برداشتن خرس مزاحم از عرصه شهر
حامد فوقانی _ خبرنگار
روز یکشنبه که تعدادی از آتشنشانان و نیروهای داوطلب ایمنی به همراه نمونههایی از تجهیزات آتشنشانی و اطفای حریق به حیاط ساختمانهای شورای شهر و شهرداری تهران آمده بودند، صحنههای جالب و بعضا دور از ذهنی رقم خورد. آتشنشانان جلوی چشم اعضای شورای شهر و معاونان شهردار، چنان با مهارت و البته با سرعت، مانور میکردند که تحسین همه را در پی داشت. برخی شاید باور نمیکردند زنان آتشنشان هم اینگونه بتوانند سریع در عملیات امدادی شرکت کنند. آنها در فضای باز حیاط، تواناییهای خود را به نمایش گذاشتند. حتی چند ماشین آتشنشانی نیز به راحتی مانور کردند و برای رسیدن به محل مورد نظر، چندان راه سختی پیشرو نداشتند.
پیام این نمایشها، آشکارا معلوم است؛ عرصهای تا حدودی فراخ برای آنکه اگر حادثهای رخ داد، فضا برای نیروهای جان بر کف آتشنشان باز و فراهم باشد. حالا تصور کنید در میان تودههای عظیمی که دهههای گذشته با فشردگی باورنکردنی، در زمین تهران ریشه دواندهاند، چقدر فضا برای انجام عملیات امدادی و آتشنشانی باز خواهد بود. نکته عجیب اینکه بسیاری از بلندمرتبهها و ساختمانها بدون رعایت ضوابط ایمنی احداث شدهاند؛ آنهایی که مانند دومینو، کنار هم ردیف شدهاند و حادثه برای هرکدام از آنها نهتنها برای دیگر بناها مشکلزا خواهد بود بلکه کار عملیات امداد و نجات را نیز بسیار سخت میکند. بنابراین باید عرصه برای آتشنشانان باز باشد؛ وگرنه نمیتوان از آنها، انتظار معجزه داشت. اینطور که سازمان جهانی ایمنی
(World Safety Organization) براساس یکطرح مطالعاتی آماری اعلام کرده، در اغلب شهرهای توسعهیافته و در حال توسعه دنیا، آتشنشانها و نیروهای ایمنی و امدادی، از سال2000 میلادی به بعد، دارای تحصیلات تخصصی و مهارتهای بالایی در این زمینه شدهاند. WSO عنوان کرده تا سال1960 آتشنشانها با تجهیزات و البسه بسیار ابتدایی از یکسو از موتورها و ایستگاه آتشنشانی محافظت میکردند و از سوی دیگر عملیات کنترل حریق را انجام میدادند. بعد از آن اما بهتدریج، آتشنشانان هم از نظر تخصص و فراگیری علوم سطحشان بالا رفت و هم از نظر تجهیزات مورد نیاز؛ تا جایی که اکنون میتوان ادعا کرد آتشنشانها، قادر به انجام عملیاتهای لازم بهصورت استاندارد هستند.
سازمان جهانی ایمنی در متنی که سال2017 منتشر کرده، چند شرط را برای موفقیتآمیز بودن عملیاتهای آتشنشانی آورده است. 4مورد از اصلیترین این شروط عبارتند از: 1- بهروزرسانی تجهیزات 2- آموزش شهروندی و همگانی 3- نگهداری درست از امکانات 4- رعایت اصول عرصه و نیازهای آتشنشانی و امدادی در شهرسازی.
حالا بد نیست از این منظر کمی بیشتر به تهران توجه کنیم. اکنون زمانی است که باید میزان تعهد به مصوبه مردادماه سال95 شورای شهر تهران مورد بررسی دقیق قرار گیرد. موضوعاتی مانند افزایش عوارض پروانه ساخت بناهای بالای 12طبقه، غیرمسکونی و اختصاص صددرصدی مقدار افزایش یافته به سازمان آتشنشانی بهمنظور تأمین اعتبارات لازم جهت احداث و تکمیل تجهیزات و ایستگاهها و آموزش شهروندان از جمله مواردی است که باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد. این درصد میتواند بخشی از احتیاجات ضروری سازمان آتشنشانی را مرتفع کند. اما از سوی دیگر، مورد قابل توجه، رعایت نیازهای آتشنشانی و امدادی در شهرسازی است؛ همان چیزی که سازمان جهانی ایمنی به آن اشاره کرده؛ یعنی فراهم آوردن عرصه باز در انجام عملیاتها.
تهران هماکنون آنقدر فضاهای فشرده و تنگ و تُرش دارد که کار برای آتشنشانها سخت است. اگرچه آنها آموزشها و تواناییهای لازم برای رسیدن به نقاط دور از دسترس را در کوچههای پیچ در پیچ باریکی که بعضا از چهارطرف با آسمانخراشها محدود شدهاند، پیدا کردهاند؛ با وجود این، نباید از دشواریهای کار، حین عملیات در چنین محلهایی گذشت. البته که مردم هم نباید با تجمع غیرضروری خود، راه آتشنشانان را مسدود کنند.
دکتر جیمز مایکل کانرز، کاپیتان بازنشسته آتشنشانی فرانسیسکو که با 32سال تجربه کار هماکنون در دانشگاه مشغول تدریس علوم ایمنی است، درباره سختی کار در میان برجهای بلند میگوید: «میدانید! بدتر از همراهی نکردن مردم هنگام یکحادثه، عملیات در میان بلندمرتبههاست. انگار آتشنشانان در این محیطها، یکخرس 500کیلویی را همراه خود بهدوش میکشند.»
بنابراین از فرصتهای عرصهگشایی باید استفاده کرد. اگر رویکرد آن است که فضای همگانی ایجاد شود، یعنی همه میتوانند از مکانهای مختلف شهر لذت ببرند و کار خود را آسانتر و درستتر به انجام برسانند. اگر عرصهای باز میشود، یعنی شهر بهتر میتواند نفس بکشد. در شرایط فعلی تهران، این کار را میتوان از طرح بازآفرینی در بافت فرسوده شروع کرد.