماکنون، در نقاط مختلفی از تهران این بازی ارائه میشود. حتی ارگانها و سازمانها هم در فهرست تفریحاتشان برای کارمندان، گاهی این بازی را میگنجانند. پینتبال چیتگر، اقدسیه، یادگار امام، ورودی ایثاگران و ارم و ... جزو معروفترینها هستند.
فقط شانس
بازی دبرنا
یکی از سادهترین بازیهای خانگی است. به آن دبلنا هم میگویند. به افرادی که در این بازی شرکت دارند، چهار کارت چهارخانه داده میشود. در بخشی از این کارتها، خانههایی وجود دارد که شامل اعدادی میشوند. از سوی دیگر، شما کیسهای از مهرههایی دارید که روی هر کدامشان عددی ثبت شده. خب، اول کارتها را پخش میکنید و هر کسی کارتهای خودش را مقابلش و روی زمین یا میز میگذارد. دوم اینکه یک کیسه از مهرههایی که وجود دارد و روی آنها عدد ثبت شده، پخش میشود. مثلاً 2 یا 3تا از مهرهها را برمیدارید. اگر عدد این مهرهها در کارتهای شما هم وجود داشت، آن را در جای خودش میگذارید. در این صورت باقی بازیکنان، باید جای همان عدد را با نخودی، لوبیایی یا هر چیز دیگری پر کنند. کیسه همینطور دور میچرخد تا اینکه مهرهها تمام شود. در نهایت، هر کسی که توانست کارتهای مقابل خودش را بیشتر از بقیه پر کند، برنده خواهد بود. این بازی، بهشدت شانسمحور است و بلوف و جرزنی در آن جایی ندارد. به همین دلیل است که زیاد نمیتوانید روی هوشتان حساب باز کنید.
شبهای حشمت فردوس
فصل سوم سریال ستایش
کارگردان: سعید سلطانی
این روزها خیلیها فصل سوم سریال «ستایش» را نگاه میکنند. البته خیلیها هم در شبکههای مجازی و رسانهها، مدام ایراد میگیرند که چرا شخصیت اصلیاش جوان شده و چرا قصهاش اینطور است و.... البته در این 200 کلمه معرفی، کاری به این نقدها نداریم. خوب یا بد، فصل سوم این سریال در حال پخش است و اتفاقاً خیلیها را هم پای گیرندهها نشانده تا ببینند ماجراهای حشمت فردوس و ستایش و... به کجا میرسد. در فصل سوم این سریال، داریوش ارجمند کماکان در نقش حشمت فردوس ظاهر شده. ستایش هم که همان عروس حشمتخان است و البته نازگل و محمد هم، نوههای حشمت و فرزندان ستایش. همچنین مهدی سلوکی و کمند امیرسلیمانی و محمدرضا داوودنژاد و رسول نجفیان و سیما تیرانداز و... هم در این مجموعه نقشآفرینی میکنند. سعید سلطانی هم که کارگردان مجموعه است. اگر علاقهمند بهدنبال کردن این سریال هستید، میتوانید هر شب یک ربع مانده به 9، شبکه سوم را تماشا کنید. بهنظر میرسد که حشمت فردوس با وجود همه یکدندگیهایی که داشته، کمی آرامتر شده باشد. ظاهراً نویسندگان مجموعه سعی کردهاند که حشمت فردوس را به همراه نوهاش، سرگرم ساخت دوباره زندگی پرشکوه گذشتهشان کنند.
فیلمی در یک اتوبوس
فیلم قسم
کارگردان: محسن تنابنده
این روزها فیلمهای مختلفی روی پردههای نقرهای اکران میشود تا پاسخگوی نیاز فیلمبازان حرفهای باشد. یکی از این فیلمها داستان خاص خودش را دارد؛ اول اینکه این فیلم را، نقشآفرین کاراکتر معروف نقی معمولی ساخته است؛ یعنی محسن تنابنده. تنابنده که ابتدا با تجربه نوشتن وارد دنیای نمایش و تصویر شد، بعدها در حوزه بازیگری خوش درخشید و ضمن خلق معروفترین کاراکتر مجموعههای تلویزیونی، 2 سیمرغ بهترین نقش اول مرد را هم از جشنواره فیلم فجر به خانه برد. او حالا وارد حیطه کارگردانی هم شده است.
