دوچرخه؛ اتفاقی تازه در حمل و نقل شهری
یک روز از هفته جهانی حملونقل پاک بهعنوان «روز بدون خودرو» نامگذاری شده است
حامد فوقانی_خبرنگار
هفته جهانی حملونقل پاک را پشت سر گذاشتیم و مهرماه پرترافیک هم آغاز شده است. البته که آمار و پایش ترافیکی دیروز نشان میداد که غافلگیری خاصی برای اغلب شهروندان بهخاطر ماندن طولانیمدت در ترافیک صبحگاهی بهوجود نیامد. اما به هرحال اکنون باید مرور کرد که گذر از این هفته فرهنگی، چه دستاوردهایی داشته و چه برنامههایی باید در راستای سیاستها و شعارهایی که سازمانهای بینالمللی، نهادهای دولتی و نیمهدولتی، شوراها و ارگانهای مردم نهاد اعلام کردهاند به اجرا برسد تا شهرها بیش از پیش انسانمحورتر شوند.
هفته جهانی حملونقل پاک نشان داد که آلودگی هوا، ترافیک، آلودگی صوتی، بیماریهایی مثل دیابت، تنگی نفس، کبد چرب و انواع سرطان فقط مختص شهرهای واقع شده در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیستند. چه بسیار شهرهایی که با وجود دستیابی به تکنولوژیهای نوین حملونقلی، بهرهمندی از زیرساختهای هوشمند و درگیر نبودن با مشکلات حاشیهنشینی و اشتغال کاذب، همچنان با موضوعات مذکور دست و پنجه نرم میکنند و بهدنبال راهحل میگردند. اساسا اگر اینچنین نبود هفته جهانی حملونقل پاک برای سراسر دنیا مطرح نمیشد و روزی از این هفته بهعنوان «روز بدون خودرو» اختصاص نمییافت. در این روز مدیران شهری و شهروندان در کنار هم برنامههای جالبی را برای تشویق یکدیگر به استفاده کمتر از خودرو و روی آوردن به روشهای جایگزین اجرا میکنند. جالبتر اینکه چنین برنامههایی در شهرهایی که رتبههای بالای کیفیت زندگی را در اختیار دارند مثل ملبورن استرالیا، وین اتریش، استهکلم سوئد، بازل سوئیس و... نیز اجرا میشود.
سند پنجساله چه میگوید؟
اگر به برنامههایی که در این هفته جهانی برگزار شده و شعارهایی که سر داده میشود، نگاهی بیندازیم، به آسانی درمییابیم که پایه برنامهها اغلب بر محور فرهنگ استوار شدهاند؛ بهگونهای که در خیلی از شهرها مشوقهایی برای استفاده کمتر از خودروی شخصی و به جایش پیادهروی در کنار خانواده، پیکنیک در محیطهای باز همگانی و دوچرخهسواری ارائه شده است. از سوی دیگر مسئولان ردهبالا نیز بدون اینکه اِبایی از پیوستن خود به جمع مردم داشته باشند، بهصورت نمادین هم که شده، مسیری را پیاده یا با دوچرخه طی کردهاند. البته نباید فراموش کرد که میزان درگیری شهرهایی که با رویکرد توسعه پایدار پیش میروند از نظر آلودگیهای زیستمحیطی و بیماریها با شهرهایی که در ردههای پایینتر ردهبندی کیفیت زندگی قرار دارند، قابل قیاس نیست. با وجود این، تلاشها اکثرا در یک راستاست؛ تلاشهایی که 3محور اصلی دارد:
1.نیازسنجی برای بهدست آوردن الزامات شهر و آنچه شهروندان مطالبه میکنند.
2.فرهنگسازی روی بسترها و زیرساختهای ایجاد شده و افزایش مشارکت شهروندی.
3.شناخت ایدههای جدید و رایزنی با شرکتهای دانشبنیان برای بهدست آوردن فناوریهای نوین عرصه حملونقل و تردد پاک در شهر.
حالا میتوان ادعا کرد که مدیریت شهری تهران هم تا حدود بسیار زیادی در مسیری با چنین محورهایی حرکت میکند. نگاهی به آنچه مدیران عالی پیش گرفتهاند از یکطرف و بررسی برنامهها در برش یکساله و پنجساله از طرف دیگر بهطور کامل گویاست که کلانشهرهای ایران بهویژه پایتخت کشور نیز بهدنبال تکمیل زیرساختها، احداث مسیرهای ویژه دوچرخهسواری و پیادهروی، عرصهگشایی برای ایجاد فضاهای همگانی، فرهنگسازی و البته شناخت دقیق از ظرفیتهای شهری و شهروندی در این راستا هستند.
در برنامه پنجساله سوم توسعه شهر تهران، در همان ابتدا و در ماده دوم، آمده که شهرداری موظف است با همکاری دستگاههای ذیربط 1.عدالت در دسترسی به زیرساختها و توسعه متوازن مناطق و محلهها، 2.کاهش و رفع آلودگی هوا و آلودگیهای زیستمحیطی و 3.ترافیک و عبورومرور روان و توسعه شبکه حملونقل عمومی را در چارچوب بودجه سنواتی به اجرا برساند. شاید در نگاه نخست این موارد تنها شعاری بهنظر برسند، اما برنامههایی که طی 6ماه اخیر در دستور کار قرار گرفتهاند حاکی از آن است که مدیریت شهری اگرچه نه بهصورت کامل اما تا حد بسیار زیادی بر مدار این برنامه جلو میرود؛ آن هم در شرایط سخت اقتصادی کنونی. استفاده از اوراق مشارکت و گرفتن مجوزهای لازم برای توسعه حملونقل عمومی، ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری جدید، تعریف و اجرای طرح ترافیک جدید، درخواست از اساتید و کارشناسان برجسته حوزههای حملونقل، ترافیک، عمران، شهرسازی، سلامت و فرهنگی برای ارائه ایدهها و راهکارهای خود و اقداماتی در لایههای پنهان از چشم مردم به جای گسترش بزرگراهها و معابری که در خدمت خودروها هستند بخشی از تلاشهای مدیریت شهری در همین زمینه بهحساب میآید.