عملی کردن اندوختههای علمی
فرهاد غریب ـ زمینشناس
یکی از موضوعات مهمی که هر از چند گاه درباره آن بحث و گفتوگو و حتی در مواردی همایش و سمینار برگزار میشود به مرحله عمل رساندن آموزشهای آکادمیک و یا به تعبیر بهتر و کاملتر تبدیل علم به ثروت است.
با فراگیر شدن آموزشهای دانشگاهی و افزایش افرادی که تحصیلات عالی دارند امروز در همه جا میتوان متخصص و کارشناس یافت. کسانی که هر یک از آنها بخش مهمی از عمر خود را صرف تحصیل و کسب تخصص کردهاند، با این حال تحصیلات آنها مگر در رشتههای پزشکی، مهندسی عمران، وکالت و چند رشته دیگر، بروز و نمود مشخصی ندارد. بیشتر این افراد یا در مراکز آموزشی مشغول تدریس میشوند یا هر 3-2 سال یک بار در یک پروژه تحقیقاتی شرکت میکنند و جز این ارتباط چندانی با تحصیلاتشان ندارند. در واقع تدریس و تحصیل در بسیاری از رشتهها تبدیل به یک چرخه تئوریک شده است که حداکثر ثمره آن کسب عنوان و دریافت حقوق بیشتر برای داشتن مدرک بالاتر است.
شاید عدهای تصور کنند برای اینکه همه تحصیلکردهها بتوانند شغلی مرتبط و متناسب با تحصیلاتشان داشته باشند باید در کشورهای توسعهیافته و صنعتی زندگی کنند اما به هیچ وجه چنین نیست. اتفاقاً افراد تحصیلکرده در کشورهای در حال توسعه بیشتر میتوانند مفید باشند. وقتی در نقطهای از کشور ما ساختمانهای چندین طبقه درست روی گسل ساخته میشوند روشن است که نظر کارشناسان زمینشناسی را جویا نشدهاند. به نظر میرسد یکی از دلایل بیتوجهی به استفاده از تخصصها در علوم پایه و سایر رشتههای علمی این است که ما در ایجاد بازار مصرف برای مهارت و دانشی که کسب کردهایم و کاربردی کردن معلوماتمان مشکل داریم. زمانی این مشکل حل میشود که بدانیم یک شیمیدان میتواند در محیطهای غیراداری مفیدتر باشد و با ارائه خدمات مرتبط با دانش خود ایجاد تقاضا کند.
به این ترتیب هر صاحب دانش و تخصصی میتواند در جامعه مفید باشد و بدون اینکه در انتظار استخدام بماند، درآمد کسب کند.