برای تجربه اولش هم، البته لوکیشن و موضوع سختی را انتخاب کرده است. فیلم، ماجرای زنی است که تصمیم گرفته هویت قاتل همسرش را ثابت کند؛ به همین منظور طبق اصل فقهی قسامه، عدهای از اقوام پدری همسرش را راهی میکند تا در دادگاه سوگند بخورند. تنابنده در این فیلم از بازیگران غیرحرفهای زیادی هم سود برده تا فیلمش را بهشدت باورپذیر کند. برای نقش اول هم سراغ مهناز افشار رفته. حسن پورشیرازی و مهران احمدی و... هم در این مجموعه نقشآفرینی کردهاند. بازی پورشیرازی که واقعاً چشمنواز است.
در ارتفاع سبز
پل طبیعت
پل طبیعت حالا یکی از جاذبههای شهر تهران است تا گردشگران ایرانی و غیرایرانی را به سمت خودش بکشاند.این پل 270متر طول دارد و در ارتفاع 40 متری سطح زمین هم ساخته شده. یعنی شما از آن بالا قشنگ میتوانید اتوبانهای شلوغ و ترافیکگرفته تهران را ببینید. عرض آن نیز از 6تا 13 متر متغیر است. این پل و سازه عظیم، توسط یک خانم جوان طراحی شده که در زمان ساخت آن، 26 سال داشته. پل طبیعت 7هزار مترمربع هم فضا دارد و 2 بوستان مهم طالقانی و آب و آتش را به هم وصل میکند. ضمن اینکه خود فضای پل هم بهگونهای طراحی شده که جاذبههای طبیعی و غیرطبیعی داشته باشد. در این روزهای پاییزی که این پل، هم خودش جذابیت زیادی دارد و هم بوستانهای برگریزان اطراف را به هم وصل میکند، با پیادهروی روی این پل تصاویر زیابیی پیشروی شما قرار میگیرد تا بفهمید پاییز پایتخت یعنی چه. دسترسی به این پل خیلی راحت است؛ با مترو و اتوبوس و ماشین شخصی، به راحتی میتوانید پیدایش کنید. با وجود اینکه در میانه یکی از شلوغترین اتوبانهای تهران واقع شده، ولی در کل جای دنجی محسوب میشود.
سلام آقای سلجوقی
برج طغرل
نباید به تهرانیها بربخورد، اما وقتی که یکرؤیا هم نبودیم، شهرری بزرگترین شهر زمانه خودش بود؛ آنهم برای چند سده مداوم. یعنی سابق بر این، تهران از روستاهای شهرری یا حومه آن محسوب میشده و به همین دلیل آثار تاریخی زیادی در این منطقه یافت میشود. یکی از این آثار تاریخی را بلاشک، باید برج طغرل بنامیم که 9قرن است که در این منطقه و در ابنبابویه جاخوش کرده و میزبان کسانی است که دنبال آثار تاریخی هستند. به واقع شما اگر آرامستان ابنبابویه را پیدا کنید، روبهروی سردر شرقی این مکان، برج بلند استوانهای طغرل را خواهید دید. مساحتش 48 متر و بلندایش 20متری میشود. این بنا با خشت، آجر و ساروج ساخته شده و آرامگاه طغرل، شاه سلجوقی است. این بنا یکبار در دوره ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده و دفعه بعد، در سال1377 بازسازی شده. از همان سال 1310 هم در فهرست آثار ملی جا گرفته. نقل است که این بنا که به نام برج خلیفه یزید هم معروف است، در دورههای قدیم راهنمای کاروانها در جاده ابریشم بوده؛ به این ترتیب که آتشی بر سر آن میافروختهاند تا کاروانها راه را گم نکنند.
مورد عجیب مولانا
ملت عشق
الیف شافاک
حالا که این روزها بحث مولانا و شمس و ساخت سریالی در این زمینه داغ شده است، بد نیست به معرفی یکی از معروفترین و پرفروشترین کتابهای مرتبط با مولانا و شمس در روزگار خودمان هم بپردازیم. این کتاب، حالا در ایران با نام «ملت عشق» شناخته شده و ارسلان فصیحی هم آن را ترجمه کرده است. البته نام اصلی این کتاب، چهل قانون عشق است. نویسنده کتاب قبل از این کتاب نیز، 13 کتاب به چاپ رسانده که عمدتاً موضوعات فلسفی، تاریخی و عرفانی و... داشتهاند. اما موضوع ملت عشق چیست؟ باید عرض کنیم که موضوع این کتاب هم به شمس و مولانا باز نمیگردد و طی داستانهایی موازی به عصر ما نیز سفر کرده و به راویان دیگر نیز میپردازد. در واقع باید بگوییم که این کتاب، بیشتر روح ماجرای مولانا و شمس را دارد و به آن سمت و سو و آن هدف میخواهد برود. به واقع این کتاب، روایت موازی دو داستان عشقی است؛ عشق مولانا به شمس و عشق اللا به عزیز زاهارا؛ یکی از دنیای قدیمی و شرقی،یکی هم از دنیای امروزی
و غربی.
خاطرات آقای دوو
سنگفرش هر خیابان از طلاست
کیم وو چونگ
کمپانی بزرگ و معظم دوو را همه میشناسند. با کرهجنوبی هم که همه آشنا هستند و میدانند چطور درحالیکه نوسازی این کشور همزمان با ما شروع شد، حالا در صنعت و تجارت از ما فاصله زیادی گرفته است. توسعه کرهجنوبی را، نسلی از این کشور ایجاد کردند که هر کدامشان، قصههای جالب خودشان را داشتند. یکی از این افراد، کیم وو چونگ بوده؛ بنیانگذار دوو. او را یکی از بزرگترین کارآفرینان شرق و قرن بیستم میدانند. کتابی هم به نام «سنگفرش هر خیابان از طلاست» نوشته است. از دهه 60 به بعد، این کتاب به نوعی کتاب بالینی اصحاب کسبوکار و فنسالاران ایرانی بوده و مدام آن را میخوانند. بارها هم چاپ و منتشر و ترجمه شده. در واقع این کتاب، روایت موفقیتهای تجاری و صنعتی بینظیر فردی است که از فقر مطلق آغاز کرد؛ درحالیکه پدرش در زمان جنگ دو کره اسیر شده و خودشان نیز وضعیت بسیار بدی داشتند. اما او در همان روزها نیز آینده درخشانی را تصور میکرد. شاید اخلاقیات کار چونگ برای بیشتر خوانندگان این کتاب عجیب باشد، ولی برای اهل کسبوکار چیز چندان عجیبـــی نیست.
زیبایی همهجانبه
موزه آبگینه و سفالینه تهران
قبلا هم اشاره کردهایم که خیابان سیام تیر تهران، در کل بناها، موزهها و گردشگاههای تاریخی زیادی دارد. یکی از این موارد را هم باید موزه آبگینه و سفالینه تهران بدانیم که در این خیابان واقع شده. این موزه را جزو 10موزه برتر ایران میدانند؛ چرا که هم شکل ساختمان آن و هم وسایل قرار گرفته در آن، همه هنری هستند و شما از همان ابتدا، کاملاً احساس میکنید که وارد یک موزه اصیل شدهاید. میگویند که سالانه نزدیک به 2میلیون نفر از این موزه باارزش که در میان یک باغ 7هزار متری واقع شده، بازدید میکنند. ساختمان این موزه، معماری داخلی و خارجی منحصربهفردی دارد و بهترین نوع آجرکاری، گچبری، آینهکاری و... را در آن میتوان مشاهده کرد. این ساختمان 90 سال پیش ساخته شده است تا حالا، جزو خانههای قدیمی هم لقب بگیرد. این موزه، در تالارهای بلور و مینا و دیداری و شنیداری و صدف و زرینفام و لاجورد خود، میزبان آثار هنری از دورهها و سدههای مختلف تاریخی است؛ آثاری که حتی به دوره قبل از میلاد برمیگردد. ضمن اینکه آثار هنری معاصر هم در این موزه یافت میشود.
