• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
شنبه 23 شهریور 1398
کد مطلب : 78187
+
-

این مرد برای سرقت مشتی طلا، زن جوانی را مقابل چشمان دخترش به قتل رسانده بود

طناب دار برگردن قاتل آشنا

طناب دار برگردن قاتل آشنا


مرد جنایتکاری که ٤سال پیش زنی را مقابل چشمان دختربچه 8ساله‌اش به قتل رسانده بود به دار مجازات آویخته شد.
به‌گزارش همشهری، ماجرای این جنایت به 21تیرماه سال٩٤ برمی‌گردد. آن روز به مأموران کلانتری تهرانسر خبر رسید که زن 39ساله‌ای در خانه‌اش با ضربات چاقو مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. محل حادثه ساختمانی دوطبقه در تهرانسر بود که تیم جنایی برای تحقیق راهی آنجا شد.
قاتل از محل حادثه گریخته بود و تنها شاهد حادثه دختر مقتول بود. دختربچه 8ساله به مأموران گفت: من و مادرم در خانه بودیم که زنگ در را زدند. پشت در شوهرعمه‌ام به نام سیاوش بود. برادرم داخل کوچه مشغول بازی بود و وقتی عموسیاوش قصد داشت وارد خانه شود، چون تنها بودیم مادرم اجازه نداد. اما عمو سیاوش ناگهان با چاقو چند ضربه به مادرم زد و من که وحشت کرده بودم، شروع به داد و فریاد کردم. عمو سیاوش انگشترها و النگوهای مادرم را از دستش خارج کرد و پا به فرار گذاشت.
گفته‌های این شاهد کوچک کافی بود دستور بازداشت سیاوش صادر شود. بررسی‌ها نشان می‌داد که او از چند‌ماه قبل به‌صورت موقت با خواهرشوهر مقتول ازدواج کرده و از این طریق با مقتول آشنا شده بود. در این شرایط کارآگاهان راهی محل زندگی قاتل 31ساله شدند و دریافتند که او پس از جنایت وسایل خود را جمع کرده و متواری شده است. از روز حادثه تا شناسایی مخفیگاه سیاوش، ١٠روز بیشتر طول نکشید و او سرانجام در کرج گیر افتاد و در بازجویی‌ها مدعی شد که قصدش سرقت بوده اما قاتل شده است. وی گفت: مدتی بود که بیکار شده بودم و بی‌پولی عذابم می‌داد. می‌دانستم که مقتول طلا و جواهرات زیادی دارد. برای همین وسوسه شدم که به خانه‌اش بروم و با تهدید چاقو طلاهایش را سرقت کنم.
آن روز از خانه‌مان در اندیشه شهریار به سمت تهرانسر حرکت کردم. وقتی مقابل خانه آنها رسیدم پسربچه 6ساله‌اش مقابل در مشغول بازی با دوستانش بود و برای همین در ورودی ساختمان باز بود. مقتول در طبقه زیر همکف زندگی می‌کرد، وقتی وارد شدم صدایش را شنیدم که به دخترش گفت در ورودی را ببیند اما انگار دخترش صدایش را نشنید. بعد از آن مقتول خودش به سمت در ورودی آپارتمان آمد تا در را قفل کند. همان لحظه پایم را لای در گذاشتم تا مانع بسته شدن آن شوم. همین باعث شد مقتول داد و فریاد راه بیندازد که ترسیدم و به‌شدت هول شدم و با چاقویی که همراهم بود ضربه‌ای به او زدم که دستان خودم هم مجروح شد. اما زن جوان فریاد می‌زد و مقاومت می‌کرد. حتی دخترش هم که شاهد صحنه جنایت بود شروع کرد به جیغ کشیدن. با وجود این چند ضربه دیگر به زن جوان زدم؛ طوری که دسته چاقو شکست و همان لحظه صاحبخانه و پسرش از طبقه بالا به پایین آمدند. من هم پس از سرقت النگوهای مقتول، صاحبخانه و پسرش را هل دادم و فرار کردم.
این متهم پس از محاکمه در شعبه هشتم دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید. پس از آن پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرا فراهم شود. به این ترتیب مرد جنایتکار چند روز پیش در محوطه زندان رجایی‌شهر پای چوبه دار رفت و قصاص شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید