از روی دست شرق
ردپای سینمای کره جنوبی در تولیدات سینمای ایران
محمدناصر احدی ـ روزنامه نگار
صنعت سینمای ایران، همچون سینمای صنعتی سایر کشورها مثل هالیوود و بالیوود، از نخستین سالهای پا گرفتنش همیشه میل به الگو گرفتن از فیلمهای خارجی داشته و بر آن بوده با پیروی از فرمولهای جواب داده در سینمای جهان، هرچه سریعتر و با ریسک کمتر به موفقیت دست پیدا کند. اگر در دهه 30 فیلمهای مصری و ترکیهای، در دهه 40فیلمهای هندی و در دهه 50 فیلمهای آمریکایی و ایتالیایی سرمشقهای سینمای ایران برای فیلمسازی از روی دست فرنگیها بودند، چند سالی است که فیلمهای کرهای، برای برخی از فیلمسازان ایرانی به الگویی جذاب تبدیل شدهاند.
فیلمهای سینمای جدید کره یا به شکل مستقیم الگوی برخی فیلمهای ایرانی بوده و صحنههایی از آنها در فیلمهای ایرانی تکرار شده یا روایت، شخصیتپردازی، مضمون و اتمسفر آنها منبع الهام برخی کارگردانان ایرانی قرار گرفته است. برای نمونه، نماهایی از «پیرپسر» (پارک چان ووک، 2003) حداقل در 2فیلم ایرانی، کاملا بازسازی شده یا بهعنوان نمونهای از شکل دوم اثرگذاری سینمای جدید کره بر سینمای ایران میتوان به هومن سیدی اشاره کرد که در فیلمهایش تحتتأثیر خشونت عریان، سبک بصری و نوع شخصیتپردازی سینمای کره است و الگوهای سینمای جدید کره را با علایق دیگرش با فیلمهایی مثل «رگبازی» (دنی بویل، 1996) یا «یادآوری» (کریستوفر نولان، 2000) ترکیب کرده و سعی میکند با کولاژ عناصری از فیلمهای مشهور، فیلمی موفق برای تماشاگران عام بسازد. توجه به عامه تماشاگران یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سینماهای صنعتی است که «فیلمسازان مؤلف تجاری» سینمای جدید کره همچون کیم جیوون، پارک چانووک و بونگ جونهو نیز به آن توجه داشته و از این قابلیت برخوردار بودهاند که فیلمهایی با شخصیتی بسیار متمایز در محدودههای صنعت سینمای بدنه بسازند و خالق تعدادی از خاطرهانگیزترین فیلمهای سینما جدید کره باشند. سینمای جدید کره که در ایران با استقبال تماشاگران و به تبع آن فیلمسازان مواجه شده، برخلاف جنبش نئورئالیسم ایتالیا، جنبشی زیباییشناختی یا مضمونمحور نیست و اولویتبندی تصویری کارگردانان جوان کرهای، هدفگذاریشان روی تماشاگران جوان و آزمایششان با ژانر درجهای تداوم سبکی را ـ ضمن توجه به تنوع در این جنبش ـ
فراهم میکند. همین توجه به تصویرپردازی (همچون کادربندیهای استیلیزه شده یا نماهای اسلوموشن مثل صحنه درگیری در فیلم «مغزهای کوچک زنگزده»)، ارائه داستانی مطابق با ذائقه نسل جوان (مثلاً تأکید بر فاصله طبقاتی که اتفاقا موضوع آثار بونگ جونهو نیز هست) و آزمون و خطا در ژانر از ویژگیهایی است که در آثار کارگردانان ایرانیای که تحتتأثیر سینمای کره هستند قابل رویت است. حالا با توجه به موفقیت فیلم جدید بونگ جون هو در کن و استقبالی که مخاطبان از این فیلم کردهاند و علاقه سریالها و فیلمهای ایرانی برای پرداختن به تأثیر مسائل اقتصادی در مناسبات فردی انسانها باید منتظر ماند و دید آیا «پارازیت» بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در برخی فیلمهای سینمای ایران اثر خواهد گذاشت.
«نگار» فیلمی در ژانر جنایی و داستان دختری از خانوادهای متمول است که پدرش خودکشی کرده اما دختر این خانواده ـ نگار ـ که فرضیه خودکشی پدرش را باور ندارد، بهدنبال این است تا اصل ماجرا را دریابد و به همین دلیل سروکارش به دارودستهای از افراد خطرناک و خلافکار میافتد که جانش را به مخاطره میاندازد.
«سیزده» فیلمی در ژانر ملودرام و داستان پسر سیزده سالهای است که پدر و مادرش از هم جدا میشوند و پسر بهدلیل تنهایی و سرخوردگی از اتفاقی که در زندگی والدینش افتاده، با گروهی از جوانان بزرگتر از خودش آشنا میشود و مسائلی برایش پیش میآید که هویت او را شکل میدهد.
«پیرپسر» داستان مردی است که بدون هیچ توضیحی بهمدت 15سال در اتاقی حبس میشود و هربار که خودکشی میکند، افرادی که او را دزدیدهاند مداوایش میکنند و نهایتاً بعد از 15سال که آزاد میشود از جانش مایه میگذارد تا دلیل این اتفاق را کشف کند.
سینمایی برای مخاطب عام
توجه به عامه تماشاگران یکی دیگر از ویژگیهای مشترک سینماهای صنعتی است که «فیلمسازان مؤلف تجاری» سینمای جدید کره همچون کیم جیوون، پارک چانووک و بونگ جونهو نیز به آن توجه داشتهاند