بوی خوش پول
موزه پول ایران
شاید برای تهرانیها، عجیب باشد که در شمال پایتخت، اثری از موزهها را مشاهده کنند. اما در خیابان میرداماد، نرسیده به پل میرداماد، یک موزه جالبی وجود دارد که بد نیست هم خودتان سری به آن بزنید و هم نوجوانان و کودکانتان را بهآنجا ببرید تا درباره پول و تاریخچه پول بیشتر بدانند. این موزه در سال1376 توسط اداره کل موزههای بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی راهاندازی شد. آنها میخواستند یک مجموعه تاریخی و موزهمحورانه درباره پول راه بیندازند. حالا اینجا با نام موزه پول یا موزه تماشاگه پول هم شناخته میشود تا سکهها و اسکناسهای قدیمی ایرانی و خارجی در آن، جاخوش کنند. در بازدید از این موزه، شما با ۱۴۰۰عدد سکه، ۷۵۰ عدد اسکناس و ۲۰۰ اثر هنری و باستانی روبهرو خواهید شد. جالب اینکه بخشهایی از سکههای موجود در این موزه، متعلق به دوره ایران باستان بودهاند؛ دورهای که ایرانیان بهصورت حرفهای تجارت و معامله میکردند، درحالیکه هنوز بیشتر دنیا نمیدانست سکه چیست و چطور باید تجارت کرد. اطلاعات موجود درباره سکهها و اسکناسها و... از نکات جالب گردش در این موزه است.
روی دیگر تهران
پیادهراه اراضی عباسآباد
گفتهایم و باز هم میگوییم مکانها کارکرد واحدی ندارند. جایی که برای شبگردی مناسب است، حتما کارکردهای فرهنگی، تغذیهگردی، تجاری و... هم دارد. مثل اینکه وقتی شما قرار است در متروی حقانی پیاده شده و به مسیر پیادهروی واقع در محدوده باغموزه دفاعمقدس و باغ کتاب و دیگر بوستانهای آن حوالی بروید، طبیعی است که ممکن است به موزهگردی، باغگردی، غذاگردی و... هم سرگرم باشید. اما مسیری که در این میانه وجود دارد و بهتازگی یک دریاچه کوچک هنر هم در آن افتتاح شده، برای غروبها و شبانگاهان، گزینه مناسبی محسوب میشود؛ هم امن است، هم نور خوب و هم مبلمان شهری و فضای سبز جالبی دارد چون به نوعی میان تپهها و دره هم قرار گرفته، کاملاً منحصر به فرد است. شاید تا به حال از این زاویه به آن نپرداخته و سریع این مسیر را رفته باشید تا به مقصدتان برسید اما از این پس، میتوانید برای شبگردی خودتان، به این مسیر هم فکر کنید. خسته هم اگر شدید، میتوانید از رستورانها، فضاها و بوستانهای اطراف این مسیر هم استفاده کنید.
چهارراه قهوه و بازی
کافهبازیها
کافهها برای کسانی که عادت به شبگردی در تهران دارند، گزینه مناسبی هستند. کلاً کافهها گزینههای جالبی برای کسانی هستند که میخواهند یک جایی، زیر سقفی بروند و حال و حوصله شلوغی را ندارند البته شاید هم داشته باشند. جدا از کافههای معمولی، یکی از بهترین گزینهها را باید کافهبازیها و البته کافههای بردگیمی دانست. این کافهها، شامل کافههای بازیهای چندنفره هستند. در بخش دیگر اگر مطالعه کرده باشید، به بردگیمها پرداختهایم. اما در اینجا، شما در فضای بیرون خانه و در یک کافه، با دوستان و آشنایان خود درگیر این بازیها شده و البته از خودتان پذیرایی خوبی هم به عمل میآورید. به نوعی این کافهها، منویی برای انواع و اقسام بازیها هم دارند، کسی هم هست که راهنماییتان کند. به راحتی، هم کافهگردی میکنید، هم بازی و هم دلی از عزا درمیآورید، هم اینکه شبهای تهران را برای خودتان خوشایند میسازید. زیبا نیست؟ بوی قهوه، صدای کافه، آهنگ ملایم و البته کارتها و بازیهای رومیزی و یک خاطره ماندگار. این کافهبازیها تعدادشان در تهران زیادشده. با یک جستوجوی ساده در سایتهای بردگیم و بازیهای رومیزی، میتوانید آمار همه آنها را داشته باشید.
پنج شنبه 11 مهر 1398
کد مطلب :
82596
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/qP42
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved